*دولت روحانی، دولت منبر و تریبونهای یکطرفه است/حضور کمرنگ مسئولان دولتی در دانشگاهها
ضمن عرب ادب و احترام، جناب روانبخش در ابتدا تحلیل خود را نسبت به فضای نقد و انتقاد در دولت یازدهم بفرمائید؟ آیا در دولت یازدهم با توجه به شعارهایی که در حوزه نقدپذیری داده شد، دوران منبرها و تریبونهای یکطرفه به سر آمده است؟
اگر بخواهیم عنوانی به دولت یازدهم دهیم در حقیقت میتوان گفت دولت شعار است و در عرصههای مختلف شعارهای خوبی داده که بعضا یا عملیاتی نشده یا به عکس عمل شده است.
یکی از این شعارها نقد بوده و شخص رئیس جمهور هم در شعارهای انتخاباتی خود و هم پس از آن دولت یازدهم را دولتی حامی آزادی قلم معرفی کرده و بارها از سوی وی عنوان شد که دوران منبر یکطرفه و تریبونهای یکطرفه به سر آمده است، بر مبنای شعارهای وی در این دولت یک دانشجو باید بتواند نقد کرده و حرف بزند اما با وجود این شعار میبینیم که در دانشگاهها با وجود تاکیدات مقام معظم رهبری مبنی بر حضور وزرا و مسئولان دولتی در فضای دانشگاهی، وزرا و مسئولان دولت در دانشگاهها حضور بسیار کمی داشته و زمانی هم که حضور دارند بسیار حضور کلیشهای را شاهد هستیم.
آن گونه نیست که فضای نقد در جامعه دانشگاهی آزاد باشد و هر کس هر چه بگوید با عنوان نقد تلقی شود بلکه یک سخنرانی و منبر کاملا یکطرفه بوده و در حقیقت فضای نقد دولت همان منبر یکطرفه است.
*از توقیف هفته نامه 9 دی تعجب میکنم/سیاست هستهای ما قدمزنی با کری نیست
مقام معظم رهبری میفرمایند حتی همان کسی که از سر عناد هم حرف میزند باید گوش داد شاید نکتهای در آن باشد، نقد بهترین هدیه به دولت بوده و باید پذیرای آن باشد. چنین چیزی نیست و علاوه بر این انتقادهای رو در رو هم وجود ندارد، آن جایی هم که در تریبونهای غیر حضوری نظیر نشریات، دولت نقد میشود، آنها را هم نظیر یالثارات، هفته نامه 9 دی و رمز عبور توقیف میکنند، اشکال کار کجاست که دادگاه آنها را توقیف نکرده بلکه هیئت نظارت بر مطبوعات از سوی دولت توقیف کرده است؟
برای مثال در مورد همین هفته نامه 9 دی واقعا اشکال کار کجاست؟ تعجب میکنم! اینکه گفته شده در این هفته نامه عنوان شده «ولایتی و هاشمی رفسنجانی در موضوع قطعنامه 598 کاری کردند که امام جام زهر را بنوشد»، آیا این واقعا توهین به امام است؟ یا در مورد مسئله پیادهروی کری و ظریف، آیا واقعا این قدمزنی سیاست هستهای ما است؟
خیلی دولت کم تحمل است تا آنجا که با کوچکترین نقدی، الفاظ و تعابیری نظیر بیشناسنامه، بیسواد، به جهنم و حواله به منتقدان نسبت میدهد، کمترین دولتی دیدیم که با منتقدین اینگونه حرف بزند البته دولت سازندگی هم کم تحمل بود اما با این ادبیات هیچ دولتی با منتقدان صحبت نکرده است.
البته میتوان گفت شاید علتش عصبانیت دولت بابت به نتیجه نرسیدن مذاکرات باشد، در حال حاضر شرایطی را مشاهده میکنیم که از سویی مذاکرات به نتیجه نرسیده و طرف غربی به زیادهخواهیهای خود ادامه داده و از سویی افکار عمومی نیز بیدار و آگاه شده و دولت تحت فشار افکار عمومی به منظور پاسخگویی هم قرار دارد.
