صراط: جان مرشایمر، تئوریسن برجسته روابط بین الملل، اخیرا به ناتو و ایالات متحده آمریکا در خصوص ارسال سلاح به اوکراین و تجهیز کی یف به سلاح های کشنده هشدار داده است. این هشدرا مرشایمر در حالی صورت می گیرد که اکثر جمهوریخواهان و حتی عده ای دموکراتهای آمریکا ارسال سلاح برای ارتش اوکراین را اجتناب ناپذیر قلمداد کرده اند. در این خصوص مرشایمر به تذکرات شفاهی و سطحی اکتفا نکرده و در مقاله ای در روزنامه نیویورک تایمز می نویسد:
"ارسال سلاح به اوکراین، آن هم از سوی ایالات متحده آمریکا و اعضای ناتو خطایی بزرگ محسوب می شود. اندیشکده های آمریکایی و افرادی مانند اشتون کارتر( نامزد وزارت دفاع آمریکا) در این خصصو اشتباه می کنند. ارسال سلاح سبب نجات ارتش اوکراین نشده بلکه به تشدید درگیری منجر خواهد شد. چنین اقدامی به طور خاص خطرناک است چرا که روسیه هزاران سلاح اتمی بوده و به دنبال دفاع از منفعت حیاتی استراتژیک خود است."
جهت پی بردن به اهمیت هشدار مر شایمیر، تنها کافیست نیم نگاهی به سوابق این استراتژیست آمریکایی بیاندازیم. مر شایمیر یک رئالیست تمام عیار محسوب می شود، به این معنا که وی حتی به رئالیسم کلاسیک نیز اکتفا نکرده و معتقد به رئالیسم تهاجمی است. بنابراین از دید مرشایمر، "امنیت" حدود و ثغور مفهومی و کاربردی خاص خود را دارد. مفهوم هژمون نیز به تبع همین نگاه اساسی و کلان، تعبیر و تفسیر خاصی در اندیشه های میرشایمیر دارد.
در تئوری رئالیسم ساختاری، اساسا برای تلاش دولتهای برای ایجاد توازن امنیتی در محیط پیرامونی خود، حد و سقف معینی تییعن نمی شود. بر این اساس دولتها برای کسب امنیت حقیقی همیشه به دنبال افزایش قدرت خود بوده و قصد دارند تبدیل به یک هژمونی قدرتمند شوند.حتی میرشایمیر، سیاست ایالات متحده آمریکا در قبال پکن را نیز در همین راستا مورد انتقاد قرار می دهد. وی معتقد است که واشنگتن اقدامات لازم را جهت ایجاد موازنه امنیتی در قبال چین ( که روز به روز بر قدرت منطقه ای آن در خاوردور افزوده می شود) صورت نداده است.
شاید همین مقدمه جهت اثبات اهمیت ادعای مرشایمر در خصوص سیاستهای آمریکا در قبال اوکراین کافی به نظر برسد. مخالفت میرشایمیر با ارسال سلاح از سوی آمریکا و ناتو به اوکراین، نه به دلیل روحیه صلح طلب وی. ( چرا که او طرفدار رئالیسم تهاجمی است)، بلکه به دلیل عواقب و تبعات ورود واشنگتن و شرکای آتلانتیکی وی به میدانی بی انتهاست. بدیهی است که در این صورت ایالات متحده آمریکا و ناتو با موانع امنیتی شدیدی در قبال تحولات اوکراین دست و پنجه نرم خواهند کرد.
واقعیت امر این است که هشدار مرشایمیر در خصوص تسلیح ارتش اوکراین از سوی ناتو، هشداری با ریشه واقع گرایی است. این هشدار را می توان با هشدار زبیگنیو برژینسکی مشاور امنیت ملی اسبق ایالات متحده آمریکا در قبال افزایش سی هزار نفری نظامیان آمریکایی در افغانستان ( در سالهای نخست حضور اوباما در کاخ سفید ) مقایسه کرد. در آن زمان برژینسکی به اوباما هشدار داد که چنین اقدامی منجر به افزایش هزینه های شکست واشنگتن در افغانستان و فرسایش ارتش و نظامیان خواهد شد. با این حال اوباما ترجیح داد از چراغ قرمزی که برژینسکی در مقابل وی قرار داده بود به راحتی عبور کند و تسلیم درخواست وی نشود.
در حالی که هنوز چهار سال نخست ریاست جمهوری اوباما به پایان نرسیده بود، نمادها و نشانه های شکست دولت و ارتش آمریکا در افغانستان روز به روز بیشتر به چشم می آمد، تا آنجا که اکثر مقامات نظامی و اجرایی کاخ سفید ، نسبت به اشتباه اوباما در ارسال هزاران نیروی اضافه به افغانستان اقرار کردند. در حال حاضر نیز اوضاع در اوکراین بسیار پیچیده است. اگرچه اوباما هنوز با ارسال سلاح به اوکراین موافقت نکرده است ، اما موافقت واشنگتن با این مسئله مولد بحرانی امنیتی میان کاخ کرملین و کاخ سفید خواهد بود.
