صراط: برنامه «36» که مدتی پیش در راستای ویژه برنامههای گرامیداشت سالگرد انقلاب اسلامی پخش شد، در روزهای اخیر در شبکههای اجتماعی مورد توجه قرار گرفته و بخشهایی از آن با محوریت مجادله کلامی درباره حجاب است، برجسته شده است؛ برنامهای که بخشهایی از آن به واسطه محدود بودن زمان برنامه پخش نشد و تنها 50 دقیقه از این برنامه تدوین و در کنداکتور قرار گرفت .
با ورود محمد سرافراز به فضای رسانه ملی، امکان شکل گیری برنامههایی که به جای طرح مباحث شعاری، درباره چالشهای اساسی، به نقدهای جدی و صریح میپردازند، فراهم شد و برنامه 36 نیز یکی از این برنامههای موثر بود.
برنامه تلویزیونی «36» که در فرهنگسرای امام خمینی (ره) ضبط شد و به مناسبت ایام دهه مبارک فجر از رسانه ملی پخش شد، در میان سیل برنامههای مناسبی به چشم نیامد اما حداقل یکی از قسمتهای این برنامه، به تازگی به مدد شبکههای اجتماعی مورد توجه قرار گرفته و از آن قسمت نیز، تنها بخش کوچکی مورد توجه قرار گرفته است.
در این بخش از برنامه محمدرضا زائری استاد حوزه و دانشگاه که جزو چهرههای مقبول محسوب میشود و اخیراًٌ مناظرهاش با احمد سالک، توجه عمومی را جلب کرده بود، وارد چالش کلامی با یکی از حاضران شد.
زائری در پاسخ به یکی از پرسش کنندگان خانم که فلسفه حجاب را از شاهنامه فردوسی تا ساسانیان و اشکانیان خوانده بود و فراتر از اسلام و جمهوری اسلامی تعبیر کرده بود و به زائری نسبت داد که گفته، حجاب ظلم به زنان است و همچنین مقایسه ایران و لبنان در بحث حجاب را اشتباه خواند و حجاب را مرتبط با لفظ جمهوری اسلامی ایران خواند، گفت: اولاً من نگفتم حجاب ظلم به زنان است و میگویم الزام به حجاب و توقع اینکه زن فقط حجاب را رعایت کند، ظلم به زن است. ما به مرد کاری نداریم و فقط زورمان به زن میرسد.
وی ادامه داد: اگر اینقدر روی تک تک الفاظ جمهوری اسلامی ایران سخت بگیریم، آیا نمره جمهوری اسلامی ایران در راستگویی، در نظم، در وجدان کاری، در وفای به عهد، در صداقت، نمره بدتری است یا نمره حجاب؟ این را صادقانه جواب دهید. اگر بخواهیم نمره بدهیم و بگوییم نمره امروز وضعیت جامعه ما، 36 سال بعد از انقلاب، در حجاب کمتر است یا دروغگویی، وفای به عهد (تشویق حاضران)
این پرسش کننده خانم در پاسخ به زائری گفت: در درجه اول با توجه به نام گذاری سال که یک بخشش فرهنگ است و یک بعدش هم اقتصاد است، فکر میکنم این دو مقوله از نظر مقام معظم رهبری خیلی حائز اهمیت است...
در این میان زائری با اعتراض خواستار پاسخ به پرسش خود شد و گفت: جواب سوال من را بدهید. یک کلمه نمره حجاب بدتر است، یا نمره راستگویی ما؟ وفای به عهد ما؟ وجدان کاری و نظم ما؟
این پرسش کننده در ادامه دوباره گفت: بدون شک در هر قسمتی از هر ابعادی از جامعه مشکلاتی است اما آنچه ما امروز... (دوباره با اعتراض زائری که چرا یک کلمه پاسخ بنده را نمیدهید) ... بدون شک حجاب است!
زائری در پاسخ گفت: ببینید امیرالمونین قبل از شهادتشان در بستر شهادت وقتی میخواهند آخرین کلماتشان را وصیت کنند، میگویند: «نظم». امروز در جامعه ما، «نظم» چه وضعیتی دارد؟ بینظمی مردها بیشتر است یا بیحجابی خانمها؟
این پرسش کننده دوباره در پاسخ گفت: بدون شک بی حجاب خانمها بدتر است و به علاوه بینظمی!
زائری گفت: بی حجابی بدتر است؟! پس هیچ سوال دیگری ندارم. رک بگویم، ما یک وقتی میخواهیم بیاییم اینجا من یک چیزی درباره حجاب بگویم و شعار بدهم و همه راضی شوند که اصلاً نیاز به این دعواها نداریم اما یک وقت است که میخواهیم مشکل رفع شود. ما که دور هم جمع شدهایم، مسئلهمان این است که حجاب را درست کنیم.