*تشریح دلایل تخریب وزیر بهداشت/فکر میکنند وزیر بهداشت در انتخابات ریاست جمهوری گزینه پایداری است
تحلیل حضرتعالی از روند فعالیت وزارتخانههای دولت و نگاه یکسان و عادلانه رئیس جمهور به کابینه چیست؟ چرا تمام وزارتخانهها در وزارت امور خارجه و وزارت امور خارجه در مذاکرات خلاصه شده است؟
به عقیده بنده شاگرد اول کابینه روحانی، وزیر بهداشت بوده، فردی بسیار بااخلاق و پرکار که در مدت اخیر هم هجمههایی به وزیر بهداشت از سوی جریانهای مختلف به ویژه اصلاحات افراطی را شاهد بودیم، از سویی وزیر بهداشت نسبت فامیلی با یکی از اعضای شورای مرکزی جبهه پایداری دارد و برخی اصلاحطلبان برداشتشان این است که جبهه پایداری به دنبال این بوده تا در انتخابات ریاست جمهوری آینده از وزیر بهداشت به عنوان گزینه استفاده کند و به همین دلیل احساس خطر کرده و لذا وی را تخریب میکنند.
اصولا کسانی که در قدرت هستند فقط به همین موضوع اندیشیده و هر آنچه مانع کسب و پابرجایی قدرت آنان باشد ولو یک وزیر خدوم و پرکار اقدام به تخریب وی میکنند.
دولت اگر حرفهای حکیمانه مقام معظم رهبری را در بحث اقتصاد مقاومتی، سیاست خارجی و فرهنگ جدی بگیرد مردم دور بعد هم به وی رای میدهند اما چنین اقدامات سیاسیکاری و تخریب کارساز نبوده چرا که مردم آگاه و هوشیار هستند و به سیاسیکاریها رای نمیدهند.
*روحانی برای رایآوری در دوره بعد به مردم خدمت کند نه سیاسیکاری
هر رئیس جمهوری که بر سر کار میآید باید به دنبال خدمت به مردم باشد، اگر ما توانستیم نوکری خوبی برای مردم بکنیم به طور حتم آنان دور بعد نیز به ما رای میدهند، نیازی به این سیاسیکاریها و تخریبها نیست.
متاسفانه دولت نگاه اعتدالی و یکسان به وزارتخانهها ندارد.
*اصلاحات برای فتح سنگرهای نظام به دنبال قبضه مجلس است
انتخابات مجلس دهم پیش رو بوده، با توجه به سهمخواهی اصلاحات در دولت روحانی، به عقیده شما تصاحب کرسیهای مجلس دهم برای اصلاحات به چه اندازه اهمیت داشته و تلاش آنها به چه منظوری است؟
مجلس جایگاه بسیار مهمی بوده و همان طور که میدانید دولت اصلاحات زمانی که سرکار آمد و قوه مجریه را بهدست گرفتند، چشمشان به فتح دومین سنگر یعنی همان مجلس بود که مراد از شعار «فتح سنگر» حجاریان نیز مجلس بوده چرا که معتقدند فتح مجلس سبب میشود بتوانند دیگر سنگرهای نظام را نیز فتح کنند.
در حال حاضر هم اصلاحات همین استراتژی را دنبال کرده و میخواهند با تجربیاتی که در گذشته داشتند هر چند در مجلس ششم هم موفق نشدند، زمام امور را در قوه مقننه هم به دست بگیرند.
