صراط: در ایام دهه فجر امسال، اعلام حکم قطعی محکومیت معاون اول رئیسجمهور سابق به زندان و جزای نقدی، تأثیر بسیار تلخی بر افکار عمومی داشته است. انتظار میرفت افکار عمومی با شنیدن خبر محاکمه و مجازات یک متهم گردنکلفت، خوشحال شوند و قاطعیت قوه قضائیه را تحسین کنند اما شواهد و قرائن نشان میدهد این اتفاق نیفتاده است همچنان که در قضیه اعدام مه آفرید امیر خسروی اتفاق نیفتاد.
با کمال تأسف باید پذیرفت که سرمایه اجتماعی در ماهها و سالهای اخیر بهشدت افت کرده و اعتماد عمومی تضعیف شده است. رهبر انقلاب سه سال بیش درباره تأثیر فساد در روحیه و امید عمومی فرمودهاند: «فساد... ذهن مردم را مشغول میکند، دل مردم را مشغول میکند، دل آدمها را میشکند. چقدر در این کشور از بروز یک چنین فسادی دلها ناراحت میشود؟ چقدر آدمها امیدشان را از دست میدهند؟ این سزاوار است؟»
روشن است که ارتکاب یک مقام عالیرتبه دولتی به فساد، آنهم کسی که مسئولیت اصلی مبارزه با فساد را به عهده داشته است، چقدر اعتماد عمومی بهنظام را خدشهدار کرده و چقدر سرمایه اجتماعی را کاهش داده است...
اهمیت «سرمایه اجتماعی» شاید با هیچچیز قابلمقایسه نباشد. سرمایه اجتماعی است که شهروندان یک جامعه را تحریک میکند تا در حق همدیگر و کشور فداکاری کنند و در سختیها یاور همدیگر و حکومت باشند.
پیروزیهای بزرگ ملی، سرمایه اجتماعی را ارتقا میدهد و برعکس، شکستها، دزدیهای بزرگ و افتضاحات ملی، سرمایه ملی را کاهش میدهد.
بهراستی چند بار تیم ملی باید قهرمان شود؟... چند ماهواره به هوا پرتاب شود؟ و چند اختراع و اکتشاف بزرگ در سطح ملی باید عرضه شود تا جنایتی که محمدرضا رحیمی در حق «سرمایه اجتماعی» و «اعتماد عمومی» مرتکب شده، جبران شود؟
محاکمه محمدرضا رحیمی تمام و حکم قطعی محکومیت وی به زندان و جزای نقدی اعلام شده است اما اتهام بزرگتر وی، ضربه شدید به سرمایه اجتماعی است. کسی که در سال ۸۸ میدانست چنین اتهامی متوجه اوست، چرا مسئولیت بزرگ معاون اولی رئیسجمهور را قبول کرد؟ و چرا مسئولیت حساس ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی را پذیرفت؟
البته در این جنایت علیه سرمایه اجتماعی، محمود احمدینژاد نیز قطعاً شریک جرم رحیمی است و باید به همراه وی محاکمه شود.
ایامالله دهه فجر شروع شده و بهزودی پخش سرودهای ملی - میهنی در تلویزیون اوج خواهد گرفت. مردم فداکار و بامعرفت ایران باز هم روز ۲۲ بهمن در حمایت از آن آرمانهای اصیل انقلاب و امام و رهبری راهپیمایی خواهند کرد اما بهحق، این توقع را هم دارند که کسانی که «اعتماد عمومی» را مخدوش میکنند، با قطعیت و عدالت، محاکمه شوند.
با کمال تأسف باید پذیرفت که سرمایه اجتماعی در ماهها و سالهای اخیر بهشدت افت کرده و اعتماد عمومی تضعیف شده است. رهبر انقلاب سه سال بیش درباره تأثیر فساد در روحیه و امید عمومی فرمودهاند: «فساد... ذهن مردم را مشغول میکند، دل مردم را مشغول میکند، دل آدمها را میشکند. چقدر در این کشور از بروز یک چنین فسادی دلها ناراحت میشود؟ چقدر آدمها امیدشان را از دست میدهند؟ این سزاوار است؟»
روشن است که ارتکاب یک مقام عالیرتبه دولتی به فساد، آنهم کسی که مسئولیت اصلی مبارزه با فساد را به عهده داشته است، چقدر اعتماد عمومی بهنظام را خدشهدار کرده و چقدر سرمایه اجتماعی را کاهش داده است...
اهمیت «سرمایه اجتماعی» شاید با هیچچیز قابلمقایسه نباشد. سرمایه اجتماعی است که شهروندان یک جامعه را تحریک میکند تا در حق همدیگر و کشور فداکاری کنند و در سختیها یاور همدیگر و حکومت باشند.
پیروزیهای بزرگ ملی، سرمایه اجتماعی را ارتقا میدهد و برعکس، شکستها، دزدیهای بزرگ و افتضاحات ملی، سرمایه ملی را کاهش میدهد.
بهراستی چند بار تیم ملی باید قهرمان شود؟... چند ماهواره به هوا پرتاب شود؟ و چند اختراع و اکتشاف بزرگ در سطح ملی باید عرضه شود تا جنایتی که محمدرضا رحیمی در حق «سرمایه اجتماعی» و «اعتماد عمومی» مرتکب شده، جبران شود؟
محاکمه محمدرضا رحیمی تمام و حکم قطعی محکومیت وی به زندان و جزای نقدی اعلام شده است اما اتهام بزرگتر وی، ضربه شدید به سرمایه اجتماعی است. کسی که در سال ۸۸ میدانست چنین اتهامی متوجه اوست، چرا مسئولیت بزرگ معاون اولی رئیسجمهور را قبول کرد؟ و چرا مسئولیت حساس ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی را پذیرفت؟
البته در این جنایت علیه سرمایه اجتماعی، محمود احمدینژاد نیز قطعاً شریک جرم رحیمی است و باید به همراه وی محاکمه شود.
ایامالله دهه فجر شروع شده و بهزودی پخش سرودهای ملی - میهنی در تلویزیون اوج خواهد گرفت. مردم فداکار و بامعرفت ایران باز هم روز ۲۲ بهمن در حمایت از آن آرمانهای اصیل انقلاب و امام و رهبری راهپیمایی خواهند کرد اما بهحق، این توقع را هم دارند که کسانی که «اعتماد عمومی» را مخدوش میکنند، با قطعیت و عدالت، محاکمه شوند.