صراط: سوت پایان بازی ذوبآهن – سایپا در هفته بیست و دوم به صدا در میآید؛ تیم فوتبال ذوب آهن در یک بازی برتر، بدون چون و چرا و بیاما و اگر، تیم خوب و قدرتمند سایپا البرز را با نتیجه قابل توجه چهار بر یک شکست میدهد.
هواداران ذوب آهن در یک روز قشنگ فوتبالی و در آخرین مسابقه ذوب آهن در اصفهان پیش از فرا رسیدن نوروز 94از دیدن یک فوتبال زیبا و پرگل سرشاراز لذت شدهاند. تیم فوتبال ذوب آهن که در چند سال گذشته با وجود بحرانهای مختلف در ضعف و فترت بسر برده و روزگار خوشی را تجربه نمیکرد، نیم فصل دوم فوتبال کشور را عالی شروع کرده و ادامه میدهد.
همه تیمها، مربیان و کارشناسان واقعی فوتبال ایران به نوع و شکل بازی تیم فوتبال ذوب آهن جدای از نتایج بدست آمده این تیم، احترام گذاشته و از قدرت تهاجمی و فوتبال رو به جلوی ذوب آهن لذت میبرند.
در پایان مسابقات هرهفته سرمربیان تیمهای فوتبال و بازیکنان این تیمها، در مورد علل شکست یا پیروزی خود قصهها و حکایتها سر میدهند. اظهارات همه اهالی فوتبال در حوزه ورزش و به قولی فوتبالی است.
برخی از مربیان هم به عادت مالوف به توجیه شکست تیم تحت نظر خود با اشاره به عملکرد ضعیف داور مسابقه پرداخته و به نوعی تلاش میکنند تا فشار مضاعف شکست را از شانههای خود به ضعف داوری و زمین و زمان و آب و هوا نسبت دهند و البته همه این موارد تا حدودی قابل پذیرش است، چرا که در حیطه و حوزه فوتبال و دنیای پر نشاط ورزش رقم میخورد.
اما جای تعجب آن جاست که جناب آقای جلالی در یک اتفاق نادر و غیر فوتبالی و دربرابرخبرنگاران پر تلاش رسانههای اصفهان، شکست غیرقابل بحث چهار بر یک (که با کمی خوش شانسی برای تیم فوتبال ذوب آهن حتی میتوانست شش بر یک هم به پایان رسد.) و در حالی که همواره و در اغلب مصاحبههای خود، در مورد مسائل تاکتیکی و تئوریک فوتبال سخنوری میکنند، به توجیه شکست تیم تحت اختیار خود پرداخته و بدون ذکر مطلبی در مورد ضغف فاحش تیم خود و قدرت تهاجمی و برتری مطلق تیم فوتبال ذوب آهن در این دیدار، باخت فوتبالی تیم سایپا را به زمین و زمان ربط داده و با هدف قرار دادن مردم شهیدپرور،شریف ونمونه اصفهان به عنوان پایتخت فرهنگ و تمدن ایران اسلامی، این مردم سختکوش و تلاشگر را که در همه عرصهها الگو هستند، به زیر سوال میبرند که ذکر چنین مطالبی از سوی ایشان بسیار تعجب برانگیز است.
مجید خان جلالی که بارها و بارها در هنگام پیروزی تیمهای تحت رهبری خود در فصلهای گذشته و از جمله در فصل جاری به فوتبال پاک اشاره کرده و در این خصوص حرفها برای گفتن دارند، به ناگهان برافروخته شده و با فرار از پذیرش مسئولیت فنی شکست سنگین تیم فوتبال سایپا البرز، به حواشی معمول فوتبال پرداخته و با تخطئه مردم اصفهان و باشگاه قدیمی ذوب آهن، به فرافکنی میپردازند.
آقای جلالی عزیز؛ تیم فوتبال ذوب آهن در دو سه فصل اخیر شکستهای سنگینی را از بسیاری از تیمهای فوتبال ایران متحمل شده است، اما هرگز در وادی توجیه و تفسیرهای تاسف بار این چنینی وارد نشده و در توجیه شکست فنی و حتی غیر فنی حاصل از اشتباهات سهوی داوری، زمین و زمان را به هم ندوخته است.
در پایان و بدون هیچ توضیح واضحاتی، حافظه قوی "آقا معلم" را به آخرین هفته دوره هشتم لیگ برتر فوتبال ایران و شکست چهار بر یک تیم فوتبال ذوب اهن اصفهان در برابر تیم فولاد خوزستان که در آن زمان تحت رهبری ایشان بود جلب میکنم. مسابقه تراژیکی که با شکست ذوب آهن درهفته پایانی، تیم فوتبال استقلال تهران به قهرمانی رسید و ذوب آهن درعین شایستگی ازاولین مقام قهرمانی خود در لیگ برتر فوتبال ایران باز ماند و البته حرف و حدیثهای فراوانی پیرامون آن مسابقه خاص به گوش رسید که باشگاه ذوب آهن پهلوانانه و با وجود از دست دادن چنین افتخار بزرگ و قابل دسترسی، فوتبال را فدای حاشیهها نکرد. آقای جلالی یادتان هست؟
هواداران ذوب آهن در یک روز قشنگ فوتبالی و در آخرین مسابقه ذوب آهن در اصفهان پیش از فرا رسیدن نوروز 94از دیدن یک فوتبال زیبا و پرگل سرشاراز لذت شدهاند. تیم فوتبال ذوب آهن که در چند سال گذشته با وجود بحرانهای مختلف در ضعف و فترت بسر برده و روزگار خوشی را تجربه نمیکرد، نیم فصل دوم فوتبال کشور را عالی شروع کرده و ادامه میدهد.
