چند سابقه داری؟ از چه زمانی شروع به خلاف کردی؟
١٨سابقه دارم. اولین سابقهام مربوط به سال٦١ است البته هفت یا هشتمورد از سوابقم مربوط به قاچاق کالاست.
اولینبار چه زمانی و چطور دستگیر شدی؟
سال٦١ در بازار مغازه داشتم. پلیس برای دستگیری معتادان و موادفروشان به آنجا آمده بود. من در کار خریدوفروش اکلیل، پولکطلا و نقره بودم و یک انبار داشتم که اجناس را در آن نگه میداشتم. ماموران برای بازرسی به انبار من هم آمدند و وقتی پولکها را دیدند، فکر کردند در کار قاچاق طلا هستم و طلاها را خرد کردهام تا از کشور خارج کنم. ٢٠روز بازداشت بودم تا اینکه فهمیدند ماجرا چیست و اکلیلها را پس دادند اما همان ماجرا برایم سابقه شد و از آنجا بود که خلاف را شروع کردم.
گفتی در زمینه قاچاق کالا هم فعالیت میکردی، در اینباره توضیح بده؟
مثلا ٢٠ترازو دیجیتال را در جعبه یخچال جاسازی میکردم و به کشور میآوردم تا گمرکی ندهم فقط فاکتور کالا را نشان میدادم و بعد از ارزیابی یخچال آن ترازوها را به داخل کشور میآوردم و با قیمت خوب میفروختم. بیشتر جرایمم در این حوزه بود. من آدمحسابی هستم، نمایندگی عینک ریبن را داشتم.
ایندفعه چرا دستگیر شدی؟
به اتهام کیفقاپی البته هیچ خشونتی در کارمان نبود. طعمه را شناسایی میکردم و حتی در بانک به او نایلون میدادم تا پولش را در آن بگذارد بعد به همدستانم در بیرون بانک میگفتم فلان فرد را که نایلون دستش است، هدف قرار دهند معمولا هم ماشین را پنچر میکردیم یا شیشه را میشکستیم و پول را از روی صندلی یا زیرصندلی برمیداشتیم.
درباره زندگی خانودگیات توضیح بده.
همانطور که گفتم، من کاسب هستم. پدرم نظامی است. چندمهندس برای من کار میکردند و بعد از آن با افرادی آشنا شدم که مرا به فساد کشیدند. آن موقع چندزن صیغهای داشتم اما الان وضع فرق کرده چندسالی است که ازدواج کردهام و بچه کوچک دارم. آبرو دارم.
پس چرا سرقت میکردی؟
{سکوت}.
ایندفعه چطور دستگیر شدی؟
یکروز در خانه خواب بودم ماموران در خانهام را زدند و گفتند غلامحسین تو هستی، جواب دادم بله. گفتند بازداشتی، بدون درگیری و مقاومت با ماموران به اداره آگاهی آمدم و الان هم اینجا هستم.