کشور ما سالهاست که با تحریم آشناست. اما به نظر میرسد طی سالهای اخیر، این تحریمها وارد حوزههای جدیدتری شده است. بفرمایید که طی سالهای اخیر، تحریمها چطور بوده و وارد چه موضوعاتی شده؟
میرکاظمی: همانطور که میدانید، سابقه تحریم به بعد از پیروزی انقلاب اسلامی میرسد. تحرکات سیاسی و نظامی علیه ایران از جمله هشت سال جنگ تحمیلی، درگیری با منافقین در سطح کشور، اتفاقات ناگوار کردستان و خوزستان و... مشکلاتی را برای کشور ایجاد کرد که الحمدلله، انقلاب بر همه اینها فائق آمد، اما بحثی که بیش از سی سال است ادامه دارد، بحث تحریم است. برخی افراد تصور میکنند که علت تحریم واقعاً موضوع هستهای است، در صورتی که ریشه اصلی تحریم، وجود نظام اسلامی در کشور ماست. مطمئناً اگر پیشرفت هستهای کند یا تعطیل شود، بهانه دیگری پیدا میکنند.
چه بهانههایی؟
میرکاظمی: بهانههایی مثل حقوق بشر، پولشویی و چیزهای دیگری که بتوانند مجدداً تحمیلشان را بر ایران داشته باشند. اصل کلام هم این است که تا این پرچم جمهوری اسلامی برافراشته است، این تحریمها وجود دارد. اخیراً تحریمها را یک مقدار گستردهتر کردهاند، به قول خودشان تحریمهای هوشمندی را علیه ایران به کار بستهاند که در زمینه سیاستهای پولی و مالی است.
یعنی قبلاً اگر شرکتها را تحریم میکردند، امروز مقداری هوشمندانهتر روی سیستمهای بانکی، پولی و مالی تمرکز کردهاند و از این طریق میخواهند فشار بیشتری بر ایران بیاورند. در چند سال گذشته، تحریم نفتی را جدیتر دنبال کردند، تحریمهای بانکی نیز، هم از طرف آمریکا و هم اتحادیه اروپا ادامه دارد، بالاخره تا زمانی که استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی در ایران هست این ادامه دارد.
منظور از تحریمهای هوشمندانهای که گفتید، چیست؟
میرکاظمی: اوایل پیروزی انقلاب که بحث تحریم شرکتها مطرح بود، عملاً نتوانستند خیلی موفق باشند. چون تعداد زیادی شرکت در سرتاسر جهان وجود دارند که نمیتوانند همه آنها را مدیریت کنند تا تعاملی با ایران نداشته باشند. عملاً در این زمینه موفق نبودند، به همین دلیل دامنه کار را به سیستمهای بانکی محدود کردند و تبادل دلار را در وهله اول تحت کنترل گرفتند و توانستند تا حدودی تحریم را جدیتر در ایران دنبال کنند.
ما در قبال این تحریمها چه کردیم؟
میرکاظمی: وقتی آنها شکل جدیدی را از تحریم مطرح میکردند، شرکتهای ایرانی هم راه حلهایی برای دور زدن آن دنبال کردند و تا به حال هم نتیجه گرفتهاند. سال 90، حجم مبادلات تجاری غیرنفتی ما بیش از صد میلیارد دلار بود. این نشان میدهد که تحریم نمیتواند خیلی کارساز باشد؛ یعنی حدود 62 میلیارد دلار واردات و 44 میلیارد دلار صادرات در سال 1390 داشتیم و این نشان دهنده آن است که خیلی نتوانستند در این زمینه هم موفق باشند. این غیر از صادرات نفتی ایران است که اگر با این عدد جمع شود، شاید نزدیک به 200 میلیارد دلار و با خدمات بیش از دویست میلیارد دلار حجم تبادل تجاری ایران با جهان است، پس آنها خیلی نتوانستند موفق باشند، ممکن است هزینهای را بوجود بیاورند؛ اما باعث توقف ایران نخواهند شد.