وی یادآور شد: شما گفتید تنها از زاویه اسلامی به حجاب نگاه نکنیم و من کاملاً قبول دارم. یک مثال میزنم که تایید فرمایش شما (پرسش کننده) است. یکی از کسانی که در سالهای اخیر مسلمان شد و حجاب را انتخاب کرد و مشهور شد، خواهر خانم تونی بلر بود. این خانم در یک مصاحبهای میگوید وقتی من تصمیم گرفتم مسلمان شوم، اولین بار با دو دخترم در خانه مطرح کردم که یکی ده سال و یکی سیزده، چهارده ساله بود. در آشپزخانه سر میز نشسته بودیم و من گفتم: «بچهها من تصمیم گرفتم دینم را عوض کنم.». او میگوید این دو دختر با تعجب مرا نگاه کرد و یک چیزی در گوش هم گفتند و به اتاقشان رفتند. بعد از چند دقیقه برگشتند و گفتند: «ما دو سوال داریم؛ یک، آیا مسلمان شوی، الکل میخوری؟ دو، آیا مسلمان شوی، پیراهن یقه باز جلوی دیگران در میهمانی میپوشی؟»، گفتم: «نه الکل مینوشم و نه پیراهن یقه باز میپوشم». هر دو گفتند: «ما میخواهیم مسلمان شویم.» یعنی یک دختری که در انگلیس بزرگ شده، 10، 15 سال سنش است و مادر مسیحیاش میخواهد مسلمان شود، دو تا مسئله برایش مهم است و از دیدن مادرش در حالی که مست است یا برهنگی دارد و دیگران چشم چرانی میکنند، ناراحت میشود.
زائری در ادامه با طرح این پرسش که «در این سالها چند بار شما جایی دیدهاید که حجاب از این زاویه مطرح شود؟» گفت: آیا شما یادتان است که جایی تلویزیون ما، رادیوی ما، روزنامه ما، مدرسه ما، کتابهای درسی ما، فضای عمومی ما، به دختر نوجوان و جوان بگوید که مسئله حجاب چه آثار روانی دارد؟ وقتی حجاب اجباری بود، این حرفها چه معنی دارد؟ وقتی طرف چه بخواهد و چه نخواهد باید یک چارچوبی را رعایت کند، این روش چه اثری دارد؟ اگر از باب مثال، من در این سالن را ببندم و شما را مجبور کنم که سه ساعت فیلم تماشا کنید و مکرر برای شما توضیح دهم که این فیلم از جهت هنر در اسکار جایزه برده، این تعریف معنی دارد؟ این تعریفها زمانی معنی دارد که شما بتوانید بیرون بروید و من با تعریف کردن، نگهتان دارم. (بتوانید انتخاب کنید و تبیین، اثربخشی برای انتخاب حجاب داشته باشد)
این روحانی ادامه داد: منصفانه جواب دهیم؛ اگر قرار بود آمریکا همین حجاب ما را ترویج کند و اجبار کند یا قرار بود اتریش، آلمان و یا انگلستان این کار را کند، آنها چه کار میکردند؟ اول یک سری چهره انتخاب میکردند و آنها را جلو میانداختند، بعد در این باره فیلم میساخت، بعد در کتابهای درسی میآورد، بعد نظریه پردازان میآمدند و دربارهاش نظریه پردازی میکردند. ما در طول 36 سال اخیر، چقدر از این کارها کردیم؟ متاسفانه در طول 36 سال گذشته، معمولاً شعار و الزام و اجبار و اکراه بوده است.
وی به مورد جالبی اشاره کرد: مدیر یکی از موسسات دینی در خارج از کشور به خودم گفت: ما به دخترانمان قبل از 9 سال اجازه نمیدهیم روسری سرشان کنند؛ (کودکان) برای جشن تکلیف لحظه شماری میکنند و وقتی به جشن تکلیفشان میرسند، برای روسری سر کردن حرص و عطش دارند. میگفت اجازه نمیدهم تا به 9 سال نرسیدهاند، در نمازخانه بیایند. گفت من خبر دارم بعضی از دخترهایی که هشت و نیمشان است، یواشکی میروند مهر و روسری از دوستانشان میگیرند و شب در نمازخانه، نماز میخوانند.
زائری خطاب به پرسش کننده گفت: خانم محترم باید اعتراف کنیم در برخی مدارس، بچهها را در نمازخانه بردهایم و در را قفل کردهایم و مجبورشان کردهایم نماز بخوانند. آیا دیگر اینجا جا دارد که من به عنوان یک کارشناس و روحانی، بیاییم و بگویم که نماز از جهت روحی انسان را چنین و چنان میکند؟ وقتی انسان مجبور است، چه تبیینی؟
این استاد حوزه و دانشگاه در پاسخ به این پرسش که «چه تضمینی وجود دارد بچهای که تا نه سالگی حجاب را تجربه نکرده، از آن به بعد حجاب را رعایت کند؟» گفت: من تضمینی نمیکنم. قبلاً هم گفتم، این آزمون و خطاست. باید کارشناسانمان بیایند و مطالعه کنند، رسانهمان در این حوزه کار جدی کند و امشب هم نیامدم به عنوان فصل الخطاب حرف آخر را بزنم. عرضم این است که ما در مرحله آزمون و خطاییم. 36 سال، عمر بسیار جوانی برای یک نظام اجتماعی، سیاسی و حاکمیتی است.