اصلاحطلبان فکر میکنند که با گرفتن مجلس میتوانند دیگر سنگرهای نظام را فتح کنند، مثلا مدعی هستند که اگر مجلس به دست ما بود، میتوانستیم در مذاکرات جلوتر برویم و موفقیت بیشتری را کسب میکردیم، به عقیده آنان یکی از موانع در مذاکرات، مجلس بوده که پروتکل الحاقی را امضا نمیکند که هر زمان هر کاری خواستند انجام دهند، مجلس توافق بد را امضا نمیکند، مجلس طرح «الزام دولت بر حفظ حقوق هستهای» تا عزت و استقلال ما را خدشهدار نمیکند، البته سوالی اینجا مطرح بوده که چه پیشبرد و کسب توفیقاتی در مذاکرات؟
آیا توافق بر کلیات و توافق بد برای آنان در مذاکرات موفقیت برشمرده میشود؟ توافق بر کلیات و توافق دو مرحلهای بدترین توافق ممکن بوده و مجلس حاضر نیست با این وضعیت کنار بیاید بنابراین درصدد هستند تا مجلس را قبضه کرده تا به اهداف خود دست پیدا کنند.
*اصلاحات در مجلس دهم سفره خود را از دولت جدا میکند/پیشبینی آرایش سه ضلعی در انتخابات مجلس
با توجه به توضیحاتی که ارائه کردید، آرایش انتخاباتی مجلس دهم را چطور پیشبینی میکنید؟
ابتدا پیشبینی میشد در انتخابات مجلس دهم، جریان اصلاحات با جریان مدعی اعتدال یا همان دولت ائتلاف کند و انتخابات دو ضلعی شود اما با وجود شکستهای پیدرپی دولت به ویژه در مذاکرات که هم به جایی نرسید و هم عزت ملی ما مخدوش شد، لذا دولت پایگاه خود را در میان مردم از دست داده است و به نوعی اصلاحات به دنبال این بوده که سفره خود را از دولت در انتخابات آینده مجلس جدا کند.
در آینده نزدیک میبینیم همانطور که اصلاحات نقدهایش را نسبت به دولت آغاز کرده، برای حفظ وجهه و تثبیت جایگاه خود نقدهای بیشتری را بر دولت وارد میسازد، در حقیقت برای انتخابات مجلس دهم آرایش سه ضلعی متشکل از دولت، اصلاحات و اصولگرایان پیشبینی میشود.
البته برخی اصولگرایان به شکل فردی نه در قالب جریانی که در این یکسال و اندی خود را فدایی دولت جلوه دادند ممکن است با جریان دولت کنار بیایند اما در هر صورت آرایش سه ضلعی در انتخابات شکل میگیرد.
*کاسه کوزه عدم وحدت در انتخابات 92 بر سر پایداریها شکسته شد/جلیلی نامزد ما نبود
شکست اصولگرایان در انتخابات 92 چه درس عبرتی برای جبهه پایداری و سایر اصولگرایان داده است؟ در انتخابات مجلس دهم وحدت چه ضرورتی برای اصولگرایان دارد؟
در زمان انتخابات ریاست جمهوری برخی کاسه کوزه عدم وحدت اصولگرایان را بر سر جبهه پایداری شکستند، ذکر این نکته حائز اهمیت بوده که قبل از اینکه پایداری نامزد خود را معرفی کند، سه تن از اصولگرایان یعنی قالیباف، حداد و ولایتی با هم ائتلاف کرده و دیگران هم نظیر علی لاریجانی از آنان حمایت کرده و با آنان همراه شده بودند. جبهه پایداری در جمع آنها نبود یعنی از ابتدا همان ائتلاف اصولگرایان نیامدند بگویند ما سه نفر که هستیم، چگونهایم، از چه تشکلی هستیم و با ما ائتلاف کنید.
اصولا آن سه نفر هم به وحدت نرسیدند و فقط حداد عادل در همان روزهای آخر انصراف داد، ولایتی مورد حمایت جامعه مدرسین بود و قالیباف نیز از سوی برخی تشکلهای دیگر حمایت میشدند و شاخصههای جبهه پایداری با آنان همخوانی نداشت.
