صراط: زن جواني با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و درخصوص علت آن به قاضي گفت: آقاي قاضي شوهرم مرا به رستورانهاي گرانقيمت نميبرد و اصلا حاضر نيست براي من پول خرج كند. او هرچه ميخرد ارزان قيمت است و هميشه دوست دارد كم پول خرج كند.
در صورتيكه براي خودش بهترين و گران قيمت ترين چيزها را مي خرد و پول زيادي براي خودش خرج ميكند.
وي ادامه داد:هربار با دوستانش به رستوران مي رود گران قيمت ترين و شيك ترين رستورانها را انتخاب مي كند، اما وقتي مرا ميخواهد به رستوران ببرد سعي مي كند يك جاي معمولي و ارزان قيمت را پيدا كند.
زن جوان ادامه داد: اگر بخواهد براي من خريدي كند دست روي ارزان ترين جنسها ميگذارد و وقتي من خودم ميخواهم چيز گرانقيمتي بخرم پول نميدهد، آقاي قاضي احساس ميكنم شوهرم نسبت به من بي اهميت است براي همين درخواست طلاق و جدايي دارم.
بعد از حرفهاي اين زن قاضي شوهر وي را به دادگاه احضار كرد.
در صورتيكه براي خودش بهترين و گران قيمت ترين چيزها را مي خرد و پول زيادي براي خودش خرج ميكند.
وي ادامه داد:هربار با دوستانش به رستوران مي رود گران قيمت ترين و شيك ترين رستورانها را انتخاب مي كند، اما وقتي مرا ميخواهد به رستوران ببرد سعي مي كند يك جاي معمولي و ارزان قيمت را پيدا كند.
زن جوان ادامه داد: اگر بخواهد براي من خريدي كند دست روي ارزان ترين جنسها ميگذارد و وقتي من خودم ميخواهم چيز گرانقيمتي بخرم پول نميدهد، آقاي قاضي احساس ميكنم شوهرم نسبت به من بي اهميت است براي همين درخواست طلاق و جدايي دارم.
بعد از حرفهاي اين زن قاضي شوهر وي را به دادگاه احضار كرد.