زائری در پاسخ به این پرسش مجری برنامه که «اگر امروز بگویند حجاب اجباری نیست و اختیاری است، شما فکر میکنید چنددرصد از مردم در محیط بیرون از منزل حجاب را نگه میدارند؟» اظهار داشت: چرا من باید جواب بدهم؟ باید بر روی این موضوع مطالعه و نظرسنجی شود... (به اصرار مجری و با استدلال اینکه این روحانی با مردم ارتباط نزدیکی دارد ادامه داد)... من درصد نمیتوانم بگویم و حدودش را هم نمیتوانم بگویم ولی یک چیز را مطمئنم؛ واقعیتش این است که من فکر میکنم وضعیت از آنی که هست، خیلی بدتر نمیشود. به طور طبیعی اولش یک تکانی دارد ولی کسانی که تا این بحث مطرح میشود، ری اکشنشان این است که «وای میدانی چه میشود؟» معتقدم از وضعیت فعلی جامعه خبر ندارند؛ مثل کسانی که تا میگویی پارازیت ماهواره یا فیلترینگ اینترنت و یا امثالهم، میگویند: «آی...».
وی تصریح نمود: فرضمان بر این است که هیچکسی دسترسی به هیچ سایتی ندارد ولی وقتی خیلیها وی پی ان و فیلترشکن استفاده میکنند، این حرف دیگر معنی ندارد. وقتی چشم بر هم بزنیم، نسل بعد از ما ممکن است روی موبایلش به راحتی دسترسی به شبکههای ماهوارهای داشته باشد، لازم است یک فکر دیگری کنیم. بسیاری از کشورهای دیگر که اصلاً حرف تهاجم فرهنگی و اسلام و دین و خدا و پیغمبر و انقلاب ندارند، رسماً در مقابل تهاجم فرهنگی موضع دارند و برای آموزش سواد رسانهای برنامه ریزی دارند.
زائری متذکر شد: یکی از مهارتها مهم در دنیا، ارتباط با رسانه است؛ ما در این چند سال به کودکانمان چقدر یاد دادیم؟ ما بچههای خودمان را آزاد در اقیانوس رها میکنیم که در مقابل انواع و اقسام رسانهها، بیپناه باشند. حرف من این است که رویارویی با واقعیتهای دنیا جدید از موضع انفعال نیست و موضع دین موضع انفعال نیست، موضع قدرت است. طبیعتاً در این موضع باید بیشتر زحمت بکشم؛ خیلی وقتها چون میخواهیم زحمتمان را کم کنیم، صورت مسئله را پاک میکنیم و درباره حجاب هم نظرم همین است.
وی بار دیگر دعوت کرد تا واقعیتها را مشاهده کنیم و در این باره گفت: در دانش آموزان دبیرستانی ما، آمار میزان مصرف مواد مخدر و الکل، مشکلات اخلاقی، میزان ارتباط با جنس مخالف را ببینیم و بدون ملاحظه و پیرایه و حاشیه واقعیت را ببینیم. بعد بگوییم آیا اگر مثلاً موضوعی مثل حجاب آزاد بود، آیا با وضعیت فعلی خیلی فاصله خواهد داشت؟ این پرسش را، این گونه میتوان جواب داد.
زائری درباره استفاده از شیوه حکومت امامان معصوم در دوران کوتاهی که مسئولیت داشتند و مشخصاً شیوه مدیریت حضرت علی در این دوره نیز گفت: مطابق با آن چیزی که در سیره ائمه معصومین است، اولویتهایی داشتند که مراعات آن اولویتها زمینه عمومی عفاف و حیا را در جامعه بیشتر میکند. نگاه کنید امیرالمونین نزدیک پنج سال حکومت کردند. ایشان در طول نزدیک این پنج سال، مکرر نسبت به سرقت از بیتالمال موضع گیری شدیدی دارند و در نهج البلاغه و در خطبه حضرت زهرا هم داریم، «وَ تَرْکَ السَّرِقَةِ اِیجاباً لِلْعِفَّةِ» یعنی زمینه ساز عفت عمومی در جامعه، جلوگیری از دزدی و سرقت است. یعنی اگر ربا و رشوه و اختلاس و دزدی و دستاندازی به اموال مردم، زیاد شد، به طور طبیعی زمینه عفاف و حیا از بین میرود. اگر در جامعهای میبینید که فساد رواج پیدا میکند، برای این است که این زیرساختها از دست رفته است.
وی در مواجهه با پرسش دیگری که گفته شد حضرت امیر (ع) در جایی دیگر نسبت به تردد زنان نامحرم در بازار شکوه میکنند، گفت: این دو را با هم مقایسه کنید. حضرت علی در مقام حاکم اسلامی از این امر شکایت دارد اما درباره بیتالمال و دزدی از بیت المال دست قطع میکند. آن چیزی که در سیره ائمه معصومین (ع) تا اینجا خواندم و البته ممکن است خیلی چیزها باشد که من اطلاع نداشته باشم، این است که امیرالمونین که فرصت حکومت پیدا کردند و بقیه ائمه معصومین در حد ارتباط خودشان، حجاب به این معنا که ما امروز میگوییم، اولویتشان نبوده است. میدانستند اگر یک چیزهای دیگری را درست کنند، حجاب به طور طبیعی درست میشود.