فکر میکنید چرا غربیها، روی نفت دست گذاشتهاند؟
میرکاظمی: اداره اطلاعات انرژی آمریکا، موظف شده که هر سه ماه گزارشی را از وضعیت عرضه و تقاضای نفت در سطح جهان به پارلمان و به رئیس جمهور آمریکا ارائه دهد. با توجه به اطلاعاتی که میگیرند، میزان تحریم نفت ایران را مشخص میکنند. به طوری که قیمت نفت در جهان تغییر نکند؛ یعنی قیمت برایشان خیلی مهم است. علت اینکه اینها میتوانند موفق باشند، این است که تقاضای نفت متناسب با رشد اقتصاد جهانی است. وقتی که رشد اقتصاد جهانی کاهش پیدا میکند یا منفی میشود، خیلی نمیشود متوقع بود که تقاضای افزایشی هر سال اتفاق بیفتد. اینها در یک مقطعی از این فرصت استفاده کردند و ایران را مورد محدودیت و تحریم نفتی قرار دادند.
تحریمها نمی تواند برای مدت طولانی ادامه داشته باشد
اداره اطلاعات انرژی آمریکا اجازه داده بود حدود یک میلیون بشکه را محدود کنند. یک میلیون بشکه در روز. بیشتر از آن را خودشان هشدار داده بودند که قیمت نفت در جهان تغییر میکند و اگر قیمت نفت در جهان تغییر کند، اولین آسیب را خود کشورهای غربی خواهند دید. آنها میخواهند فشارهای لازم را هم بر ایران وارد کنند که من فکر میکنم این مقطع هم خواهد گذشت، یعنی نمیتوانند در یک زمان طولانی این مسیر را ادامه بدهند؛ در عین حال که ما باید این تهدید را به یک فرصت تبدیل کنیم.
چه مکانیزمهایی برای ممانعت از صادرات نفت وجود دارد؟
میرکاظمی: یک بخش از آن بحث جابجایی پولهای ایران است. فروش نفت ایران را مدیریت میکنند تا جابجایی صورت نگیرد. یک بخش آن هم نفتکشها هستند که اگر نفتکشی به سمت ایران بیاید، کشتیهای جابه جا کننده نفت را مورد آسیب قرار میدهند. هیچ شرکت بیمهای اجازه بیمه کردن کشتیهایی که برای انتقال نفت به بنادر ایران میآیند را ندارند. ببینید، موضوعات محدود است، ولی قابل مدیریت از طرف آمریکا و غرب است که انجام هم میشود.
سوال بعدی این است که آیا این تحریمهای نفتی، توانستهاند ما را زمینگیر کنند یا دست کم درآمدهای ما را کاهش دهند؟
میرکاظمی: ببینید، بالاخره اگر به سه دهه گذشته مراجعه کنیم، میبینیم که وابستگی ما به درآمد نفتی در بودجه بیشتر شده است؛ آن هم علیرغم اینکه در برنامههای مختلف اشاره شده که بایستی وابستگی ما به نفت کمتر میشد. به نظر میآید این بهترین فرصت است تا ما بتوانیم وابستگیمان را به نفت کم کنیم. نکته قابل توجه دیگر این است که قیمتی که امروز نفت را عرضه میکنند، قیمت مناسبی نیست، چون روی این موضوع مدیریت میشود؛ به خصوص از طرف کشورهای اروپایی و آمریکا، چون آنها بزرگترین واردکننده هستند.
وابستگی به نفت چه مشکلاتی برای ما ایجاد میکند؟ بالاخره این هم یک نعمت است دیگر. منظورم این است که غرب از ناحیه وابستگی ما و دیگر کشورهای خاورمیانه به نفت، دقیقاً چه نفعی دارد میبرد که دوست ندارد این منافع را از دست بدهد؟
میرکاظمی: من چند موضوع را در این زمینه مطرح میکنم. اگر رشد قیمت نفت را نسبت به سایر کالاها در سه دهه گذشته مقایسه کنیم، خواهیم دید که قیمت نفت خیلی کند حرکت کرده، ولی کالاهای دیگر رشد سریعی را تجربه کردهاند. این نشاندهنده آن است قیمتی که امروز در بازار متبادل میشود، قیمتی مدیریت شده است و نباید به تولید بیشتر و صادرات بیشتر اصرار کنیم و این پول را هزینه جاری کنیم، این یک مشکل است.
