جنابعالی یکی از اشخاصی بودید که در دیدار رهبر انقلاب با عوامل شیار ۱۴۳ حضور داشتید. اگر مایل هستید از اینجا شروع کنیم که اصلاً چطور شد که
رهبر انقلاب برنامهای برای دیدار با عوامل این فیلم ترتیب دادند؟
وقتی این فیلم در جشنوارهی فیلم فجر اکران شد، بعضی از نزدیکان آقا
با ما تماس گرفتند و گفتند که این فیلم را به دست ما هم برسانید. چون گویا آقا همیشه
سعی میکنند فیلمهای مطرح جشنوارهی فجر را ببینند. ما هم این فیلم را برایشان
فرستادیم. بعدا فهمیدیم که آقا این فیلم را دیدهاند و از آن خیلی خوششان آمده
است. تا اینکه من یک روز برای کاری خدمت آقا رفته بودم و حرف به فیلم شیار ۱۴۳ رسید.
ایشان مجددا از فیلم تعریف کردند و قرار شد که یکی از روزها با عوامل فیلم برای
نماز خدمت آقا برسیم. اما بعدتر تصمیم بر این شد که در یک وقت بهتر بیایند تا بشود
جلسهی مفصلتری ترتیب داد و بیشتر صحبت کرد. این شد که بالاخره در آن روز توفیق
شد تا عوامل این فیلم توفیق دیدار با آقا را داشته باشند.
چه نکاتی را آقا در مورد این فیلم در آن دیدار بیان کردند؟
همانطور که میدانید برای این فیلم چه در زمان تصویب فیلمنامه و
اقدامات مربوط به «تولید»، و چه در زمان «اکران» در جشنواره مشکلاتی پیش آمد. حتی برخی
از افراد با این بهانه که این فیلم، یک فیلم «ضد جنگ» است، نمیخواستند فیلمنامه
را تصویب کنند! تعهدات عجیب و غریبی هم از عوامل این فیلم گرفته شد که تا به حال
سابقه نداشته است. در جشنوارهی فجر هم در ابتدا این فیلم راه پیدا نکرده بود.
بعدا وقتی من پیگیری کردم متوجه شدم که برخی افراد بدون آنکه فیلم را ببینند آن را
رد کردهاند! کلی این در و آن در زدیم تا توانستیم اجازهی ورود این فیلم به
جشنواره را از مسئولین سینمایی بگیریم. این ماجراها را عوامل فیلم برای رهبری هم
تعریف کردند. آقا هم تعجب کرده بودند که چطور و چگونه به این فیلم گفتهاند که
فیلمی ضدجنگ است!
سپس آقا یک سری از محاسن فیلم را هم بیان کردند. مثلا اینکه فیلمنامهی
آن خیلی خوب نوشته شده و قصهی خوبی داشت، گرهها، تعلیقها، کششها و فراز و
فرودهای آن خوب از کار درآمده است، بازیگران فیلم هم خیلی خوب انتخاب شدهاند
مخصوصا نقش اول فیلم که توانسته است بسیار واقعی بازی کند و مخاطبین را تحت تأثیر
قرار بدهد.
گویا خود سوژهی اصلی داستان که در مورد یک مادر شهید است هم خیلی
مورد اقبال آقا قرار گرفته است.
بله همینطور است. مخصوصا صحنهی آخر فیلم که به نظرم یکی از بهترین سکانسهای
تاریخ سینمای کشور محسوب میشود. خانم زارعی خیلی خوب توانستند آن سکانس را بازی
کنند و تقریبا هر بینندهای را تحت تأثیر قرار داده است. شاید بخش
عمدهای از آن هم این بود که این فیلم در ماه مبارک رمضان تولید شد و خانم زارعی
با اینکه در گرمای طاقتفرسای کرمان کار میکردند، اما همچنان با دهان روزه سر
صحنهها حاضر میشدند. موسیقی فوقالعادهی فیلم هم البته به کمک این بازی خوب آمد
و در کل توانست سکانس بینظیری را خلق کند.
به نظر میرسد رهبر انقلاب در سالهای اخیر توجه ویژهای به آثار
مربوط به دفاع مقدس، چه از نوع کتاب و چه از نوع فیلم دارند. به نظر شما این توجه ویژهی
ایشان به این حوزه از کجا ناشی میشود؟
کلی این در و آن در زدیم تا توانستیم اجازهی ورود این فیلم به جشنواره را از مسئولین سینمایی بگیریم. این ماجراها را عوامل فیلم برای رهبری هم تعریف کردند. آقا هم تعجب کرده بودند که چطور و چگونه به این فیلم گفتهاند که فیلمی ضدجنگ است!
در جهان کنونی، عناصر برجسته و مهمی به شخصیت و گروههای یک جامعه،
«هویت» میبخشد. هرچه این عنصر، عامتر، همه گیرتر، تأثیرگذارتر و مردمیتر باشد،
شدت، عمق و وسعت این هویت را بیشتر میکند. جامعهشناسان
و فرهنگشناسان به برخی حوادث که در ذهن جامعه ماندگار میشود به عنوان وقایعی با
کارکرد «خاطرات جمعی» یاد می کنند. جنگ از این دسته وقایع است که به عنوان یک
«خاطرهی جمعی» هویتها و نقشهای عناصر درگیر با خود را شکل داده و تحت تأثیر خود
قرار میدهد.
