صراط:از آنجایی که حادثهی اسیدپاشی دقیقا با تصویب قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر توسط مجلس همزمان شده بود، بسیاری از شبکههای فارسیزبان ماهواره همسو با برخی رسانههای داخلی سعی داشتند اسیدپاشی را کار عدهای تندرو که برای نهی از منکر دست به این اقدام وحشیانه زدند، جلوه دهند و با همین بهانه به مجلس شورای اسلامی فشار بیاورند تا قانون حمایت از امر به معروف را تصویب نکند. این جوسازی رسانهای در حالی بود که سال 83 دقیقا چنین اتفاق مشابهی برای «آمنه بهرامی» افتاده بود و واکنش همین شبکههای ماهوارهای کاملا متفاوت بود.
مستند «چشم در برابر چشم» ساخته سیدمحمدعلی صدری نیا که پخش آن را سفیرفیلم برعهده گرفته است، به شکلی متفاوت به همین موضوع داغ پرداخته است. این مستند از سه فاز مهم تشکیل شده است.
بیننده در فاز اول به تماشای داستان زندگی و اتفاق تلخ اسیدپاشی برای «آمنه بهرامی» مینشیند. فردی به نام «مجید موحدی» به خاطر جواب منفی آمنه به درخواست ازدواجش، طی یک اقدام وحشیانه بر روی صورت معشوقهاش اسید میپاشد و چشمهای آمنه را از او میگیرد. کارگردان برای این بخش مصاحبهی بسیار خوبی را با آمنه ترتیب داده است که حرفهای وی بزرگترین نقطه قوت مستند محسوب میشود. در مستند تصاویر آرشیوی بسیار خوبی از جلسات دادگاه حادثهی اسیدپاشی سال 83 آمده که مخاطب را کاملا با فضای آن موقع آشنا میکند.
بالاخره پس 4 سال از طرف دادگاه با «آمنه بهرامی» تماسی گرفته شده و او را برای اجرای حکم قصاص فرامیخوانند. پس از این اتفاق رسانههای خارجی، سازمان حقوق بشر و افرادی نظیر «شیرین عبادی» به آمنه فشار میآورند که این حکم را اجرا نکند. در این بین شبکههای فارسیزبان ماهواره نیز با یک پروپاگاندای وسیع رسانهای سعی میکنند این حکم دادگاه را ضد انسانی بنامند.
بعد از اتمام فاز اول، مستند «چشم در برابر» وارد فاز دوم خود که پیوند اسیدپاشی سال 83 با اسیدپاشی سال 93 است، میشود. در این فاز کارگردان ابتدا با پدر و مادر «سهیلا جورکش» که یکی از قربانیان واقعهی تاسفبار اسیدپاشی اصفهان است، مصاحبه میکند و در ادامه واکنش شبکههای فارسیزبان ماهوارهای و برخی از رسانههای داخلی به این اتفاق را مورد بررسی قرار میدهد. واکنشی که به خاطر تصویب قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر توسط مجلس شورای اسلامی، 180 درجه با واکنشی که همان رسانهها در قبال واقعهی اسیدپاشی برای «آمنه بهرامی» داشتند، متفاوت است.
پس از فاز دوم مستند، نوبت به کامل شدن داستان «آمنه بهرامی» و نتیجهگیری مستند میشود. آمنه در سال 90 و پس از گذشت 7 سال از اتفاقی که برایش افتاده بود، در «بیمارستان دادگستری» حاضر میشود تا حکم قصاص را اجرا کند و بر روی صورت «مجید موحدی» اسید بپاشد. اما در لحظهی آخر از این تصمیم خود منصرف میشود و مجرم را میبخشد.
امروز اما «آمنه بهرامی» از این اقدام خود پشیمان است و معتقد است اگر آن روز حکم قصاص را اجرا میکرد، دیگر حادثهی اسیدپاشی در اصفهان رخ نمیداد.
مستند «چشم در برابر چشم» توانسته بسیاری از جنبههای اسیدپاشی در کشور را مورد بررسی قرار دهد و مهمتر آنکه فقط به این موضوع بسنده نکرده، بلکه برای حل آن راهحلی هم پیشنهاد داده است. در واقع این مستند تفسیری تصویری از آیهی شریفهی «وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ» ارائه داده است.
