سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۱ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۸

اسید زندگی 2 برادر را تباه کرد

دو کودک قربانی یک حادثه اسیدی شدند و با چهره‌های سوزان از بازگشت به مدرسه خجالت می‌کشد.
کد خبر : ۲۲۲۱۹۴
صراط: دو کودک قربانی یک حادثه اسیدی شدند و با چهره‌های سوزان از بازگشت به مدرسه خجالت می‌کشند.

پدر 45 ساله این دو کودک در تأمین هزینه‌های بیمارستان با مشکل روبه‌رو است در صبح روز دهم تیر ماه سال جاری مرد همسایه از «شیرین علی» که کارگر راننده وانت است می‌خواهد تا وسایل خانه‌اش را جابه‌جا کند.
 
دو برادر خردسال پیش از رسیدن پدر به پارکینگ خانه همسایه می روند که ناگهان یک بطری حاوی اسید از بالای طاقچه‌ای که در پارکینگ بوده روی سر آنها می‌ریزد و صورت علی‌اکبر و پاهای علی اصغر به دلیل ریختن اسید، می‌سوزد.

هر چند همسایه‌ها با آب سرد در صدد از بین بردن اثر اسید بودند اما دیگر کار از کار گذشته بود و اورژانس هر دو قربانی را به بیمارستان فارابی و بعد به بیمارستان یافت آباد منتقل کرد.
شیرین علی همرنگ زاده پدر دو کودک اسیدسوخته به مهر گفت: بچه‌هایم یک ماه در بیمارستان بستری بودند و برای علی‌اکبر که هم به صورت و هم به چشمش آسیب وارد شده است، تلاش زیادی کردیم.

پزشکان می‌گویند برای ترمیم پوست و موی او حدود 60 تا 70 میلیون تومان باید واریز کنید و من که تا امروز 40 میلیون تومان با کلی بدهی هزینه کرده‌ام دیگر توان تأمین این پول را ندارم.

درخواست جراحی چشم

علی‌اکبر 11 ساله که امسال از درس خواندن در مدرسه بازمانده است، می‌گوید: خجالت می‌کشم به مدرسه بروم چون صورت و سرم مشکل دارد و شاید بچه‌ها من را نگاه کنند و حتماً از این صورت می‌ترسند.

این خانواده 6 نفره که تنها بیمه سلامت دارند در منطقه صالح آباد در جاده ساوه زندگی می‌کنند.
البته پدر خانواده می‌گوید که از مرد همسایه شکایت کرده و الان پرونده در دادگستری شهر بهارستان مفتوح است.

نکته قابل تأمل این است که مرد همسایه بعد از یک هفته به جرم مواد مخدر بازداشت می‌شود و به گفته همسایه از اسیدها برای ساخت مواد مخدر استفاده می‌کرده است. حالا پرونده منتظر نظریه پزشکی قانونی کشور است تا به مرحله بعد برود.

با این حال تنها خواسته علی‌اکبر 11 ساله دو عمل جراحی چشم است تا از تاری چشم راست نجات پیدا کند و بعد هم جراحی پلاستیک تا بتواند دوباره به مدرسه بازگردد.

علی‌اکبر 11 ساله که خجالت می‌کشید کلاهش را بردارد و یا تصاویرش را ببینیم، می‌گفت: فقط می‌خواهم مثل همه بچه‌ها زندگی کنم! همین ...
منبع: ایران
برچسب ها: اسید زندگی برادر