به گزارش هاآرتص، اما علت اصلی اختلاف میان آمریکا و اسرائیل از ایران نشات گرفته است. این دو نفر در موضوع فلسطین نیز با یکدیگر اختلاف داشتند اما آن را علنی نکرده و در ظاهر اسرائیل از حمایت آمریکا برخوردار بود. در موضوع ایران این اختلاف نمایان شد و علت آن نیز اهمیت این کشور برای هردوطرف بود.
نتانیاهو به دنبال ایفای نقشی همانند چرچیل در سال 93 در سطح بینالمللی است. وی قصد دارد خود را به عنوان تنها رهبری در دنیا معرفی کند که قصد مواجهه با تهدید هستهای ایران را دارد. اوباما نیز به موضوع هستهای ایران به عنوان یک راه نجات مینگرد. وی در عملی کردن وعده خود برای ایجاد یک ارتباط مناسب میان آمریکا و دنیای مسلمانان، میانجیگری در مذاکرات صلح فلسطین- اسرائیل، مبارزه با گرمای زمین، آغاز مجدد رابطه با روسیه و تعطیلی گوانتانامو موفق عمل نکرده است.
ایران میتواند آخرین فرصت اوباما به شمار رود. درصورت پایان جنگ سرد با تهران، واشنگتن میتواند یک شریک انرژی طولانی مدت دیگر برای خود یافته و از وابستگی خود به عربستان بکاهد. بهبود روابط آمریکا با ایران میتواند به توقف جنگهای داخلی در عراق و افغانستان کمک کرده و فرصتهای جدیدی برای حل جنگ داخلی سوریه ایجاد کند.
با اینحال هر احتمالی وجود دارد و ممکن است نه اوباما و نه نتانیاهو به اهداف مورد نظر خود دست نیابند. نتانیاهو ممکن است بدون توقف برنامه هستهای ایران از قدرت کنار رفته و اوباما نیز بدون توافق با ایران و تقویت موضع آمریکا در خاورمیانه جای خود را به رئیسجمهور بعدی آمریکا دهد.