صراط: خبر آتشسوزی در آپارتمانی در تهران، دوم آبان سال ٨٨ به ماموران آتشنشانی و پلیس گزارش شد. بعد از حضور ماموران و اطفای حریق، پلیس با کمک یکی از همسایهها جسد زنی به نام مریم را از میان اجسام سوخته بیرون کشید.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی متخصصان اعلام کردند مریم بهدلیل سوختگی شدید جانش را از دست داده است این در حالی بود که تکنسینهای آتشنشانی آتشسوزی را عمدی اعلام کردند.
ماموران در تحقیقات خود به مردی که جسد مریم را پیدا کرده بود مشکوک شدند چراکه بهنظر میرسید او رابطهای با مقتول دارد ضمن اینکه مرد جوان اولین نفری بود که آتشسوزی خانه مریم را گزارش داده و برای نجاتش اقدام کرده بود.
وقتی کاظم بازداشت شد قتل را انکار کرد؛ او گفت هیچ نقشی در این حریق نداشته و تا دقایقی قبل از اینکه آتشسوزی را به ماموران گزارش دهد، در خانه مادر همسرش بوده است.
با این حال پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد قضات شعبه ٧١ بعد از بررسی پرونده تحقیقات را کافی ندانستند زیرا در نظریه پزشکی قانونی نوشته شده بود: دود در ریه مقتول پیدا نشده و این نشاندهنده آن است که مریم قبل از آتشسوزی جانش را از دست داده است همچنین نواقص دیگری نیز در پرونده وجود داشت. بههمیندلیل پرونده برای برطرفشدن این نواقص دوباره به دادسرا باز گردانده شد.
پزشکی قانونی اینبار اعلام کرد با توجه به اینکه دودی در ریه مقتول پیدا نشده، او قبل از آتشسوزی جانش را از دست داده و وضعیت گردن مقتول نشان میدهد خفه شده است بنابراین فرضیه قتل عمدی در راس تحقیقات ماموران قرار گرفت.
اینبار انگشت اتهام به سمت شوهر مقتول گرفته شد چراکه احتمال داده شد مریم با کاظم رابطه داشته و ممکن بود شوهرش در جریان این رابطه قرار گرفته و او را به قتل رسانده باشد. تحقیق از شوهر مریم به جایی نرسید و یکبار دیگر کاظم بهعنوان متهم اصلی شناخته و پرونده به دادگاه کیفری فرستاده شد.
روز گذشته متهم پای میز محاکمه رفت او اتهام قتل را رد کرد و گفت: شب حادثه من خانه مادرزنم میهمان بودم بعد از اینکه افطار کردم به خانه برگشتم و متوجه بوی دود شدم؛ از خانه مریم که طبقه پایین ما زندگی میکرد بوی دود میآمد به سمت خانه رفتم و مریم را صدا زدم بعد بوی دود بیشتر شد و آتش بیرون زد، من شیشهها را شکستم و وارد خانه شدم ماموران آتش نشانی هم رسیدند و کمک کردند؛ بعد از مهار آتش مریم را پیدا کردیم.
متهم درباره رابطهاش با مقتول گفت: سه ماه بود که این رابطه را آغاز کرده بودیم البته مسالهای که من و مریم را به هم نزدیک کرد علاقه من نسبت به او نبود مریم نسبت به شوهرش ظنین بود و این موضوع اذیتش میکرد، به همیندلیل از من خواست شوهرش را تحت نظر بگیرم. بهجز این مساله ارتباط خاص دیگری با مقتول نداشتم. با پایان دفاعیات متهم و وکیلمدافع او با توجه به اینکه دلیلی علیه متهم وجود نداشت هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند و با تبرئه متهم از قتل عمدی مریم، پرونده را برای پیداکردن عامل اصلی قتل به دادسرای تهران ارسال کردند.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی متخصصان اعلام کردند مریم بهدلیل سوختگی شدید جانش را از دست داده است این در حالی بود که تکنسینهای آتشنشانی آتشسوزی را عمدی اعلام کردند.
ماموران در تحقیقات خود به مردی که جسد مریم را پیدا کرده بود مشکوک شدند چراکه بهنظر میرسید او رابطهای با مقتول دارد ضمن اینکه مرد جوان اولین نفری بود که آتشسوزی خانه مریم را گزارش داده و برای نجاتش اقدام کرده بود.
وقتی کاظم بازداشت شد قتل را انکار کرد؛ او گفت هیچ نقشی در این حریق نداشته و تا دقایقی قبل از اینکه آتشسوزی را به ماموران گزارش دهد، در خانه مادر همسرش بوده است.
با این حال پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد قضات شعبه ٧١ بعد از بررسی پرونده تحقیقات را کافی ندانستند زیرا در نظریه پزشکی قانونی نوشته شده بود: دود در ریه مقتول پیدا نشده و این نشاندهنده آن است که مریم قبل از آتشسوزی جانش را از دست داده است همچنین نواقص دیگری نیز در پرونده وجود داشت. بههمیندلیل پرونده برای برطرفشدن این نواقص دوباره به دادسرا باز گردانده شد.
پزشکی قانونی اینبار اعلام کرد با توجه به اینکه دودی در ریه مقتول پیدا نشده، او قبل از آتشسوزی جانش را از دست داده و وضعیت گردن مقتول نشان میدهد خفه شده است بنابراین فرضیه قتل عمدی در راس تحقیقات ماموران قرار گرفت.
اینبار انگشت اتهام به سمت شوهر مقتول گرفته شد چراکه احتمال داده شد مریم با کاظم رابطه داشته و ممکن بود شوهرش در جریان این رابطه قرار گرفته و او را به قتل رسانده باشد. تحقیق از شوهر مریم به جایی نرسید و یکبار دیگر کاظم بهعنوان متهم اصلی شناخته و پرونده به دادگاه کیفری فرستاده شد.
روز گذشته متهم پای میز محاکمه رفت او اتهام قتل را رد کرد و گفت: شب حادثه من خانه مادرزنم میهمان بودم بعد از اینکه افطار کردم به خانه برگشتم و متوجه بوی دود شدم؛ از خانه مریم که طبقه پایین ما زندگی میکرد بوی دود میآمد به سمت خانه رفتم و مریم را صدا زدم بعد بوی دود بیشتر شد و آتش بیرون زد، من شیشهها را شکستم و وارد خانه شدم ماموران آتش نشانی هم رسیدند و کمک کردند؛ بعد از مهار آتش مریم را پیدا کردیم.
متهم درباره رابطهاش با مقتول گفت: سه ماه بود که این رابطه را آغاز کرده بودیم البته مسالهای که من و مریم را به هم نزدیک کرد علاقه من نسبت به او نبود مریم نسبت به شوهرش ظنین بود و این موضوع اذیتش میکرد، به همیندلیل از من خواست شوهرش را تحت نظر بگیرم. بهجز این مساله ارتباط خاص دیگری با مقتول نداشتم. با پایان دفاعیات متهم و وکیلمدافع او با توجه به اینکه دلیلی علیه متهم وجود نداشت هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند و با تبرئه متهم از قتل عمدی مریم، پرونده را برای پیداکردن عامل اصلی قتل به دادسرای تهران ارسال کردند.