در این صورت، چنانچه سرگی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه از مدتها قبل تهدید کرده است، امکان تغییر نقشه امنیتی و استراتژیک اروپا وجود دارد. اگر این هشدار لاوروف را در کنار هشدارهای مکرر میخاییل گورباچف مبنی بر امکان وقوع نبردی تازه میان روسیه و ناتو قرار دهیم، نسبت به وخامت اوضاع به ضرر غرب بیش از پیش آگاه خواهیم شد.
مقاله ای که میرشایمیر در روزنامه نیویورک تایمز و در مخالفا با ارسال سلاح از سوی آمریکا به اوکراین نگاشته است، نشان از واقعیتی به نام " قدرت مانور اندک امنیتی واشنگتن" در محیط پیرامونی مسکو است. در این صورت، کشورهای اروپایی و برخی از اعضای ناتو نیز نسبت به هرگونه تصمیم گیری شتابزده از سوی آمریکا احساس وحشت و ناامنی می کنند.
بدیهی است که در این صورت، کشورهای اروپایی عضو ناتو نسبت به ایالات متحده آمریکا (به دلیل قرابت جغرافیایی اروپا و روسیه) متحمل خسارات احتمالی بیشتری خواهند شد. در این میان، "مهار آمریکا" به یک دغدغه مهم در میان برخی تئوریسینهای آمریکایی تبدیل شده است. در این میان، برای مرشایمیر و دیگران اهمیتی ندارد که افرادی مانند جان مک کین سناتور افراطی حزب جمهوریخواه یا حتی افرادی مانند مادلین آلبرایت وزیر امور خارجه اسبق آمریکا (از حزب دموکرات) طرفدار ارسال سلاح برای ارتش اوکراین می باشند. در اینجا صرفا محاسبات واقع گرایانه حرف اول و آخر را خواهد زد.
در دوران مداخله گرایی ایالات متحده آمریکا در اوکراین که منجر به سقوط دولت یانوکویچ و وقوع تحولات خونین در کی یف و دیگر شهرها شد، بسیاری از مقامات ناتو هرگز تصور واکنش شدید مسکو و جدایی کریمه و وقوع درگیری های مستمر در شرق اوکراین را نمی کردند. با این حال در نهایت معادله به گونه ای سریع و به دور از کنترل امنیتی غرب بر اوضاع رقم خورد. هشدرا صریح مرشایمیر نشان می دهد که در صورت ارسال سلاح از سوی آمریکا و ناتو به اوکراین، واشنگتن و متحدان آتلانتیکی آن قدرت ایجاد موازنه امنیتی با مسکو را نخواهند داشت و در نتیجه ، آتلانتیکی ها در تله یک بحران امنیتی بزرگ گرفتار خواهند شد.
"ارسال سلاح به اوکراین، آن هم از سوی ایالات متحده آمریکا و اعضای ناتو خطایی بزرگ محسوب می شود. اندیشکده های آمریکایی و افرادی مانند اشتون کارتر( نامزد وزارت دفاع آمریکا) در این خصصو اشتباه می کنند. ارسال سلاح سبب نجات ارتش اوکراین نشده بلکه به تشدید درگیری منجر خواهد شد. چنین اقدامی به طور خاص خطرناک است چرا که روسیه هزاران سلاح اتمی بوده و به دنبال دفاع از منفعت حیاتی استراتژیک خود است."
جهت پی بردن به اهمیت هشدار مر شایمیر، تنها کافیست نیم نگاهی به سوابق این استراتژیست آمریکایی بیاندازیم. مر شایمیر یک رئالیست تمام عیار محسوب می شود، به این معنا که وی حتی به رئالیسم کلاسیک نیز اکتفا نکرده و معتقد به رئالیسم تهاجمی است. بنابراین از دید مرشایمر، "امنیت" حدود و ثغور مفهومی و کاربردی خاص خود را دارد. مفهوم هژمون نیز به تبع همین نگاه اساسی و کلان، تعبیر و تفسیر خاصی در اندیشه های میرشایمیر دارد.
در تئوری رئالیسم ساختاری، اساسا برای تلاش دولتهای برای ایجاد توازن امنیتی در محیط پیرامونی خود، حد و سقف معینی تییعن نمی شود. بر این اساس دولتها برای کسب امنیت حقیقی همیشه به دنبال افزایش قدرت خود بوده و قصد دارند تبدیل به یک هژمونی قدرتمند شوند.حتی میرشایمیر، سیاست ایالات متحده آمریکا در قبال پکن را نیز در همین راستا مورد انتقاد قرار می دهد. وی معتقد است که واشنگتن اقدامات لازم را جهت ایجاد موازنه امنیتی در قبال چین ( که روز به روز بر قدرت منطقه ای آن در خاوردور افزوده می شود) صورت نداده است.
