صراط: دو دزد تازهکار که در منطقه تجاری آبادان اقدام به کیفقاپی میکردند در عملیات غافلگیرانه پلیس دستگیر شدند.
چندی پیش مأموران کلانتری 16 آبادان در جریان کیف قاپیهای حرفهای دوجوان در خیابان امیرکبیر قرار گرفتند و تیمی از مأموران برای ردیابی عاملان این سرقتهای مشابه وارد عمل شدند.
مأموران در گام نخست تحقیقات به سراغ طعمههای این باند رفته که مشخص شد دو پسرجوان، سوار بر موتور دست به دزدی میزنند.
بدین ترتیب تیم ویژه پلیس به خیابان امیرکبیر آبادان رفته و با تحقیقات گسترده پی بردند بیشتر سرقتها پس از خروج طعمهها از بانکها صورت گرفته و همین کافی بود تا مأموران در این مرحله به سراغ دوربینهای مداربسته بانکها بروند. مأموران در بررسی فیلمهای ضبط شده، تصویر و مشخصات موتور دو جوان کیفقاپ را به دست آوردند.
ردیابیها ادامه داشت تا اینکه عصر شنبه 27 دی ماه مأموران گشت کلانتری 16 آبادان به رفتارهای دو جوان موتورسوار مشکوک شدند و زمانی که خود را به نزدیک آنها رساندند مشخص شد این دو جوان همان تبهکاران تحت تعقیب هستند. دستور ایست برای دزدان خیابانی صادر شد اما دو جوان با دیدن خودروی پلیس با بیاعتنایی به دستورها تصمیم به فرار گرفتند و همین کافی بود تا تعقیب و گریز پلیسی کلید زده شود.
مأموران در این عملیات وقتی مسیر فرار دزدان موتورسوار را بستند دیدند آنها با جاگذاشتن موتورشان با پای پیاده اقدام به فرار کردهاند که سرانجام توانستند یکی از دزدان را دستگیر کنند و وی نیز در همان بازجوییهای ابتدایی مخفیگاه همدستش را لو داد.
تیم پلیسی با اطلاعات به دست آمده و با حکم ورود به مخفیگاه دزد فراری در عملیاتی شبانه، خانه وی را تحت محاصره قرار دادند و در اقدامی غافلگیرانه کیف قاپ جوان را دستگیر کردند.
اشکان و احسان که راهی جز اعتراف نداشتند در همان بازجوییهای ابتدایی از چهار کیفقاپی و سرقت موبایل پرده برداشتند.
اشکان 19 ساله در اعترافاتش گفت: 4 ساله بودم که پدر و مادرم از هم جدا شدند و هر کدام برای خود زندگی جدیدی را شروع کردند. آنها حاضر به نگهداری من نبودند به همین خاطر به آبادان آمدم و در کنار پدر و مادربزرگم زندگی جدیدم را آغاز کردم. وی افزود: چون خانواده پدربزرگم در وضعیت مالی خوبی قرار ندارند قصد داشتم با کار کردن زحمات آنها را جبران کنم اما نتوانستم کاری پیدا کنم.
پسرتنها ادامه داد: در این مدت با احسان که بچه محلمان است آشنا شده بودم، وی نیز وقتی دید به دنبال کار میگردم پیشنهاد دزدی داد و چون نیاز به پول داشتم وسوسه شدم و پذیرفتم تا کیفقاپی کنم.
وی گفت: برای اجرای نقشهمان جلوی بانکها میرفتیم و پس از زاغزنی و شناسایی طعمههایمان که از بانک بیرون میآمدند به تعقیبشان رفته و در فرصتی مناسب اقدام به دزدی میکردیم.
اشکان در پایان گفت: اگر پدر و مادرم از من حمایت میکردند هیچ وقت با احسان دوست نمیشدم تا برای به دست آوردن پول، روزی پشت میلههای زندان بیفتم.
احسان 21 ساله که در خانوادهای تبهکار زندگی میکند به مأموران گفت: به خاطر اعتیاد به شیشه نیاز به پول داشتم و وقتی دیدم اشکان نیز دنبال کار است پیشنهاد دزدی دادم. من و او به خیابان امیرکبیر که شلوغ است رفته و در چشم بر هم زدنی اقدام به کیف قاپی میکردیم.
سرهنگ «کهیایی» فرمانده پلیس آبادان گفت: این دو دزد تازه کار پس از اعترافات ابتدایی برای افشای دیگر جرایم احتمالیشان در اختیار پلیس آگاهی مرکز آبادان قرار گرفتهاند.
