صراط: سفر هیأتهای پارلمانی که دشمن سوریه به شمار میآیند، همچنان به دمشق ادامه دارد و پس از هیأت پارلمانی فرانسه اینبار نوبت به هیأتی ترکیهای رسید تا باب سوالاتی از قبیل میزان تاثیرپذیری برخی از کشورها از تحولات جاری در سوریه را بگشاید.
قابل پیشبینی بود که دولت ترکیه نیز همانند دولت فرانسه با صدور بیانیهای اعلام کند که سفر هیأت این کشور به دمشق شخصی بوده و بیانگر موضع رسمی آنکارا نیست.
اما رسانههای ترکیه همچنان به انتشار خبرهایی ادامه میدهند که از اختلافات گسترده و شکاف عمیق موجود در پارلمان ترکیه درباره رابطه این کشور با گروه تروریستی تکفیری «داعش» خبر میدهد.
در واقع دولت ترکیه اگر حمایتهای خود از داعش را متوقف کند و با خرید نفت مسروقه سوریه از این گروه به تامین منابع مالی آن کمک نکند، تحولی بزرگ در روند بحران سوریه ایجاد خواهد شد که اولین آن فراهم شدن امکان غلبه بر این گروه تروریستی تکفیری در سوریعترین زمان ممکن است، بنابراین هم اکنون ادامه بقای داعش مرهون حمایتهایی است که کشور ترکیه به شکل خاص از آن به عمل میآورد.
اما از بعد زمانی اینکه سفر هیأت ترکیه پس از سفر هیأت فرانسوی به سوریه صورت حائز اهمیت بسیار است و این پیام را به واشنگتن میدهد که تغییر و تحولاتی در روند بحران سوریه در جریان است که امکان تحکم و تسلط بر آن نیست، چراکه ملتها هیچگاه نماینده حکومتهای خود نیستند و تفاوت میان نمایندگان دو پارلمان ترکیه و فرانسه و دولتهای آنها بسیار زیاد است و این به معنای تحول ریشهای در اولین نقطه عطف انتخاباتی این دو کشور به شمار میآید.
در واقع سفر این دو هیأت پارلمانی ترکیهای و فرانسوی به سوریه نشان داد که ملتها راضی به بازی با آتش تروریسم نیستند، بلکه در پی ثبات و آرامشاند و افرادی همچون اردوغان و اولاند توجیه منطقی برای قانع کردن ملتهایشان در حمایت از تروریسم در سوریه ندارند، بلکه سیاستهای آنها در حمایت از تروریسم کشورهایشان را به لبه پرتگاه سقوط در دام تروریستهای تکفیری داعشی سوق داده است.
اینکه سخن از حضور شمار زیادی تروریست تکفیری در سوریه و به خصوص در رقه به میان میآید، به این معناست که همکاری با سوریه برای حل بحران این کشور امری ضروری و الزامی است.
همانگونه که اتخاذ خط مشی منطقی و دستیابی به روابط ثابت و پایدار با کشورهای همجوار و باز گرداندن مشکلات به صفر خواستهای اساسی و مهم برای تمام ارکان سیاسی تشکیل دهنده جامعه ترکیه است و هیچ از احزاب ترکیه چه معارض دولت و چه موافق و هوادار آن نمیپذیرند که اوضاع بر این منوال باقی بماند.
اردوغان اگرچه نشان داد که از طریق گفتوگو تلاش دارد، موضوع کُردها در ترکیه را حل و فصل کند، اما هنوز نتوانسته آرامش خاطر ملت ترکیه در زمینه رفع خطر تروریسم را فراهم کند.
مناطق جنوبی ترکیه همچنان با مشکلات پناهجویان سوری مواجه است و بسیاری از این پناهجویان کسانی هستند که از بیم داعش از خانههای خود فرار کرده و آواره شدهاند.
به همین دلیل ارکان سیاسی جامعه ترکیه شایسته است که به دنبال مصالحه و آشتی با دولت سوریه برای مقابله با تروریسم هستند که ترکیه نشان میدهد، از خطر آن نمیتواند، در امان باشد و این جدای از مشترکات بین دو ملت سوریه و ترکیه است که آنها را بیش از پیش به هم نزدیک میکند.