*همان اصولگرایانی که در انتخابات ائتلاف کرده بودند به وحدت نرسیدند
وقتی محسن رضایی هم میگفت من اصولگرا هستم و همه اصولگرایان در صحنه بودند و به وحدت و ائتلاف درستی نرسیدند، باز هم کاسه کوزه عدم وحدت اصولگرایان بر سر جبهه پایداری شکسته شد در حالی که هیچ یک از این آقایان اصولگرا هم وحدتشان به جایی نرسید و همه آنها تا آخر در صحنه ماندند.
نامزد مورد نظر ما لنکرانی بود که انصراف داد، سعید جلیلی نامزد و گزینه جبهه پایداری نبود بلکه از نامزدهای مستقل و مورد تائید بود که ما از وی حمایت کردیم.
شاید از روزی که جلیلی مورد تائید ما بود تا روز انتخابات 10 روز طول کشید و نباید انتظار از جبهه پایداری میرفت که ما به دیگر اصولگرایان در آن روزهای پایانی بگوئیم وحدت کنیم چرا که ما نامزدی نداشتیم و فقط از جلیلی حمایت کردیم.
*اصولگرایان با هم وحدت کنند نه اینکه عدهای وحدت را به دیگران تحمیل کنند
در نتیجه آنچه دیدیم عارف به نفع روحانی انصراف داد و روحانی با رای لب مرزی برنده انتخابات شد، قاعدتا اگر اصولگرایان از خیز نخست سازوکار بهتری میداشتند نتیجه بهتری نصیبشان میشد، متاسفانه اصولگرایان خیز وحدت را زمانی برداشتند که همه اضلاع اصولگرایی از ابتدا در آن خیز نبودند.
از کارهای مفید در حوزه وحدت در مجلس دهم این است که تمامی اصولگرایان در حوزه وحدت حاضر باشند و این خیز با حضور تمامی اصولگرایان انجام شود نه اینکه خود خیز وحدت بزنند و آن را به سایر جریانهای اصولگرایی تحمیل کنند.
*افق وحدت اصولگرایان برای انتخابات مجلس روشن است
در حال حاضر چه تدابیری از سوی جبهه پایداری به منظور ایجاد وحدت در میان اصولگرایان برای انتخابات مجلس دهم صورت گرفته است؟
در حال حاضر میان اصولگرایان نشستهای خوب و دوستانهای برگزار شده، جبهه پایداری جلسات متعدد رفت و آمدهای مفیدی با سایر اصولگرایان داشته است، البته باید گفت خیز وحدت قابل قبول بوده اما تا پایان نتیجهدهی آن فاصله بسیاری داریم.
به عقیده بنده با عنوان عضو شورای مرکزی جبهه پایداری افق وحدت اصولگرایان روشن است که نباید نقش مهم و اساسی جامعتین در این وحدت مورد غفلت واقع شود.
*نگران خبرگان نیستیم/خواب تندورها برای خبرگان تعبیر نمیشود
جدا از انتخابات مجلس، در بحث خبرگان نیز شاهد تلاش برخی تندروهای اصلاحات و کارگزاران برای ورود به خبرگان هستیم، تحلیل خود را در این زمینه بفرمائید.
اینها مسئله طبیعی بوده که تندروهای اصلاحات و کارگزاران بخواهند دندان طمع بر هر کرسی قدرت تیز کنند اما تجربه 36 ساله پس از انقلاب نشان داده است مردم جایگاه مجلس خبرگان را میشناسند و خبرگان را وارد حزببازی و مسائل سیاسی نمیکنند، مردم در خبرگان به احزاب سیاسی نگاه نمیکنند بلکه به دنبال خبرهها هستند نه سیاسیکاریها، در همین راستا مردم افراد صالح و خبره را انتخاب کرده و به آنان رای میدهند.
به طور قطع این را عرض میکنم که ما نگرانی از سوی خبرگان نداریم و خواب تندروها برای نفوذ به خبرگان تعبیر نمیشود.