همه تیمها، مربیان و کارشناسان واقعی فوتبال ایران به نوع و شکل بازی تیم فوتبال ذوب آهن جدای از نتایج بدست آمده این تیم، احترام گذاشته و از قدرت تهاجمی و فوتبال رو به جلوی ذوب آهن لذت میبرند.
در پایان مسابقات هرهفته سرمربیان تیمهای فوتبال و بازیکنان این تیمها، در مورد علل شکست یا پیروزی خود قصهها و حکایتها سر میدهند. اظهارات همه اهالی فوتبال در حوزه ورزش و به قولی فوتبالی است.
برخی از مربیان هم به عادت مالوف به توجیه شکست تیم تحت نظر خود با اشاره به عملکرد ضعیف داور مسابقه پرداخته و به نوعی تلاش میکنند تا فشار مضاعف شکست را از شانههای خود به ضعف داوری و زمین و زمان و آب و هوا نسبت دهند و البته همه این موارد تا حدودی قابل پذیرش است، چرا که در حیطه و حوزه فوتبال و دنیای پر نشاط ورزش رقم میخورد.
اما جای تعجب آن جاست که جناب آقای جلالی در یک اتفاق نادر و غیر فوتبالی و دربرابرخبرنگاران پر تلاش رسانههای اصفهان، شکست غیرقابل بحث چهار بر یک (که با کمی خوش شانسی برای تیم فوتبال ذوب آهن حتی میتوانست شش بر یک هم به پایان رسد.) و در حالی که همواره و در اغلب مصاحبههای خود، در مورد مسائل تاکتیکی و تئوریک فوتبال سخنوری میکنند، به توجیه شکست تیم تحت اختیار خود پرداخته و بدون ذکر مطلبی در مورد ضغف فاحش تیم خود و قدرت تهاجمی و برتری مطلق تیم فوتبال ذوب آهن در این دیدار، باخت فوتبالی تیم سایپا را به زمین و زمان ربط داده و با هدف قرار دادن مردم شهیدپرور،شریف ونمونه اصفهان به عنوان پایتخت فرهنگ و تمدن ایران اسلامی، این مردم سختکوش و تلاشگر را که در همه عرصهها الگو هستند، به زیر سوال میبرند که ذکر چنین مطالبی از سوی ایشان بسیار تعجب برانگیز است.
مجید خان جلالی که بارها و بارها در هنگام پیروزی تیمهای تحت رهبری خود در فصلهای گذشته و از جمله در فصل جاری به فوتبال پاک اشاره کرده و در این خصوص حرفها برای گفتن دارند، به ناگهان برافروخته شده و با فرار از پذیرش مسئولیت فنی شکست سنگین تیم فوتبال سایپا البرز، به حواشی معمول فوتبال پرداخته و با تخطئه مردم اصفهان و باشگاه قدیمی ذوب آهن، به فرافکنی میپردازند.
آقای جلالی عزیز؛ تیم فوتبال ذوب آهن در دو سه فصل اخیر شکستهای سنگینی را از بسیاری از تیمهای فوتبال ایران متحمل شده است، اما هرگز در وادی توجیه و تفسیرهای تاسف بار این چنینی وارد نشده و در توجیه شکست فنی و حتی غیر فنی حاصل از اشتباهات سهوی داوری، زمین و زمان را به هم ندوخته است.
در پایان و بدون هیچ توضیح واضحاتی، حافظه قوی "آقا معلم" را به آخرین هفته دوره هشتم لیگ برتر فوتبال ایران و شکست چهار بر یک تیم فوتبال ذوب اهن اصفهان در برابر تیم فولاد خوزستان که در آن زمان تحت رهبری ایشان بود جلب میکنم. مسابقه تراژیکی که با شکست ذوب آهن درهفته پایانی، تیم فوتبال استقلال تهران به قهرمانی رسید و ذوب آهن درعین شایستگی ازاولین مقام قهرمانی خود در لیگ برتر فوتبال ایران باز ماند و البته حرف و حدیثهای فراوانی پیرامون آن مسابقه خاص به گوش رسید که باشگاه ذوب آهن پهلوانانه و با وجود از دست دادن چنین افتخار بزرگ و قابل دسترسی، فوتبال را فدای حاشیهها نکرد. آقای جلالی یادتان هست؟