از سوی دیگر معارضان ترکیه و احزاب همپیمان حزب حاکم عدالت و توسعه توامان شیوه انتقال باقی مانده پیکر سلطان سلیمان از مقبرهاش در منطقه «قراقوزاق» انتقاد کرده و این اقدام او را نشات یافته از خودسری وی در تعامل با سوریه دانستند، در حالیکه سوریه همچنان به توافقنامه امضا شده در سال 1921 مبنی بر محافظت از مقبره سلطان سلیمان براساس حسن همجواری و احترام به مقدسات طرف مقابل وفادار بود، در حالیکه ترکیه طی بحران سوریه هیچگاه نشان داد که به چنین اصولی پایبند است.
اما در خصوص بیانیه منتشر شده از سوی دولت ترکیه که سفر این هیأت را شخصی و دیدگاههای مطرح شده در جریان دیدار با مسئولان سوری را دیدگاههای خصوصی عنوان کرده بود، باید گفت که چگونه شهروندان ترکیه میتوانند، بدون مجوز به کشورهایی سفر کنند که آنکارا آنها را کشورهای دشمن اعلام کرده است، چگونه این نمایندگان پارلمان بدون چراغ سبز مقامات سیاسی و مسئولان امنیتی ترکیه و در نظر گرفتن مصونیتهای دیپلماتیکی که برای نمایندگان در نظر گرفته میشود و زیر پا گذاشتن بسیاری از اصول و قواعد و عرفهای دیپلماتیک خودسرانه به کشوری سفر کنند که دشمن خوانده میشود و با بالاترین مقام سیاسی و اجرایی این کشور دیدار کنند.
بنابراین در این تردید نیست که اردوغان پیشاپیش از سفر این هیأت به سوریه اطلاع داشته و دور از انتظار نیست که حامل پیامی برای دولت و رئیس جمهوری سوریه باشد که مضمون آن تحقق اهداف مورد نظر آنکارا در خفاست.
اما در قبال این درخواست آنکارا از دمشق، دولت ترکیه چه چیز را به دولت سوریه خواهد بخشید و هیأت ترکیهای چه پیامی را برای آنکارا خواهد برد و اردوغان برای این اقدام خود چه توجیهاتی برای واشنگتن دارد و چگونه ارتباط خود با این سفر را رد خواهد کرد؟
اینها مجموعه سوالاتی است که نزدیکی آنکارا به مسکو از یک سو و درخواست نزدیکی آنکارا به تهران از سوی دیگر به بخش مهمی از آنها پاسخ خواهد داد، اما هرچه هست، انکه سفر هیأت ترکیهای به سوریه چیزی جز کوبیدن درب آشتی و مصالحه با سوریه از سوی ترکیه نمیتواند باشد.
قابل پیشبینی بود که دولت ترکیه نیز همانند دولت فرانسه با صدور بیانیهای اعلام کند که سفر هیأت این کشور به دمشق شخصی بوده و بیانگر موضع رسمی آنکارا نیست.
اما رسانههای ترکیه همچنان به انتشار خبرهایی ادامه میدهند که از اختلافات گسترده و شکاف عمیق موجود در پارلمان ترکیه درباره رابطه این کشور با گروه تروریستی تکفیری «داعش» خبر میدهد.
در واقع دولت ترکیه اگر حمایتهای خود از داعش را متوقف کند و با خرید نفت مسروقه سوریه از این گروه به تامین منابع مالی آن کمک نکند، تحولی بزرگ در روند بحران سوریه ایجاد خواهد شد که اولین آن فراهم شدن امکان غلبه بر این گروه تروریستی تکفیری در سوریعترین زمان ممکن است، بنابراین هم اکنون ادامه بقای داعش مرهون حمایتهایی است که کشور ترکیه به شکل خاص از آن به عمل میآورد.
اما از بعد زمانی اینکه سفر هیأت ترکیه پس از سفر هیأت فرانسوی به سوریه صورت حائز اهمیت بسیار است و این پیام را به واشنگتن میدهد که تغییر و تحولاتی در روند بحران سوریه در جریان است که امکان تحکم و تسلط بر آن نیست، چراکه ملتها هیچگاه نماینده حکومتهای خود نیستند و تفاوت میان نمایندگان دو پارلمان ترکیه و فرانسه و دولتهای آنها بسیار زیاد است و این به معنای تحول ریشهای در اولین نقطه عطف انتخاباتی این دو کشور به شمار میآید.
در واقع سفر این دو هیأت پارلمانی ترکیهای و فرانسوی به سوریه نشان داد که ملتها راضی به بازی با آتش تروریسم نیستند، بلکه در پی ثبات و آرامشاند و افرادی همچون اردوغان و اولاند توجیه منطقی برای قانع کردن ملتهایشان در حمایت از تروریسم در سوریه ندارند، بلکه سیاستهای آنها در حمایت از تروریسم کشورهایشان را به لبه پرتگاه سقوط در دام تروریستهای تکفیری داعشی سوق داده است.
