شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۰ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۱:۴۴
ادامه پروژه ناکام‌سازی شیخ محبوب

چه کسانی "رییس" را "بی‌اختیار" می‌خواهند؟!/ علت جنجال علیه شهاب مرادی چیست؟

به نظر می رسد برخی مدیران هدفی جز استفاده از محبوبیت شهاب مرادی نداشته‌اند. سیاست های او برای ایجاد یک دگرگونی فرهنگی ...
کد خبر : ۲۳۰۱۶۴
گروه فرهنگی صراط – در روزهای اخیر با انتشار یک شایعه مبنی بر برکناری سید مسعود شجاعی طباطبایی از ریاست خانه کاریکاتور ایران، هجمه های رسانه ای علیه شهاب مرادی رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران تشدید شده است.

به گزارش گروه فرهنگی صراط، هجمه های مذکور در حالی است که شهاب مرادی در اولین واکنش به این شایعه، از آن ابراز بی اطلاعی کرد و ضمن ابراز نارضايتي از اقدام همکاران زيرمجموعه‌اش، با لغو حكم صادرشده خواستار بازگشت شجاعي به محل كار خود شد.

سید مسعود طباطبایی يكي از شناخته‌شده‌ترين كاريكاتوريست‌هاي ايرانی و برگزارکننده مسابقه معروف كاريكاتور "هولوكاست" در سال 86 است که سابقه 17 سال مدیرعاملی خانه کاریکاتور ایران را در کارنامه اش ثبت کرده است.

این رویداد، البته اولین هجمه رسانه ای به حجت الاسلام والمسلمین شهاب مرادی از زمان ریاست بر سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران نیست. چندی پیش، یک جابجایی ساده و استعفای محمد دکامئی از مدیریت امور کتاب و کتابخانه‌های سازمان فرهنگی-هنری شهرداری سرآغاز حملات جدیدی به شهاب مرادی در فضای مجازی و محافل رسانه ای کشور شده بود.

نکته قابل تامل در این هجمه ها، اینجاست که دکامئی که از سال 91 مدیریت امور کتابخانه ها را بر عهده داشت، خود از سمتش کناره گیری کرده اما پیکان حملات رسانه ای علیه مرادی گرفته شد.

پیش از آن، اولین هجمه رسانه ای گسترده به شهاب مرادی، 5 ماه پس از روی کار آمدن او، در اردیبهشت ماه امسال رخ داد که پدرام پاک آیین مدیر روابط عمومی وامور بین الملل سازمان فرهنگی هنری شهرداری از سمتش استعفا کرد.

در آن زمان، شهاب مرادی مقصر کناره گیری او وانمود شد و هجمه ها به جایی رسید که ناگهان آماری از 13 استعفا در زمان ریاست او در رسانه ها برجسته سازی و تلاش شد تا این استعفاها، نوعی عزل از سوی شهاب مرادی وانمود شود.

این در حالی است که استعفاهای مذکور همگی در سطح مدیران میانی و پایینی سازمان فرهنگی هنری رخ داده بود اما ظاهرا دلایلی برای هجمه به شهاب مرادی وجود داشت که باید این تغییرات ساده نیز برجسته می شد.

از سوی دیگر، بدیهی است که لازمه اعمال مدیریت در هر ارگان و سازمانی، انتخاب مدیران توسط  بالاترین مقام همان ارگان است. شهاب مرادی آذرماه سال 92 در حالی با حضور در سازمان فرهنگی هنری شهرداری یک سمت اجرایی فرهنگی را بر عهده گرفت که تا پیش از آن به عنوان چهره ای فرهنگی محبوبیت ویژه ای میان اقشار مختلف مردم و خانواده ها به دست آورده بود.

نوع بیان، آراستگی ظاهر و شیوه راهنمایی‌ها و نحوه برقراری ارتباط او با خانواده ها، از او چهره ای ساخته است که در کمتر سخنور و مشاور روحانی دیگری یافت می شود.

انتصاب حجت الاسلام والمسلمین شهاب مرادی به عنوان رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری، بسیاری از شهروندان تهرانی و نیز کارمندان حوزه های فرهنگی را به یک تحول فرهنگی در پایتخت سخت امیدوار کرد. شهاب مرادی نیز در مدت تصدی سمت جدیدش تلاش فراوانی به خرج داد تا با نگاهی غیرجناحی، تحولی بزرگ را در این مجموعه ایجاد کند و از همان ابتدای روی کار آمدن او نشانه های این تحول به وضوح قابل مشاهده بود.

با این وجود به نظر می رسد خواسته عده ای از مدیران بالادستی از او تنها اجرای نقش یک "مجسمه" است و آنها هدفی جز استفاده از محبوبیت منحصربفرد او - که برای بسیاری از مدیران وسوسه کننده است - و ادامه سیاست های پیشین خود نداشته‌اند.

از سوی دیگر، سیاست های شهاب مرادی که به منظور ایجاد یک دگرگونی فرهنگی در سطح شهر، اتخاذ شده است، ظاهرا با منافع درازمدت برخی مدیران میانی و پایین دستی نیز، در تعارض بوده است.

این دلایل در مجموع به شکل جوسازی علیه او، بستن دست شهاب مرادی در ایجاد کوچکترین تغییر و یک جابجایی ساده، خود را نشان داده است تا او در اجرای برنامه خود برای "تعالی فرهنگ" ناکام شود.

گفتنی است جوسازی ها علیه شهاب مرادی در هفته های اخیر باعث شده بود تا او بدون در نظر گرفتن خواست بخش بزرگی از مردم، اعلام کند "قطعاً برای انتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی ثبت نام نخواهد کرد."