این روحانی در ادامه در پاسخ به این پرسش که اگر بخواهیم امروز حجاب را آزاد کنیم، باید تا چه حد آزاد کنیم و باید کامل آزاد کنیم؟، گفت: هیچ کجای دنیا کامل آزاد نیست. آن دیگر قانون میشود. من به قانون کار ندارم و الان از موضع حاکمیت دینی حرف میزنم. آن چیزی که به نظر میرسد این است که گاهی اصرار بیش از دین، اصرار بیش از اعتقاد، اصرار بیش از خدا بر مسئله حجاب ظاهری آدرس غلط دادن است. باعث میشود از چیزهای دیگری غافل شویم. ما از چیزهایی غافل شدهایم که اگر به آنها میرسیدیم، حجاب به طور طبیعی درست میشد.
«در کشورهای دیگر که هرکس خودش انتخاب میکند، چه حجابی داشته باشد، اکثریت مردمشان مسلمان نیستند ولی اکثریت جامعه ما، مردم مسلمان هستند که آیات قرآن و خداوند و دستورات اسلام را قبول کرده و میخواهند اطاعت کنند. فقط مشکل این است که تبیین نشده و اگرنه یک فرد میگوید مسلمانم، یعنی آیه حجاب هم قبول دارد، آیه خمس هم قبول دارد، آیه نماز هم قبول دارد، آیه اینکه دزدی نکنید هم قبول دارد. من فکر میکنم همزمان با اینکه تبیین شود، اجباری هم باید باشد؛ چه از نظر عبودیتی و چه از نظر تبلیغاتی... و اگر از جنبه دموکراسی و مردم سالاری هم در نظر بگیریم، حجاب باید اجباری باشد...»
زائری در پاسخ به این نظر گفت: اگر جمعیت یک کشور همه اینقدر مسلمان و ملتزم هستند، که اصلاً نیازی به اجبار نداریم و خود به خود فشار اجتماعی و کنترل مردم، همه را به حجاب وادار میکند. مثل اینکه مثلاً الان در خیابان کسی نمیتواند حرف زشتی به پرد و مادر دیگری بزند، برای اینکه به طور عمومی واکنش دیگران منفی است. اگر ما در جایی نیاز به اجبار پیدا میکنیم، نشان از این است که به هر دلیل از جمله اینکه تبیین نشده باشد، آن فشار و کنترل اجتماعی نیست. اگر از اجبار درباره حجاب حرف میزنیم، لازمهاش این است که اجبار حجاب در دین کاملاً مشخص باشد. آن چیزی که از دین میفهمیم اصل حجاب است که ضروری دین است اما آیا الزام به حجاب، مثل تماز وجود دارد؟ کسی نمیگوید دین بدون نماز معنی دارد و جزو اولویتهای دین است.
این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه با این پرسش مواجه شد که «اگر نماز نخوانیم، ارتباط ما با خدای خودمان است و رابطه فردی من و خدای من است، خداوند عقبوتش را میکند ولی وقتی وارد بحث اجتماعی میشویم، دیگر فقط بحث رابطه من و خدای من نیست و من به یک فرد دیگر هم آسیب میزنم و ممکن است حتی به یک خانواده دیگر با این نوع پوشش آسیب بزنم.»، گفت: جای خوبی رفتید. اگر میگوییم بحث حجاب احتماعی است، ترویج یک مسئله اجتماعی راهکارهای خودش را دارد.
در ادامه این موضوع از سوی همان پرسش گر مطرح شد که «همچون دیگر قوانین اجتماعی است و مثلاً وقتی میخواهیم کمبرند ایمنی خودرو را اجبار کنیم، هم اجبار میکنیم و هم یک سری مجازاتهایی را برای کسانی که آن کمبرند را نمیبندند قرار میدهیم و هم اینکه مضرات و فوایدش را میگوییم. هم باید این مسائل از همه جوانب تبیین شود و جامعه مفهوم حجاب را به معنای واقعی درک کند.»
زائری پاسخ داد: تمام عرض من همین است؛ من میگویم وقتی چیزی در حوزه سبک زندگی قرار گرفت، اساساً سبک زندگی یعنی انتخابها و گزینشهای ما بر اساس میل درونیمان. اگر الان همه ما را در مغازه لباس فروشی ببرند، یک نفر یک جور انتخاب میکند و دیگری، جور دیگری انتخاب میکند؛ بر اساس آنچه میپسندیم. سبک زندگی یعنی همین. اگر طی سالها من به مخاطبم، از حجاب یک تصویری ارائه دادم که فقط برای کلفت عقب مانده خانواده است، اگر از حجاب یک تصویری ارائه دادم که برای بیسواد است، [اثرش را میگذارد]. ما در سالهای اخیر برنده محجبه نوبل داشتهایم؛ این یک فرصت است. من میخواهم بگویم اگر به عقب بازگشتیم و دیدیدم تصویری که مخاطب ما از حجاب دارد، تصویر شوق انگیز نیست اما اگر شوق انگیز باشد، تصویری میشود که میخواهند همه به آن شکل باشند.