اساسا هویت به گروهها و جوامع «تشخص» میدهد و به آنها «تمایز» میبخشد
و با همین «تشخص و تمایز» است که ما میتوانیم به خود ببالیم و احساس «تولی»
کنیم یا برخی خصلتهای گروههای دیگر را نفی کنیم و از آنها «تبری»
بجوییم. این احساسهای دوگانه در قالب جنگ و «خاطرات جمعی» باید توسط نهادهای
جامعهپذیرکننده و رسمی (آموزش و پرورش/صداوسیما و...) نسل به نسل آموخته شود.
بنابراین شناخت درست از هویت یک جامعه میتواند موجب قوام و تداوم و پویایی
آن جامع شود. بدون شک، «جنگ» و یا بهتر بگوییم «دفاع مقدس» هم یکی از مقاطعی است
که توجه به آن میتواند موجب تقویت هویت ملی و مذهبی ما شود. بهطور کلی
میتوان گفت مواقعی که کشورها درگیر جنگ با عامل بیرونی میشوند، یکی از مقاطع مهم
برای تاریخ کشور محسوب میشود. به همین دلیل هم همهی کشورها سعی میکنند تولیدات
مکتوب و تصویری زیادی در این زمینه داشته باشند. آقا در همین دیدار گفتند با اینکه
صد سال از جنگ جهانی میگذرد اما همچنان، فیلمها و سریالهایی در این زمینه توسط
سینمای آمریکا و غرب ساخته میشود. اما ما متأسفانه در این زمینه چندان کاری انجام
ندادهایم. در حالی که میدانید که دفاع مقدس، از حیث مضامین و سوژهها برای ساخت
آثار هنری، و مخصوصا سینمایی، بینظیر است و اصلا قابل مقایسه با جنگهای مرسوم در
دنیا نیست.
من فکر میکنم که هدف آقا این است که این هویت ملی و مذهبی جامعهی
ایران را حفظ و تقویت کنند. به همین علت هم دائما تولیدات این حوزه را رصد میکنند
و از جدیدترین اخبار آن خبر دارند. کمتر کتابی است که در زمینهی دفاع مقدس نوشته
شده باشد و ایشان آن را ندیده یا مطالعه نکرده باشند. بر بسیاری از این کتابها
نیز تقریظهایی نوشتهاند که حتما در جریان هستید. در مورد
تولیدات تصویری و فیلمها نیز ایشان همین پیگیری را دارند.
یکی از حرفهایی که برخی از افراد میگویند این است که ما در زمینهی
دفاع مقدس، با فقر سوژه روبرو هستیم و به همین علت نمیتوانیم در این زمینه تولید
داشته باشیم.
من فکر میکنم که هدف آقا این است که این هویت ملی و مذهبی جامعهی ایران را حفظ و تقویت کنند. به همین علت هم دائما تولیدات این حوزه را رصد میکنند و از جدیدترین اخبار آن خبر دارند. کمتر کتابی است که در زمینهی دفاع مقدس نوشته شده باشد و ایشان آن را ندیده یا مطالعه نکرده باشند.
به نظرم کسانی که این حرفها را میزنند شناخت درستی از دفاع مقدس
ندارند. اتفاقا ما سوژههای بکر زیادی داریم که هزینهی زیادی برای تولید هم نمیخواهد.
مثل همین فیلم شیار ۱۴۳. در این
فیلم، نه تفنگی هست و نه توپ و تانکی، و نه صحنهی جنگی که نیازمند استفاده از
جلوههای ویژه باشد. اما فیلم در ارتباط تام با موضوع دفاع مقدس است و شما میتوانید
موضوعات اخلاقی و فرهنگی و هویتی مختلفی را در آن ملاحظه کنید. به عنوان مثال از
بعد احساسی میتوان به موضوعاتی چون احساس مادرانه، نگرانیها، امیدها، خاطرات فرزند،
زندگی جمعی، روابط مادری و فرزندی و... اشاره کرد. از بعد شخصیتی در نقش اول فیلم
میتوان به موضوعاتی چون خودداری از عجز و لابه و تبدیل آن به احترام راه فرزند،
تبدیل غوغا و تلاطم بیرونی به آرامش و سکینه درونی، دغدغهی بین شوق دیدن فرزند و
احساس شهادت او پرداخت. و یا از بعد ارزشی میتوان به ارزشهای اخلاقی مانند صبر،
فداکاری، گذشت، دگرخواهی، حمایتهای انسانی و اجتماعی؛ و ارزشهای عام و ملی مثل:
هویت ملی، قدرت ملی، غرور ملی، حب وطن، استقلال فرهنگی و سیاسی، تعلق به ایران،
دفاع از آرمانها اشاره کرد.
ما کلی از این دست سوژهها داریم که هنوز به آنها نپرداختهایم. مثلا
ما هنوز یک فیلم خوب در مورد اسرا و یا آزادگان نساختهایم، با اینکه حجم زیادی
سند و اطلاعات و کتاب در این زمینه وجود دارد. و یا در مورد گروههای تفحص که
تعدادی از جوانها بعد از جنگ، خانه و کاشانهی خودشان را رها کردهاند و در
بیابانها دنبال اجساد شهدا گشته و میگردند. یا حتی در زمینهی مراسم تشییع شهدا
هنوز حتی یک فیلم هم تولید نشده است، با اینکه هرکدام از اینها کششهای دراماتیک
بصری زیادی با خود دارند. آقا هم در همین دیدار، چند سوژه پیشنهاد میکنند. مثلا
ساختن فیلمی با محوریت یک دبیرستان که دانشآموزانش میخواستند به جبهه اعزام
شوند، یا ساخت فیلم با محوریت مسجد و امثالهم. سوژه زیاد است به شرطی که همتها هم
زیاد باشند.