چندی پیش مأموران کلانتری 16 آبادان در جریان کیف قاپیهای حرفهای دوجوان در خیابان امیرکبیر قرار گرفتند و تیمی از مأموران برای ردیابی عاملان این سرقتهای مشابه وارد عمل شدند.
مأموران در گام نخست تحقیقات به سراغ طعمههای این باند رفته که مشخص شد دو پسرجوان، سوار بر موتور دست به دزدی میزنند.
بدین ترتیب تیم ویژه پلیس به خیابان امیرکبیر آبادان رفته و با تحقیقات گسترده پی بردند بیشتر سرقتها پس از خروج طعمهها از بانکها صورت گرفته و همین کافی بود تا مأموران در این مرحله به سراغ دوربینهای مداربسته بانکها بروند. مأموران در بررسی فیلمهای ضبط شده، تصویر و مشخصات موتور دو جوان کیفقاپ را به دست آوردند.
ردیابیها ادامه داشت تا اینکه عصر شنبه 27 دی ماه مأموران گشت کلانتری 16 آبادان به رفتارهای دو جوان موتورسوار مشکوک شدند و زمانی که خود را به نزدیک آنها رساندند مشخص شد این دو جوان همان تبهکاران تحت تعقیب هستند. دستور ایست برای دزدان خیابانی صادر شد اما دو جوان با دیدن خودروی پلیس با بیاعتنایی به دستورها تصمیم به فرار گرفتند و همین کافی بود تا تعقیب و گریز پلیسی کلید زده شود.
مأموران در این عملیات وقتی مسیر فرار دزدان موتورسوار را بستند دیدند آنها با جاگذاشتن موتورشان با پای پیاده اقدام به فرار کردهاند که سرانجام توانستند یکی از دزدان را دستگیر کنند و وی نیز در همان بازجوییهای ابتدایی مخفیگاه همدستش را لو داد.
تیم پلیسی با اطلاعات به دست آمده و با حکم ورود به مخفیگاه دزد فراری در عملیاتی شبانه، خانه وی را تحت محاصره قرار دادند و در اقدامی غافلگیرانه کیف قاپ جوان را دستگیر کردند.
اشکان و احسان که راهی جز اعتراف نداشتند در همان بازجوییهای ابتدایی از چهار کیفقاپی و سرقت موبایل پرده برداشتند.
اشکان 19 ساله در اعترافاتش گفت: 4 ساله بودم که پدر و مادرم از هم جدا شدند و هر کدام برای خود زندگی جدیدی را شروع کردند. آنها حاضر به نگهداری من نبودند به همین خاطر به آبادان آمدم و در کنار پدر و مادربزرگم زندگی جدیدم را آغاز کردم. وی افزود: چون خانواده پدربزرگم در وضعیت مالی خوبی قرار ندارند قصد داشتم با کار کردن زحمات آنها را جبران کنم اما نتوانستم کاری پیدا کنم.
پسرتنها ادامه داد: در این مدت با احسان که بچه محلمان است آشنا شده بودم، وی نیز وقتی دید به دنبال کار میگردم پیشنهاد دزدی داد و چون نیاز به پول داشتم وسوسه شدم و پذیرفتم تا کیفقاپی کنم.
وی گفت: برای اجرای نقشهمان جلوی بانکها میرفتیم و پس از زاغزنی و شناسایی طعمههایمان که از بانک بیرون میآمدند به تعقیبشان رفته و در فرصتی مناسب اقدام به دزدی میکردیم.
اشکان در پایان گفت: اگر پدر و مادرم از من حمایت میکردند هیچ وقت با احسان دوست نمیشدم تا برای به دست آوردن پول، روزی پشت میلههای زندان بیفتم.
احسان 21 ساله که در خانوادهای تبهکار زندگی میکند به مأموران گفت: به خاطر اعتیاد به شیشه نیاز به پول داشتم و وقتی دیدم اشکان نیز دنبال کار است پیشنهاد دزدی دادم. من و او به خیابان امیرکبیر که شلوغ است رفته و در چشم بر هم زدنی اقدام به کیف قاپی میکردیم.
سرهنگ «کهیایی» فرمانده پلیس آبادان گفت: این دو دزد تازه کار پس از اعترافات ابتدایی برای افشای دیگر جرایم احتمالیشان در اختیار پلیس آگاهی مرکز آبادان قرار گرفتهاند.