جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۴ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۲:۳۰

نقش آمریکا در رقابت دایناسورها در عربستان

مرگ ملک عبدالله پادشاه 90 ساله عربستان، تقابل نسل اول ودوم آل سعود را که به دایناسورهای جزیره العرب معروف هستند به دنبال داشت.
کد خبر : ۲۲۲۷۵۴
ردپای آمریکا در پادشاهی ملک سلمان
صراط: حسن هانی زاده :مرگ ملک عبدالله پادشاه 90 ساله عربستان ،تقابل نسل اول ودوم آل سعود را که به دایناسورهای جزیره العرب معروف هستند به دنبال داشت.
 
حال پادشاه پیر عربستان در اوایل ماه ژانویه سال جاری میلادی رو به وخامت گرائید وبا اینکه بیماری پادشاه با تعطیلات عید کریسمس همراه بود اما آمریکائیها نتوانستند نسبت به مرگ احتمالی پادشاه بی تفاوت باقی بمانند.
 
بلافاصله یک کمیته از مقامات بلند پایه امریکا برای مدیریت انتقال قدرت مرکب ازبرجسته ترین متخصصان امورعربستان تشکیل شد.
 
این کمیته یک هفته پس از وخامت اوضاع جسمی ملک عبدالله بن عبدالعزیز وارد ریاض شد وبا اعضاء 36 نفره شورای "بیعت" دیدار و گفتگو کردند.
 
مشکلی که امریکائی ها با آن مواجه بودند اولا شمار داوطلبان پست پادشاهی است که تعداد آنان به 6 هزار نفر بالغ می شود وموضوع دیگر نگرش های سنتی وقبیله ای ساختارقدرت درعربستان است.
 
ملک عبدالعزیز پادشاه اسبق عربستان حدود 40 فرزند داشت که 12 تن از آنان در حال حاضر در قید حیات هستند.
 
طبیعی است این 12 دایناسور که فرزندان بلافصل ملک عبدالعزیز تلقی می شوند همگی چشم به تخت پادشاهی دوخته اند.
 
شاهزادگان ماجد، عبدالرحمن، احمد، متعب ، سلمان، مقرن ، مشعل، نواف ، ممدوح ، عبدالالاه، مشهوروطلال اخرین بقایای نسل اول شاهزادگان سعودی هستند که در صف انتظار پادشاهی بسر می برند.
 
6 تن از این افراد بعلت شرایط جسمی اعلام کردند که از حق خود برای جلوس بر تخت پادشاهی چشم پوشی می کنند اما 6 تن دیگر در "رینگ بوکس " باقی ماندند.
 
اما آمریکا چه شیطنتی کردند وچگونه انتقال قدرت را بر اساس منافع خود مدیریت کردند وسلمان بن عبدالعزیز را به پادشاهی رساندند؟.
 
آمریکائی ها مانند ناظم خشن یک مدرسه در مقابل یک سری دانش آموز پر شروشور عمل کردند و نقطه نظرات خود را بر شورای بیعت عربستان تحمیل کردند.
 
با اینکه طلال بن عبدالعزیز به لحاظ توالی سن وسال وتوانائی های جسمی وعقلی شایسته تر از دیگرفرزندان ملک عبدالعزیز است اما آمریکائی ها این شخص را به اصطلاح دور زدند.
 
چرا؟ چون شاهزاده طلال دارای افکار چپ هست واگر به پادشاهی برسد ممکن است منافع آمریکائی ها را با خطر مواجه کند.
 
ظاهرا کدخدا" آمریکا" روی مقرن بن عبدالعزیزنظر مساعد دارد اما بنا به دلایلی که به ساختار سنتی عربستان باز می گردد مقرن نمی تواند پادشاه شود.
 
دلیل آن چیست؟ دلیل آن این است که مادر مقرن بن عبدالعزیز اهل یمن است واز نظرسعودی ها مقرن "عنصر دخیل" بشمار می رود ودارای " خون صافی " نیست چون مادر او خارج از دایره شاهزادگی است!.
 
شاهزاده طلال بن عبدالعزیز نسبت به انتخاب برادر نا تنی وبیمار خود به عنوان پادشاه بشدت به شورای بیعت اعتراض کرد وآن را جفا در حق خود دانست .
 
طلال خطاب به شورای بیعت صریحا اعلام کرد که : حالا که نوبت به من رسیده چطور شده که " یک خط در میان" پادشاه انتخاب می کنید، آنهم پادشاهی که حتی نام فرزندان خود را فراموش کرده!؟
 
اما آمریکائی ها زرنگتر از آن هستند که تسلیم سنت های جاهلی سعودیها شوند ولذا راه حل شیطنت آمیزی را انتخاب کردند.
 
امریکائی ها شاهزاده سلمان بن عبدالعزیز را که بیمار ترین وناتوان ترین فرزندان ملک عبدالعزیز بشمار می رود، به عنوان پادشاه به شورای بیعت پیشنهاد کردند.
 