با ورود محمد سرافراز به فضای رسانه ملی، امکان شکل گیری برنامههایی که به جای طرح مباحث شعاری، درباره چالشهای اساسی، به نقدهای جدی و صریح میپردازند، فراهم شد و برنامه 36 نیز یکی از این برنامههای موثر بود.
برنامه تلویزیونی «36» که در فرهنگسرای امام خمینی (ره) ضبط شد و به مناسبت ایام دهه مبارک فجر از رسانه ملی پخش شد، در میان سیل برنامههای مناسبی به چشم نیامد اما حداقل یکی از قسمتهای این برنامه، به تازگی به مدد شبکههای اجتماعی مورد توجه قرار گرفته و از آن قسمت نیز، تنها بخش کوچکی مورد توجه قرار گرفته است.
در این بخش از برنامه محمدرضا زائری استاد حوزه و دانشگاه که جزو چهرههای مقبول محسوب میشود و اخیراًٌ مناظرهاش با احمد سالک، توجه عمومی را جلب کرده بود، وارد چالش کلامی با یکی از حاضران شد.
زائری در پاسخ به یکی از پرسش کنندگان خانم که فلسفه حجاب را از شاهنامه فردوسی تا ساسانیان و اشکانیان خوانده بود و فراتر از اسلام و جمهوری اسلامی تعبیر کرده بود و به زائری نسبت داد که گفته، حجاب ظلم به زنان است و همچنین مقایسه ایران و لبنان در بحث حجاب را اشتباه خواند و حجاب را مرتبط با لفظ جمهوری اسلامی ایران خواند، گفت: اولاً من نگفتم حجاب ظلم به زنان است و میگویم الزام به حجاب و توقع اینکه زن فقط حجاب را رعایت کند، ظلم به زن است. ما به مرد کاری نداریم و فقط زورمان به زن میرسد.
وی ادامه داد: اگر اینقدر روی تک تک الفاظ جمهوری اسلامی ایران سخت بگیریم، آیا نمره جمهوری اسلامی ایران در راستگویی، در نظم، در وجدان کاری، در وفای به عهد، در صداقت، نمره بدتری است یا نمره حجاب؟ این را صادقانه جواب دهید. اگر بخواهیم نمره بدهیم و بگوییم نمره امروز وضعیت جامعه ما، 36 سال بعد از انقلاب، در حجاب کمتر است یا دروغگویی، وفای به عهد (تشویق حاضران)
این پرسش کننده خانم در پاسخ به زائری گفت: در درجه اول با توجه به نام گذاری سال که یک بخشش فرهنگ است و یک بعدش هم اقتصاد است، فکر میکنم این دو مقوله از نظر مقام معظم رهبری خیلی حائز اهمیت است...
در این میان زائری با اعتراض خواستار پاسخ به پرسش خود شد و گفت: جواب سوال من را بدهید. یک کلمه نمره حجاب بدتر است، یا نمره راستگویی ما؟ وفای به عهد ما؟ وجدان کاری و نظم ما؟
این پرسش کننده در ادامه دوباره گفت: بدون شک در هر قسمتی از هر ابعادی از جامعه مشکلاتی است اما آنچه ما امروز... (دوباره با اعتراض زائری که چرا یک کلمه پاسخ بنده را نمیدهید) ... بدون شک حجاب است!
زائری در پاسخ گفت: ببینید امیرالمونین قبل از شهادتشان در بستر شهادت وقتی میخواهند آخرین کلماتشان را وصیت کنند، میگویند: «نظم». امروز در جامعه ما، «نظم» چه وضعیتی دارد؟ بینظمی مردها بیشتر است یا بیحجابی خانمها؟
این پرسش کننده دوباره در پاسخ گفت: بدون شک بی حجاب خانمها بدتر است و به علاوه بینظمی!
زائری گفت: بی حجابی بدتر است؟! پس هیچ سوال دیگری ندارم. رک بگویم، ما یک وقتی میخواهیم بیاییم اینجا من یک چیزی درباره حجاب بگویم و شعار بدهم و همه راضی شوند که اصلاً نیاز به این دعواها نداریم اما یک وقت است که میخواهیم مشکل رفع شود. ما که دور هم جمع شدهایم، مسئلهمان این است که حجاب را درست کنیم.