اینکه سخن از حضور شمار زیادی تروریست تکفیری در سوریه و به خصوص در رقه به میان میآید، به این معناست که همکاری با سوریه برای حل بحران این کشور امری ضروری و الزامی است.
همانگونه که اتخاذ خط مشی منطقی و دستیابی به روابط ثابت و پایدار با کشورهای همجوار و باز گرداندن مشکلات به صفر خواستهای اساسی و مهم برای تمام ارکان سیاسی تشکیل دهنده جامعه ترکیه است و هیچ از احزاب ترکیه چه معارض دولت و چه موافق و هوادار آن نمیپذیرند که اوضاع بر این منوال باقی بماند.
اردوغان اگرچه نشان داد که از طریق گفتوگو تلاش دارد، موضوع کُردها در ترکیه را حل و فصل کند، اما هنوز نتوانسته آرامش خاطر ملت ترکیه در زمینه رفع خطر تروریسم را فراهم کند.
مناطق جنوبی ترکیه همچنان با مشکلات پناهجویان سوری مواجه است و بسیاری از این پناهجویان کسانی هستند که از بیم داعش از خانههای خود فرار کرده و آواره شدهاند.
به همین دلیل ارکان سیاسی جامعه ترکیه شایسته است که به دنبال مصالحه و آشتی با دولت سوریه برای مقابله با تروریسم هستند که ترکیه نشان میدهد، از خطر آن نمیتواند، در امان باشد و این جدای از مشترکات بین دو ملت سوریه و ترکیه است که آنها را بیش از پیش به هم نزدیک میکند.
از سوی دیگر معارضان ترکیه و احزاب همپیمان حزب حاکم عدالت و توسعه توامان شیوه انتقال باقی مانده پیکر سلطان سلیمان از مقبرهاش در منطقه «قراقوزاق» انتقاد کرده و این اقدام او را نشات یافته از خودسری وی در تعامل با سوریه دانستند، در حالیکه سوریه همچنان به توافقنامه امضا شده در سال 1921 مبنی بر محافظت از مقبره سلطان سلیمان براساس حسن همجواری و احترام به مقدسات طرف مقابل وفادار بود، در حالیکه ترکیه طی بحران سوریه هیچگاه نشان داد که به چنین اصولی پایبند است.
اما در خصوص بیانیه منتشر شده از سوی دولت ترکیه که سفر این هیأت را شخصی و دیدگاههای مطرح شده در جریان دیدار با مسئولان سوری را دیدگاههای خصوصی عنوان کرده بود، باید گفت که چگونه شهروندان ترکیه میتوانند، بدون مجوز به کشورهایی سفر کنند که آنکارا آنها را کشورهای دشمن اعلام کرده است، چگونه این نمایندگان پارلمان بدون چراغ سبز مقامات سیاسی و مسئولان امنیتی ترکیه و در نظر گرفتن مصونیتهای دیپلماتیکی که برای نمایندگان در نظر گرفته میشود و زیر پا گذاشتن بسیاری از اصول و قواعد و عرفهای دیپلماتیک خودسرانه به کشوری سفر کنند که دشمن خوانده میشود و با بالاترین مقام سیاسی و اجرایی این کشور دیدار کنند.
بنابراین در این تردید نیست که اردوغان پیشاپیش از سفر این هیأت به سوریه اطلاع داشته و دور از انتظار نیست که حامل پیامی برای دولت و رئیس جمهوری سوریه باشد که مضمون آن تحقق اهداف مورد نظر آنکارا در خفاست.
اما در قبال این درخواست آنکارا از دمشق، دولت ترکیه چه چیز را به دولت سوریه خواهد بخشید و هیأت ترکیهای چه پیامی را برای آنکارا خواهد برد و اردوغان برای این اقدام خود چه توجیهاتی برای واشنگتن دارد و چگونه ارتباط خود با این سفر را رد خواهد کرد؟
اینها مجموعه سوالاتی است که نزدیکی آنکارا به مسکو از یک سو و درخواست نزدیکی آنکارا به تهران از سوی دیگر به بخش مهمی از آنها پاسخ خواهد داد، اما هرچه هست، انکه سفر هیأت ترکیهای به سوریه چیزی جز کوبیدن درب آشتی و مصالحه با سوریه از سوی ترکیه نمیتواند باشد.