من 20 سال پیش «روز شیطان» را ساختم که تقریبا در همین سبک «روباه» است با این تفاوت که اکشن روباه بیشتر و عامه پسندتر است. اشکال اصلی فیلمهای جاسوسی این است که در آن زن نیست و فقط ماموران مردی هستند که بایکدیگر جنگ پنهان میکنند به همین دلیل معمولا تماشاگران خانم به دیدن فیلمهای جاسوسی علاقمند نمیشوند اما فیلمهایی که درباره آدمهای عادی باشند که در یک ماجرای جاسوسی گیر کردهاند به نظرم احتمال عامه پسند شدن و جذابیتش بیشتر باشد. فکر هم میکنم که این فیلم نسبت به فیلم روز شیطان پرفروشتر باشد.
«روباه» یک فیلم سیاسی است؟
نمیتواند سیاسی نباشد. چون راجع به مسائلی است که سیاسی به حساب میآیند مثل مسائل هستهای و ترور دانشمندان هستهای.
وقتی به یک فیلم، عنوان سیاسی اطلاق شود برچسب بلافصل بعدی سفارشی بودن است. به خصوص اگر همسو با نظام یا جریان سیاسی خاصی هم باشد. این اتهام هم در این سالها انقدر سنگین شده است که خیلیها برای فرار از آن حرف فیلم را خاکستریتر و خنثیتر میکنند.
هیچ اهمیتی به این حرفها نمیدهم. کسانی که این حرفها را میزنند خودشان سیاسی هستند، یعنی کسی که عنوان سیاسی بودن را به یک فیلم میدهد خودش سیاست زده و ایدئولوژیک است اما فکر میکند که با این بازار گرمیها میتواند برای خودش دکان تازهای باز کند به همین دلیل هم ارزش جواب دادن ندارد.
و البته که جشنواره. منتظر چی چیزی در جشنواره امسال هستید؟ سالهاست که جشنواره فجر محل منازعات سیاسی سنگینی شده است و یک فیلم سیاسی این وسط مورد مناسبی برای واکنش نشان دادن است.
منتظر چیزی خاصی نیستم. در همه جشنوارهها از این نوع از اتفاقات میافتد. جشنواره جای کسانی است که آنقدر فیلم دیدهاند که خسته شدهاند و در نتیجه فیلم را دیده و ندیده، به انتها رسانده یا نرسانده بلند میشود و میروند و شلوغ و سروصدا میکنند. جشنوارهها جای فیلم دیدن نیست بلکه یک سیرک بزرگ است، یک سالی ما به کن رفته بودیم یک فیلمساز امریکایی بود که به یک مناسبتی به من گفتند ایشان را تحویل بگیر، من فیلمش را ندیده بودم و فکر میکردم که چه باید به او بگویم؟ آخرش به او گفتم راستش من فیلمت را ندیدم اما در جشنواره خیلی تعریفش را شنیدهام، او به من جواب جالبی داد، گفت: جشنواره که جای فیلم دیدن نیست، اینجا یک سیرک است.
یعنی یک فیلمساز امریکایی اصلا از گفتن این حرف خجالت نمیکشد. حرفش هم واضح است. دارد میگوید چه کسی گفته است شما تماشاچیان مهمی هستید و من چرا باید برای شما اهمیت قائل باشم.
اما در کشور ما اینگونه نیست و اصلا برای جشنواره فیلم میسازند در نتیجه از سرنوشت بد فیلم در جشنواره هم ناراحت میشوند. سال گذشته یک ماه قبل از جشنواره، سر فیلم «آذر، شهدخت...» به من گفتند کار در شورای ارزیابی هیئت انتخاب رد شده است و من هم گفتم خدا را شکر چون من اصلا از جشنواره خوشم نمیآید. چند وقت بعد گفتند فیلم انتخاب شده است و روزی هم که آمدم جایزه بهترین فیلم را بگیرم فکرمی کردم که آمدهام تا برای دیگران دست بزنم و از جریان جایزه خبر نداشتم. گفتیم بد است که ما نرویم و برای بقیه دست نزنیم که بعد جایزه را به خود ما دادند.
جریان تولید فیلم البته حاشیههایی هم به همراه داشت که بزرگترینش انصراف چند بازیگر از کار بود.
هربازیگری میتواند در هر فیلمی که آن را دوست نداشت بازی نکند. من هیچ علاقهای ندارم که بازیگری را که دوست ندارد در یک فیلم بازی کند یا بنا به دلایلی از حضور در یک فیلم میترسد مجبور به ایفای نقش در فیلم کنم یا از او خواهش کنم که در فیلم بازی کند. بازیگر برای من موضوعی جدی نیست. پرویز شهبازی حرف جالبی دارد، میگوید در هر خیابان از بین آدمها حداقل سه نفر بازیگر پیدا میشود. اصل مطلب هم این است که سینما به بازیگر احتیاج ندارد بلکه این تئاتر است که نیاز به بازیگر دارد و اتفاقا مهارتهایی که یک بازیگر در تئاتر پیدا میکند معمولا در سینما نتیجه عکس دارد و حتی مخرب هم است و بازی را خراب و نقش را باور ناپذیر میکند. شکل افراطی این ماجرا را هم یک فیلمبردار خوب سینما گفته است: «سینما نور و بازیگر شیئی در داخل ترکیب بندی است.»
شما 20 سال پیش روز شیطان را ساختید. آن زمان ساخت این نوع از فیلمها آسانتر بود یا الان؟ خیلیها این روزها به فضای دیکتاتوری تولید در سینما اعتراض دارند.
فکر میکنم زمان «روز شیطان» آسانتر بود و الان فضا کمی سنگینتر است.
البته من با دیکتاتور بودن مشکلی ندارم و اتفاقا فکر میکنم هرکس میگوید
من دموکرات هستم باید بلند شویم و با او تیر به تیر کنیم. زیرا این حرفها
غالبا دروغ است. این حرفها اتفاقا من را بیشتر میترساند تا کسی که از
ابتدا میگوید من دیکتاتور هستم. آن کسانی که این فضای سنگین را در رابطه
با تولید برخی از فیلمها ایجاد میکنند به نظر من دیکتاتورانه رفتار
نمیکنند بلکه روباه صفتانه رفتار میکنند. دیکتاتوری کار روباه نیست بلکه
کار شیر است. توطئهکردن پنهانی از زیر پتو علیه یک فیلم، کار دیکتاتوری
نیست. اتفاقا کار آنهایی است که میگویند ما دموکراتیم.