هر چند سلمان بن عبدالعزیز قبلا ولیعهد بوده است اما به دلیل بیماری آلزایمر قادر به انجام کارهای روز مره خود نیست زیرا او حتی نام فرزندان خود را هم فراموش می کند!.
 
هدف آمریکائی ها چیست؟هدف آمریکائی ها این است تا در کنار پادشاه بیمار عربستان، دو مهره مورد نظر خود را قرار دهند واز این رهگذر سیاست های خود را به دولت عربستان دیکته کنند.
 
بنابراین شاهزاده مقرن بن عبدالعزیز برادر نا تنی پادشاه را به عنوان ولیعهد و شاهزاده محمد بن نایف برادر زاده پادشاه را به عنوان جانشین ولیعهد بر مردم عربستان تحمیل کردند.
 
هر دوشخصیت یعنی مقرن بن عبدالعزیز ومحمد بن نایف بشدت وابسته به آمریکا هستند واز توانائی بالائی برای مقابله با گروهک های تروریستی برخوردارند .
 
اما کار به اینجا ختم نمی شود بلکه دعواها از دایره تنگ شاهزادگان به دو دایره وسیع تری کشیده شد.
 
در عربستان دو قبیله السدیری والشمری از سال 1932 تا کنون اهرم های قدرت را بین خود تقسیم کرده اند.
 
اغلب وهابی های افراطی وابسته به قبیله السدیری هستند وهیئت های امر به معروف ونهی از منکر که در مراسم حج تمتع وعمره برای حجاج مزاحمت ایجاد می کنند وابسته به این قبیله هستند.
 
هیچ شاهزاده ای خارج از دایره دو قبیله السدیری ها والشمری ها نیست واگر باشد ، "مانند مقرن بن عبدالعزیز"، به عنوان عنصر دخیل تلقی می شود زیرا اغلب همسران ملک عبدالعزیز از این دو قبیله هستند.
 
از سال 2005 که ملک عبدالله به عنوان پادشاه عربستان سعودی قدرت را در دست گرفت چون مادر وی از قبیله الشمری است اعضاء این قبیله خیز بلندی برای تصرف اهرم های قدرت بر داشتند.
 
حضور وابستگان به قبیله الشمری در پست های کلیدی وزارتخانه های دفاع، اقتصاد ، نفت وگارد سلطنتی در طول 10 سال گذشته جایگاه الشمری های را در مقایسه با السدیری ها ارتقاء داد.
 
بهمین دلیل پادشاه جدیدعربستان ملک سلمان بن عبدالعزیز یکساعت پس از جلوس بر تخت پادشاهی چند تن از وابستگان به قبیله الشمری را از سمت های کلیدی خود بر کنار کرد.
 
پادشاه عربستان فرزند خود به نام محمد بن سلمان را به عنوان وزیر دفاع ورئیس دیوان پادشاهی ، حمد بن عبدالعزیز را به عنوان معاون رئیس دیوان ولیعهد وسپهبد حمد بن محمد العوهلی را به عنوان فرمانده گارد سلطنتی به جای متعب بن عبدالله بن عبدالعزیزفرزند شاه سابق ، تعیین کرد.
 
این انتصابات نگرانی قبیله الشمری را بر انگیخت زیرا وابستگان به این قبیله با مرگ پادشاه سابق عربستان، احساس می کنند که در حال خروج از چرخه قدرت هستند.
 
طبیعی است در چنین فرایندی تقابل دو قبیله رقیب السدیری والشمری اجتناب نا پذیر خواهد بود وبا خروج ناظم مدرسه " امریکا" از عربستان اختلاف میان این دو قبیله شدت خواهد گرفت.
 
اکنون این سوال مطرح می شود که آیا با تغییر پادشاه، سیاست های منطقه ای و بین المللی عربستان تغییر خواهد کرد؟
 
پاسخ این است که سیاست خارجی عربستان تابعی از سیاست های واشنگتن است زیراآمریکا به عربستان به عنوان" عابر بانک" نگاه می کند واز ظرفیت مالی این کشور برای پیشبرد اهداف خود در خاور میانه استفاده می کند.
 
به دستور امریکا است که عربستان وقطر در طول 4 سال بحران سوریه مبلغ 36 میلیارد دلار در اختیار تروریست های مسلح سوریه قرار دادند وبه دستور آمریکا است که عربستان حجم صادرات نفت خود را برای کاهش قیمت نفت به میزان دو میلیون بشکه درروزافزایش داد .
 
وسر انجام ، سیاست عربستان زمانی در برابر ایران ، سوریه ، لبنان ، عراق ویمن تغییر خواهد کرد که با"کدخدا" دچار اختلاف شود اما در حال حاضر نشانه ای ازبروز چنین اختلافی وجود ندارد.