«چشم در برابر چشم» میتواند پیشنهاد بسیار خوبی برای دانشجویانی باشد که به دنبال مستندی جذاب و تاثیرگذار و در عین حال متناسب با فضای دانشگاه، برای اکران دانشگاهی هستند.
مستند «چشم در برابر چشم» ساخته سیدمحمدعلی صدری نیا که پخش آن را سفیرفیلم برعهده گرفته است، به شکلی متفاوت به همین موضوع داغ پرداخته است. این مستند از سه فاز مهم تشکیل شده است.
بیننده در فاز اول به تماشای داستان زندگی و اتفاق تلخ اسیدپاشی برای «آمنه بهرامی» مینشیند. فردی به نام «مجید موحدی» به خاطر جواب منفی آمنه به درخواست ازدواجش، طی یک اقدام وحشیانه بر روی صورت معشوقهاش اسید میپاشد و چشمهای آمنه را از او میگیرد. کارگردان برای این بخش مصاحبهی بسیار خوبی را با آمنه ترتیب داده است که حرفهای وی بزرگترین نقطه قوت مستند محسوب میشود. در مستند تصاویر آرشیوی بسیار خوبی از جلسات دادگاه حادثهی اسیدپاشی سال 83 آمده که مخاطب را کاملا با فضای آن موقع آشنا میکند.
بالاخره پس 4 سال از طرف دادگاه با «آمنه بهرامی» تماسی گرفته شده و او را برای اجرای حکم قصاص فرامیخوانند. پس از این اتفاق رسانههای خارجی، سازمان حقوق بشر و افرادی نظیر «شیرین عبادی» به آمنه فشار میآورند که این حکم را اجرا نکند. در این بین شبکههای فارسیزبان ماهواره نیز با یک پروپاگاندای وسیع رسانهای سعی میکنند این حکم دادگاه را ضد انسانی بنامند.
بعد از اتمام فاز اول، مستند «چشم در برابر» وارد فاز دوم خود که پیوند اسیدپاشی سال 83 با اسیدپاشی سال 93 است، میشود. در این فاز کارگردان ابتدا با پدر و مادر «سهیلا جورکش» که یکی از قربانیان واقعهی تاسفبار اسیدپاشی اصفهان است، مصاحبه میکند و در ادامه واکنش شبکههای فارسیزبان ماهوارهای و برخی از رسانههای داخلی به این اتفاق را مورد بررسی قرار میدهد. واکنشی که به خاطر تصویب قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر توسط مجلس شورای اسلامی، 180 درجه با واکنشی که همان رسانهها در قبال واقعهی اسیدپاشی برای «آمنه بهرامی» داشتند، متفاوت است.
پس از فاز دوم مستند، نوبت به کامل شدن داستان «آمنه بهرامی» و نتیجهگیری مستند میشود. آمنه در سال 90 و پس از گذشت 7 سال از اتفاقی که برایش افتاده بود، در «بیمارستان دادگستری» حاضر میشود تا حکم قصاص را اجرا کند و بر روی صورت «مجید موحدی» اسید بپاشد. اما در لحظهی آخر از این تصمیم خود منصرف میشود و مجرم را میبخشد.
امروز اما «آمنه بهرامی» از این اقدام خود پشیمان است و معتقد است اگر آن روز حکم قصاص را اجرا میکرد، دیگر حادثهی اسیدپاشی در اصفهان رخ نمیداد.
مستند «چشم در برابر چشم» توانسته بسیاری از جنبههای اسیدپاشی در کشور را مورد بررسی قرار دهد و مهمتر آنکه فقط به این موضوع بسنده نکرده، بلکه برای حل آن راهحلی هم پیشنهاد داده است. در واقع این مستند تفسیری تصویری از آیهی شریفهی «وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ» ارائه داده است.
«چشم در برابر چشم» میتواند پیشنهاد بسیار خوبی برای دانشجویانی باشد که به دنبال مستندی جذاب و تاثیرگذار و در عین حال متناسب با فضای دانشگاه، برای اکران دانشگاهی هستند.