صراط: حسن روحانی در ماههای منتهی به انقلاب در انگلستان درس میخواند و در همان زمان فعالیتهای انقلابی خود را نیز دنبال میکرد و سخنرانیهای زیادی در جمع دانشجویان انجام میداد. وی هر چند هفته یکبار به فرانسه سفر میکرد و در این سفرها با حضرت امام و دیگر انقلابیون دیدارهای داشت. در یکی از این سفرها، روحانی ساعتها با دکتر سروش به بحث مینشیند و نظرات وی را میشنود و نظرات خود را برای وی بازگو میکند. در ادامه به نقل از خاطرات دکتر روحانی قسمتی از بحثهای ایشان با دکتر سروش را نقل میکنیم:
بحث دهساعته روحانی با سروش
روز جمعه (1357/10/9) با دکتر عبدالکریم سروش عازم پاریس شدیم. در مسیر راه چند ساعته در قطار و کشتی، بحثهای زیادی داشتیم. تقریباً در این مسیر نسبتاً طولانی بحث ما قطع نشد. به جز چند سؤال و جواب یک انگلیسی در کوپه قطار که از دکتر سروش سؤال میکرد «تسبیح چیست؟» چون در دست آقای سروش تسبیح بود و ایشان شروع کرد به توضیح راجع به «تسبیح» که در ادامۀ آن، مقداری هم راجع به دین اسلام بحث شد؛ بقیۀ وقت به بحث ما دو نفر پیرامون حکومت اسلامی، اختصاص یافت. ضمناً آقای سروش کتابی درباره حرکت جوهری ملاصدرا تحت عنوان «نهاد ناآرام جهان» نوشته بود که میگفت: میخواهم یک نسخه از این کتاب را تقدیم امام کنم.
بحث اصلی ما دو نفر در مسیر رفت و برگشت که مجموعاً بیش از ده ساعت وقت داشتیم، شکل حکومت اسلامی، نقش نظرات و آرای مردم، جایگاه احکام تأسیسی و احکام امضایی در اسلام، نظام اقتصادی اسلام و نظایر اینها بود.
بحث دهساعته روحانی با سروش
شاید هنوز هم بخشی از آن مباحث، بعد از گذشت سی سال از آن تاریخ، جای بحث و بررسی داشته باشد. دکتر سروش معتقد بود در اسلامی سیستمی به نام اقتصاد اسلامی نداریم. اسلام صرفاً برخی از معیارها و اهداف را تبیین کرده و برخی از احکامی که به تناسب نیازها و عرف آن زمان و شرایط اجتماعی و سیاسی و اقتصادی آن عصر بیان شده است. اما آیا در برابر اقتصاد آزاد و اقتصاد سوسیالیستی، اسلام هم دارای سیستم اقتصادی خاص خود است؟ بیتردید اسلام چارچوب و اصول و موازین خاص خود را دارد و برخی احکام مسلّم اقتصادی دارد، ولی آیا سیستم ویژهای هم دارد و یا در هر مقطعی، میتوان سیستم خاصی از مجموعه اصول و موازین و احکام اسلام تدوین نمود؟ بهویژه آنکه لازم نیست برنامههای اقتصادی با احکام اسلام منطبق باشد، بلکه اگر مغایر نباشد، کافی است. یکی دیگر از مباحث آن شب ما، حد ورود روحانیت در امور سیاسی کشور بود. امروز که به گذشته برمیگردم و آن مباحث را در حدی که به یادم مانده، مرور میکنم، میبینم نظرات هر دوی ما با آنچه در این سی سال در ایران اجرا شده است، فاصله زیادی دارد.[1]
[1]. خاطرات روحانی، ص 487.
بحث دهساعته روحانی با سروش
روز جمعه (1357/10/9) با دکتر عبدالکریم سروش عازم پاریس شدیم. در مسیر راه چند ساعته در قطار و کشتی، بحثهای زیادی داشتیم. تقریباً در این مسیر نسبتاً طولانی بحث ما قطع نشد. به جز چند سؤال و جواب یک انگلیسی در کوپه قطار که از دکتر سروش سؤال میکرد «تسبیح چیست؟» چون در دست آقای سروش تسبیح بود و ایشان شروع کرد به توضیح راجع به «تسبیح» که در ادامۀ آن، مقداری هم راجع به دین اسلام بحث شد؛ بقیۀ وقت به بحث ما دو نفر پیرامون حکومت اسلامی، اختصاص یافت. ضمناً آقای سروش کتابی درباره حرکت جوهری ملاصدرا تحت عنوان «نهاد ناآرام جهان» نوشته بود که میگفت: میخواهم یک نسخه از این کتاب را تقدیم امام کنم.
بحث اصلی ما دو نفر در مسیر رفت و برگشت که مجموعاً بیش از ده ساعت وقت داشتیم، شکل حکومت اسلامی، نقش نظرات و آرای مردم، جایگاه احکام تأسیسی و احکام امضایی در اسلام، نظام اقتصادی اسلام و نظایر اینها بود.
بحث دهساعته روحانی با سروش
شاید هنوز هم بخشی از آن مباحث، بعد از گذشت سی سال از آن تاریخ، جای بحث و بررسی داشته باشد. دکتر سروش معتقد بود در اسلامی سیستمی به نام اقتصاد اسلامی نداریم. اسلام صرفاً برخی از معیارها و اهداف را تبیین کرده و برخی از احکامی که به تناسب نیازها و عرف آن زمان و شرایط اجتماعی و سیاسی و اقتصادی آن عصر بیان شده است. اما آیا در برابر اقتصاد آزاد و اقتصاد سوسیالیستی، اسلام هم دارای سیستم اقتصادی خاص خود است؟ بیتردید اسلام چارچوب و اصول و موازین خاص خود را دارد و برخی احکام مسلّم اقتصادی دارد، ولی آیا سیستم ویژهای هم دارد و یا در هر مقطعی، میتوان سیستم خاصی از مجموعه اصول و موازین و احکام اسلام تدوین نمود؟ بهویژه آنکه لازم نیست برنامههای اقتصادی با احکام اسلام منطبق باشد، بلکه اگر مغایر نباشد، کافی است. یکی دیگر از مباحث آن شب ما، حد ورود روحانیت در امور سیاسی کشور بود. امروز که به گذشته برمیگردم و آن مباحث را در حدی که به یادم مانده، مرور میکنم، میبینم نظرات هر دوی ما با آنچه در این سی سال در ایران اجرا شده است، فاصله زیادی دارد.[1]
[1]. خاطرات روحانی، ص 487.