شاید همین مقدمه جهت اثبات اهمیت ادعای مرشایمر در خصوص سیاستهای آمریکا در قبال اوکراین کافی به نظر برسد. مخالفت میرشایمیر با ارسال سلاح از سوی آمریکا و ناتو به اوکراین، نه به دلیل روحیه صلح طلب وی. ( چرا که او طرفدار رئالیسم تهاجمی است)، بلکه به دلیل عواقب و تبعات ورود واشنگتن و شرکای آتلانتیکی وی به میدانی بی انتهاست. بدیهی است که در این صورت ایالات متحده آمریکا و ناتو با موانع امنیتی شدیدی در قبال تحولات اوکراین دست و پنجه نرم خواهند کرد.
واقعیت امر این است که هشدار مرشایمیر در خصوص تسلیح ارتش اوکراین از سوی ناتو، هشداری با ریشه واقع گرایی است. این هشدار را می توان با هشدار زبیگنیو برژینسکی مشاور امنیت ملی اسبق ایالات متحده آمریکا در قبال افزایش سی هزار نفری نظامیان آمریکایی در افغانستان ( در سالهای نخست حضور اوباما در کاخ سفید ) مقایسه کرد. در آن زمان برژینسکی به اوباما هشدار داد که چنین اقدامی منجر به افزایش هزینه های شکست واشنگتن در افغانستان و فرسایش ارتش و نظامیان خواهد شد. با این حال اوباما ترجیح داد از چراغ قرمزی که برژینسکی در مقابل وی قرار داده بود به راحتی عبور کند و تسلیم درخواست وی نشود.
در حالی که هنوز چهار سال نخست ریاست جمهوری اوباما به پایان نرسیده بود، نمادها و نشانه های شکست دولت و ارتش آمریکا در افغانستان روز به روز بیشتر به چشم می آمد، تا آنجا که اکثر مقامات نظامی و اجرایی کاخ سفید ، نسبت به اشتباه اوباما در ارسال هزاران نیروی اضافه به افغانستان اقرار کردند. در حال حاضر نیز اوضاع در اوکراین بسیار پیچیده است. اگرچه اوباما هنوز با ارسال سلاح به اوکراین موافقت نکرده است ، اما موافقت واشنگتن با این مسئله مولد بحرانی امنیتی میان کاخ کرملین و کاخ سفید خواهد بود.
در این صورت، چنانچه سرگی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه از مدتها قبل تهدید کرده است، امکان تغییر نقشه امنیتی و استراتژیک اروپا وجود دارد. اگر این هشدار لاوروف را در کنار هشدارهای مکرر میخاییل گورباچف مبنی بر امکان وقوع نبردی تازه میان روسیه و ناتو قرار دهیم، نسبت به وخامت اوضاع به ضرر غرب بیش از پیش آگاه خواهیم شد.
مقاله ای که میرشایمیر در روزنامه نیویورک تایمز و در مخالفا با ارسال سلاح از سوی آمریکا به اوکراین نگاشته است، نشان از واقعیتی به نام " قدرت مانور اندک امنیتی واشنگتن" در محیط پیرامونی مسکو است. در این صورت، کشورهای اروپایی و برخی از اعضای ناتو نیز نسبت به هرگونه تصمیم گیری شتابزده از سوی آمریکا احساس وحشت و ناامنی می کنند.
بدیهی است که در این صورت، کشورهای اروپایی عضو ناتو نسبت به ایالات متحده آمریکا (به دلیل قرابت جغرافیایی اروپا و روسیه) متحمل خسارات احتمالی بیشتری خواهند شد. در این میان، "مهار آمریکا" به یک دغدغه مهم در میان برخی تئوریسینهای آمریکایی تبدیل شده است. در این میان، برای مرشایمیر و دیگران اهمیتی ندارد که افرادی مانند جان مک کین سناتور افراطی حزب جمهوریخواه یا حتی افرادی مانند مادلین آلبرایت وزیر امور خارجه اسبق آمریکا (از حزب دموکرات) طرفدار ارسال سلاح برای ارتش اوکراین می باشند. در اینجا صرفا محاسبات واقع گرایانه حرف اول و آخر را خواهد زد.
در دوران مداخله گرایی ایالات متحده آمریکا در اوکراین که منجر به سقوط دولت یانوکویچ و وقوع تحولات خونین در کی یف و دیگر شهرها شد، بسیاری از مقامات ناتو هرگز تصور واکنش شدید مسکو و جدایی کریمه و وقوع درگیری های مستمر در شرق اوکراین را نمی کردند. با این حال در نهایت معادله به گونه ای سریع و به دور از کنترل امنیتی غرب بر اوضاع رقم خورد. هشدرا صریح مرشایمیر نشان می دهد که در صورت ارسال سلاح از سوی آمریکا و ناتو به اوکراین، واشنگتن و متحدان آتلانتیکی آن قدرت ایجاد موازنه امنیتی با مسکو را نخواهند داشت و در نتیجه ، آتلانتیکی ها در تله یک بحران امنیتی بزرگ گرفتار خواهند شد.