صراط: خبرگزاری ایسنا گزارش داد: الهه کولایی از اعضای سابق حزب مشارکت طی سخنانی در همایش نظام بینالملل، تحولات منطقهای و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با اشاره به برخی از موانع عملیاتی ساختن شعار مقابله با خشونت گفته است: ما در سیاست داخلی و سیاست خارجی خود برای عمل به این شعار با موانع جدی روبرو هستیم ولی باید عزم دولت ایران به مدیریت روحانی برای جامه عمل پوشاندن به شعار مقابله با خشونت را جزم کرد!
*رئیس جمهور روحانی در سال 92 طی حضور خود در سازمان ملل شعار مبارزه با خشونت و افراطیگری را مطرح کرد و این مسئله در داخل کشور مورد استقبال ویژه یک جریان سیاسی خاص هم قرار گرفت.
روحانی اگرچه مصادیق مورد نظر خود از شعار مبارزه با خشونت را مطرح نکرد اما بعدها در مواردی پیرامون حرکات تروریستی، به خشونت و افراط اشاره کرده است.
با این حال اما اشاره کولایی مبنی بر اینکه تحقق این شعار در سیاست داخلی ایران هم با موانع جدی مواجه است، به شدت محل تأمل است.
در سیاست داخلی ایران که منبعث از تفکر اسلام ناب و مکتب شیعه است چه مانعی میتواند بر سر راه مبارزه با خشونت و افراطیگری وجود داشته باشد؟!
فرضی که در اینجا به ذهن میآید این است که شاید برخی رفتارها و سیاستهای نظام از نظر یک جریان سیاسی خاص، مصداق خشونت و کمک به افراطیگری هستند.
جریان سیاس خاص البته در این زمینه اشارات صریحی ندارد اما صحبتهایی در زمینه حمایت از قیام علیه بشار اسد، ماجرای تأکید یک مقام اجرایی مرتبط با سیاست خارجی مبنی بر اینکه حزبالله باید از سوریه خارج شود، جمله «منظور از صدور انقلاب، تسخیر قلبهاست»! حمایت از اغتشاش اقلیّت اوکراین در جریان براندازی حکومت این کشور و ... که جملگی بصورت اپیدمیک در میان برخی چهرههای جریان اشاره شده رواج داشته و دارند گویای آنست که شاید این جریان خوانش مشترکی با نظام اسلامی در زمینه خشونت و افراط ندارد و در جاهایی متناقض فکر میکند.
بحث «موانع داخلی» مسئلهایست که نه تنها پس از توافق ژنو نیز بصورت اعتراضی مورد اشاره قرار گرفت بلکه به نظر میرسد پس از این هم درباره برخی مقولات دیگر با شدّت و حدّت مورد اشاره قرار گیرد.
*رئیس جمهور روحانی در سال 92 طی حضور خود در سازمان ملل شعار مبارزه با خشونت و افراطیگری را مطرح کرد و این مسئله در داخل کشور مورد استقبال ویژه یک جریان سیاسی خاص هم قرار گرفت.
روحانی اگرچه مصادیق مورد نظر خود از شعار مبارزه با خشونت را مطرح نکرد اما بعدها در مواردی پیرامون حرکات تروریستی، به خشونت و افراط اشاره کرده است.
با این حال اما اشاره کولایی مبنی بر اینکه تحقق این شعار در سیاست داخلی ایران هم با موانع جدی مواجه است، به شدت محل تأمل است.
در سیاست داخلی ایران که منبعث از تفکر اسلام ناب و مکتب شیعه است چه مانعی میتواند بر سر راه مبارزه با خشونت و افراطیگری وجود داشته باشد؟!
فرضی که در اینجا به ذهن میآید این است که شاید برخی رفتارها و سیاستهای نظام از نظر یک جریان سیاسی خاص، مصداق خشونت و کمک به افراطیگری هستند.
جریان سیاس خاص البته در این زمینه اشارات صریحی ندارد اما صحبتهایی در زمینه حمایت از قیام علیه بشار اسد، ماجرای تأکید یک مقام اجرایی مرتبط با سیاست خارجی مبنی بر اینکه حزبالله باید از سوریه خارج شود، جمله «منظور از صدور انقلاب، تسخیر قلبهاست»! حمایت از اغتشاش اقلیّت اوکراین در جریان براندازی حکومت این کشور و ... که جملگی بصورت اپیدمیک در میان برخی چهرههای جریان اشاره شده رواج داشته و دارند گویای آنست که شاید این جریان خوانش مشترکی با نظام اسلامی در زمینه خشونت و افراط ندارد و در جاهایی متناقض فکر میکند.
بحث «موانع داخلی» مسئلهایست که نه تنها پس از توافق ژنو نیز بصورت اعتراضی مورد اشاره قرار گرفت بلکه به نظر میرسد پس از این هم درباره برخی مقولات دیگر با شدّت و حدّت مورد اشاره قرار گیرد.