دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۵ خرداد ۱۳۹۰ - ۲۰:۰۲

دزدکی‌رفتم‌سر‌خاک‌ناصرخان‌گریه‌کردم

کد خبر : ۲۳۰۳۶

پرویز برومند حال و روز خوشی ندارد. او این روزها خانه نشین است و شرایط زندگی اش هم خیلی به راه نیست. گلری که بدترین شب زندگی ناصر حجازی را با نمایش برابر سایپا در سال ۷۸ رقم زد ، حالا از آن اتفقات پشیمان است. از اینکه فوتبالش نابود شد و شهرتش رفت . او می گوید از روزی که حجازی از دنیا رفته ، دو شب سر مزارش رفته و تا توانسته گریه کرده و می داند حجازی از او کینه ای نداشته. برومند در بخشی دیگر از این گفت و گوی خواندنی می گوید:«آهای من پرویز برومند هستم... نمرده‌ام. همه کسانی که یک روزی پرویز برومند را می‌شناختید... همه کسانی که یک روزی برایتان زحمت کشیدم و برای شما فوتبال بازی کردم... من زنده‌ام. همه مدیرها، همه مربی‌ها، من زنده هستم. همه همدوره‌ای‌ها، همه رفقایی که توی اردو با هم بودیم... من زنده هستم. کسانی که یک روزی برای من هورا کشیدید و یک روزی به من ناسزا گفتید... من زنده هستم. همه کسانی که اشتباه نمی‌کنید.... من زنده هستم. همه مردها؛ همه نامردها... من زنده هستم. همه کسانی که یک روزی خودم را به خاطرتان خراب کردم... پرویز برومند زنده است. همه روزنامه‌های ورزشی که یک روزی روی جلدتان بودم... من زنده هستم.»