وی یادآور شد: شما گفتید تنها از زاویه اسلامی به حجاب نگاه نکنیم و من کاملاً قبول دارم. یک مثال میزنم که تایید فرمایش شما (پرسش کننده) است. یکی از کسانی که در سالهای اخیر مسلمان شد و حجاب را انتخاب کرد و مشهور شد، خواهر خانم تونی بلر بود. این خانم در یک مصاحبهای میگوید وقتی من تصمیم گرفتم مسلمان شوم، اولین بار با دو دخترم در خانه مطرح کردم که یکی ده سال و یکی سیزده، چهارده ساله بود. در آشپزخانه سر میز نشسته بودیم و من گفتم: «بچهها من تصمیم گرفتم دینم را عوض کنم.». او میگوید این دو دختر با تعجب مرا نگاه کرد و یک چیزی در گوش هم گفتند و به اتاقشان رفتند. بعد از چند دقیقه برگشتند و گفتند: «ما دو سوال داریم؛ یک، آیا مسلمان شوی، الکل میخوری؟ دو، آیا مسلمان شوی، پیراهن یقه باز جلوی دیگران در میهمانی میپوشی؟»، گفتم: «نه الکل مینوشم و نه پیراهن یقه باز میپوشم». هر دو گفتند: «ما میخواهیم مسلمان شویم.» یعنی یک دختری که در انگلیس بزرگ شده، 10، 15 سال سنش است و مادر مسیحیاش میخواهد مسلمان شود، دو تا مسئله برایش مهم است و از دیدن مادرش در حالی که مست است یا برهنگی دارد و دیگران چشم چرانی میکنند، ناراحت میشود.
زائری در ادامه با طرح این پرسش که «در این سالها چند بار شما جایی دیدهاید که حجاب از این زاویه مطرح شود؟» گفت: آیا شما یادتان است که جایی تلویزیون ما، رادیوی ما، روزنامه ما، مدرسه ما، کتابهای درسی ما، فضای عمومی ما، به دختر نوجوان و جوان بگوید که مسئله حجاب چه آثار روانی دارد؟ وقتی حجاب اجباری بود، این حرفها چه معنی دارد؟ وقتی طرف چه بخواهد و چه نخواهد باید یک چارچوبی را رعایت کند، این روش چه اثری دارد؟ اگر از باب مثال، من در این سالن را ببندم و شما را مجبور کنم که سه ساعت فیلم تماشا کنید و مکرر برای شما توضیح دهم که این فیلم از جهت هنر در اسکار جایزه برده، این تعریف معنی دارد؟ این تعریفها زمانی معنی دارد که شما بتوانید بیرون بروید و من با تعریف کردن، نگهتان دارم. (بتوانید انتخاب کنید و تبیین، اثربخشی برای انتخاب حجاب داشته باشد)
این روحانی ادامه داد: منصفانه جواب دهیم؛ اگر قرار بود آمریکا همین حجاب ما را ترویج کند و اجبار کند یا قرار بود اتریش، آلمان و یا انگلستان این کار را کند، آنها چه کار میکردند؟ اول یک سری چهره انتخاب میکردند و آنها را جلو میانداختند، بعد در این باره فیلم میساخت، بعد در کتابهای درسی میآورد، بعد نظریه پردازان میآمدند و دربارهاش نظریه پردازی میکردند. ما در طول 36 سال اخیر، چقدر از این کارها کردیم؟ متاسفانه در طول 36 سال گذشته، معمولاً شعار و الزام و اجبار و اکراه بوده است.
وی به مورد جالبی اشاره کرد: مدیر یکی از موسسات دینی در خارج از کشور به خودم گفت: ما به دخترانمان قبل از 9 سال اجازه نمیدهیم روسری سرشان کنند؛ (کودکان) برای جشن تکلیف لحظه شماری میکنند و وقتی به جشن تکلیفشان میرسند، برای روسری سر کردن حرص و عطش دارند. میگفت اجازه نمیدهم تا به 9 سال نرسیدهاند، در نمازخانه بیایند. گفت من خبر دارم بعضی از دخترهایی که هشت و نیمشان است، یواشکی میروند مهر و روسری از دوستانشان میگیرند و شب در نمازخانه، نماز میخوانند.
زائری خطاب به پرسش کننده گفت: خانم محترم باید اعتراف کنیم در برخی مدارس، بچهها را در نمازخانه بردهایم و در را قفل کردهایم و مجبورشان کردهایم نماز بخوانند. آیا دیگر اینجا جا دارد که من به عنوان یک کارشناس و روحانی، بیاییم و بگویم که نماز از جهت روحی انسان را چنین و چنان میکند؟ وقتی انسان مجبور است، چه تبیینی؟
این استاد حوزه و دانشگاه در پاسخ به این پرسش که «چه تضمینی وجود دارد بچهای که تا نه سالگی حجاب را تجربه نکرده، از آن به بعد حجاب را رعایت کند؟» گفت: من تضمینی نمیکنم. قبلاً هم گفتم، این آزمون و خطاست. باید کارشناسانمان بیایند و مطالعه کنند، رسانهمان در این حوزه کار جدی کند و امشب هم نیامدم به عنوان فصل الخطاب حرف آخر را بزنم. عرضم این است که ما در مرحله آزمون و خطاییم. 36 سال، عمر بسیار جوانی برای یک نظام اجتماعی، سیاسی و حاکمیتی است.
زائری در پاسخ به این پرسش مجری برنامه که «اگر امروز بگویند حجاب اجباری نیست و اختیاری است، شما فکر میکنید چنددرصد از مردم در محیط بیرون از منزل حجاب را نگه میدارند؟» اظهار داشت: چرا من باید جواب بدهم؟ باید بر روی این موضوع مطالعه و نظرسنجی شود... (به اصرار مجری و با استدلال اینکه این روحانی با مردم ارتباط نزدیکی دارد ادامه داد)... من درصد نمیتوانم بگویم و حدودش را هم نمیتوانم بگویم ولی یک چیز را مطمئنم؛ واقعیتش این است که من فکر میکنم وضعیت از آنی که هست، خیلی بدتر نمیشود. به طور طبیعی اولش یک تکانی دارد ولی کسانی که تا این بحث مطرح میشود، ری اکشنشان این است که «وای میدانی چه میشود؟» معتقدم از وضعیت فعلی جامعه خبر ندارند؛ مثل کسانی که تا میگویی پارازیت ماهواره یا فیلترینگ اینترنت و یا امثالهم، میگویند: «آی...».
وی تصریح نمود: فرضمان بر این است که هیچکسی دسترسی به هیچ سایتی ندارد ولی وقتی خیلیها وی پی ان و فیلترشکن استفاده میکنند، این حرف دیگر معنی ندارد. وقتی چشم بر هم بزنیم، نسل بعد از ما ممکن است روی موبایلش به راحتی دسترسی به شبکههای ماهوارهای داشته باشد، لازم است یک فکر دیگری کنیم. بسیاری از کشورهای دیگر که اصلاً حرف تهاجم فرهنگی و اسلام و دین و خدا و پیغمبر و انقلاب ندارند، رسماً در مقابل تهاجم فرهنگی موضع دارند و برای آموزش سواد رسانهای برنامه ریزی دارند.
زائری متذکر شد: یکی از مهارتها مهم در دنیا، ارتباط با رسانه است؛ ما در این چند سال به کودکانمان چقدر یاد دادیم؟ ما بچههای خودمان را آزاد در اقیانوس رها میکنیم که در مقابل انواع و اقسام رسانهها، بیپناه باشند. حرف من این است که رویارویی با واقعیتهای دنیا جدید از موضع انفعال نیست و موضع دین موضع انفعال نیست، موضع قدرت است. طبیعتاً در این موضع باید بیشتر زحمت بکشم؛ خیلی وقتها چون میخواهیم زحمتمان را کم کنیم، صورت مسئله را پاک میکنیم و درباره حجاب هم نظرم همین است.
وی بار دیگر دعوت کرد تا واقعیتها را مشاهده کنیم و در این باره گفت: در دانش آموزان دبیرستانی ما، آمار میزان مصرف مواد مخدر و الکل، مشکلات اخلاقی، میزان ارتباط با جنس مخالف را ببینیم و بدون ملاحظه و پیرایه و حاشیه واقعیت را ببینیم. بعد بگوییم آیا اگر مثلاً موضوعی مثل حجاب آزاد بود، آیا با وضعیت فعلی خیلی فاصله خواهد داشت؟ این پرسش را، این گونه میتوان جواب داد.
زائری درباره استفاده از شیوه حکومت امامان معصوم در دوران کوتاهی که مسئولیت داشتند و مشخصاً شیوه مدیریت حضرت علی در این دوره نیز گفت: مطابق با آن چیزی که در سیره ائمه معصومین است، اولویتهایی داشتند که مراعات آن اولویتها زمینه عمومی عفاف و حیا را در جامعه بیشتر میکند. نگاه کنید امیرالمونین نزدیک پنج سال حکومت کردند. ایشان در طول نزدیک این پنج سال، مکرر نسبت به سرقت از بیتالمال موضع گیری شدیدی دارند و در نهج البلاغه و در خطبه حضرت زهرا هم داریم، «وَ تَرْکَ السَّرِقَةِ اِیجاباً لِلْعِفَّةِ» یعنی زمینه ساز عفت عمومی در جامعه، جلوگیری از دزدی و سرقت است. یعنی اگر ربا و رشوه و اختلاس و دزدی و دستاندازی به اموال مردم، زیاد شد، به طور طبیعی زمینه عفاف و حیا از بین میرود. اگر در جامعهای میبینید که فساد رواج پیدا میکند، برای این است که این زیرساختها از دست رفته است.
وی در مواجهه با پرسش دیگری که گفته شد حضرت امیر (ع) در جایی دیگر نسبت به تردد زنان نامحرم در بازار شکوه میکنند، گفت: این دو را با هم مقایسه کنید. حضرت علی در مقام حاکم اسلامی از این امر شکایت دارد اما درباره بیتالمال و دزدی از بیت المال دست قطع میکند. آن چیزی که در سیره ائمه معصومین (ع) تا اینجا خواندم و البته ممکن است خیلی چیزها باشد که من اطلاع نداشته باشم، این است که امیرالمونین که فرصت حکومت پیدا کردند و بقیه ائمه معصومین در حد ارتباط خودشان، حجاب به این معنا که ما امروز میگوییم، اولویتشان نبوده است. میدانستند اگر یک چیزهای دیگری را درست کنند، حجاب به طور طبیعی درست میشود.
این روحانی در ادامه در پاسخ به این پرسش که اگر بخواهیم امروز حجاب را آزاد کنیم، باید تا چه حد آزاد کنیم و باید کامل آزاد کنیم؟، گفت: هیچ کجای دنیا کامل آزاد نیست. آن دیگر قانون میشود. من به قانون کار ندارم و الان از موضع حاکمیت دینی حرف میزنم. آن چیزی که به نظر میرسد این است که گاهی اصرار بیش از دین، اصرار بیش از اعتقاد، اصرار بیش از خدا بر مسئله حجاب ظاهری آدرس غلط دادن است. باعث میشود از چیزهای دیگری غافل شویم. ما از چیزهایی غافل شدهایم که اگر به آنها میرسیدیم، حجاب به طور طبیعی درست میشد.
«در کشورهای دیگر که هرکس خودش انتخاب میکند، چه حجابی داشته باشد، اکثریت مردمشان مسلمان نیستند ولی اکثریت جامعه ما، مردم مسلمان هستند که آیات قرآن و خداوند و دستورات اسلام را قبول کرده و میخواهند اطاعت کنند. فقط مشکل این است که تبیین نشده و اگرنه یک فرد میگوید مسلمانم، یعنی آیه حجاب هم قبول دارد، آیه خمس هم قبول دارد، آیه نماز هم قبول دارد، آیه اینکه دزدی نکنید هم قبول دارد. من فکر میکنم همزمان با اینکه تبیین شود، اجباری هم باید باشد؛ چه از نظر عبودیتی و چه از نظر تبلیغاتی... و اگر از جنبه دموکراسی و مردم سالاری هم در نظر بگیریم، حجاب باید اجباری باشد...»
زائری در پاسخ به این نظر گفت: اگر جمعیت یک کشور همه اینقدر مسلمان و ملتزم هستند، که اصلاً نیازی به اجبار نداریم و خود به خود فشار اجتماعی و کنترل مردم، همه را به حجاب وادار میکند. مثل اینکه مثلاً الان در خیابان کسی نمیتواند حرف زشتی به پرد و مادر دیگری بزند، برای اینکه به طور عمومی واکنش دیگران منفی است. اگر ما در جایی نیاز به اجبار پیدا میکنیم، نشان از این است که به هر دلیل از جمله اینکه تبیین نشده باشد، آن فشار و کنترل اجتماعی نیست. اگر از اجبار درباره حجاب حرف میزنیم، لازمهاش این است که اجبار حجاب در دین کاملاً مشخص باشد. آن چیزی که از دین میفهمیم اصل حجاب است که ضروری دین است اما آیا الزام به حجاب، مثل تماز وجود دارد؟ کسی نمیگوید دین بدون نماز معنی دارد و جزو اولویتهای دین است.
این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه با این پرسش مواجه شد که «اگر نماز نخوانیم، ارتباط ما با خدای خودمان است و رابطه فردی من و خدای من است، خداوند عقبوتش را میکند ولی وقتی وارد بحث اجتماعی میشویم، دیگر فقط بحث رابطه من و خدای من نیست و من به یک فرد دیگر هم آسیب میزنم و ممکن است حتی به یک خانواده دیگر با این نوع پوشش آسیب بزنم.»، گفت: جای خوبی رفتید. اگر میگوییم بحث حجاب احتماعی است، ترویج یک مسئله اجتماعی راهکارهای خودش را دارد.
در ادامه این موضوع از سوی همان پرسش گر مطرح شد که «همچون دیگر قوانین اجتماعی است و مثلاً وقتی میخواهیم کمبرند ایمنی خودرو را اجبار کنیم، هم اجبار میکنیم و هم یک سری مجازاتهایی را برای کسانی که آن کمبرند را نمیبندند قرار میدهیم و هم اینکه مضرات و فوایدش را میگوییم. هم باید این مسائل از همه جوانب تبیین شود و جامعه مفهوم حجاب را به معنای واقعی درک کند.»
زائری پاسخ داد: تمام عرض من همین است؛ من میگویم وقتی چیزی در حوزه سبک زندگی قرار گرفت، اساساً سبک زندگی یعنی انتخابها و گزینشهای ما بر اساس میل درونیمان. اگر الان همه ما را در مغازه لباس فروشی ببرند، یک نفر یک جور انتخاب میکند و دیگری، جور دیگری انتخاب میکند؛ بر اساس آنچه میپسندیم. سبک زندگی یعنی همین. اگر طی سالها من به مخاطبم، از حجاب یک تصویری ارائه دادم که فقط برای کلفت عقب مانده خانواده است، اگر از حجاب یک تصویری ارائه دادم که برای بیسواد است، [اثرش را میگذارد]. ما در سالهای اخیر برنده محجبه نوبل داشتهایم؛ این یک فرصت است. من میخواهم بگویم اگر به عقب بازگشتیم و دیدیدم تصویری که مخاطب ما از حجاب دارد، تصویر شوق انگیز نیست اما اگر شوق انگیز باشد، تصویری میشود که میخواهند همه به آن شکل باشند.