نکته دیگری که در کشورهای منطقه قابل توجه است، این است که آنها وقتی که نفت را صادر میکنند، معمولاً پولشان را در چند جا سرمایه گذاری میکنند. ممکن است سهام کشورهای غربی را بخرند که متأسفانه در همین فروپاشی سهام در غرب، بخشی از داراییهای اینها نیز از بین رفت. این مسابقه بیمنطقی که در تولید نفت گذاشته بودند تا با تولید بیشتر، رتبه بهتری کسب کنند، سبب شد بخشی از سرمایهشان را از دست بدهند. همچنین، بخشی از دارایی اینها با دلار سرمایه گذاری شده بود و آمریکا اجازه تبدیل سرمایه به آنها نداد و آنها هم داراییها را به یورو و سایر ارزها تبدیل نکردند.
تحریمهای دشمن، مستقیما مردم را نشانه گرفته است
نکته دیگر اینکه بعضی از کشورها مثل گروه هفت که شامل چهار کشور اروپایی به علاوه آمریکا و ژاپن و کانادا هستند نیز، درآمدهای مالیاتی سنگینی را از نفت و فرآوردههای نفتی میگرفتند که بیش از درآمد دوازده کشور صادرکننده نفت بود! یعنی نشان میدهد که فاصله این قیمتی که برای مصرف کننده مدیریت میکنند، ارزشش به مراتب بیش از این چیزی است که کشورهای صادرکننده نفت عرضه میکنند. ولی مابه التفاوت را آنها میگیرند و تلاش هم میکنند که همیشه عرضه بیش از تقاضا باشد. البته در آینده اینها ادامه پیدا نخواهد کرد، چون نفت رو به کاهش است و به تولید هم خیلی نمیتوان امیدوار بود که روندی افزایشی در طی بیست سال یا سی سال آینده داشته باشند.
پس هدفگیری نفت از سوی غرب، کاملاً حساب شده است. یعنی شما فکر میکنید که نفت، نقطه ضعف بزرگ ماست و میتوان از این طریق، فشارهایی را بر ایران وارد کرد، درست است؟
میرکاظمی: ببینید! اینکه چرا وارد حوزه نفت ایران میشوند، روشن است. چون میخواهند ایران را متوقف کنند. قبول نظامی که بدون وابستگی به شرق و غرب، چنین رشدی در علم و فناوری پیدا کرده و میتواند بدون تکیه بر شرق و غرب به صورت آزادانه، بطور متوسط یک انتخابات آزاد در سال داشته باشد، برایشان قابل هضم نیست. چرا میخواهند مقابله کنند؟ برای اینکه ما سیطرهشان را در جهان به خطر میاندازیم.
الگویی آمده است که الگوهای قبلی را کنار زده. هر کشوری میخواست رشد کند، باید به یکی از این قطبها وصل میشد، حالا قطب شرق که شوروی سابق بود فروریخت، باید به آمریکا و اروپا وصل میشد. جمهوری اسلامی ایران نشان داد که میتوان بدون وابستگی، سرعت علم و فناوری را بالا برد. علیرغم اینکه سی سال بدترین شرایط خصمانه را علیه ایران داشتند، ولی ایران توانسته است این رشد را داشته باشد. این برای آنها خوب نیست. حال چرا میخواهند ایران را متوقف کنند؟ برای اینکه سیطرهشان بر نفت را داشته باشند. تحریم یعنی فشار بر مردم و چون رشد اقتصادی را کم میکند، اشتغال کمتری صورت میگیرد.
میخواهند به وسیله تحریمها مردم را از نظام دلزده کنند
اشتغال که کم شود، خانوار درآمد کمتری پیدا میکند، درآمد که برای خانوار کم شد، مشکلات رفاهی برای آنها به وجود میآورد و کم کم باعث دلزدگی برای مردم میشود و این دلزدگی باعث میشود که از نظام و از انقلاب برگردند و این بازگشت یعنی برگشتن به الگوهای قبل. در دنیا ثابت شده که اگر کشوری بخواهد مستقل عمل کند رو به فناست. رو به نابودی است و باید حتماً به این قطبها وصل شود. این باعث میشود که اینها بتوانند مدیریتی که میخواهند را بدون دغدغه بر نفت جهان داشته باشند. قاعدتا این تئوریای است که دنبال میکنند و علیرغم همه فشارهایی که وارد شده، هنوز آن موفقیت لازم را که میخواهند به دست نیاوردهاند و بعضی جاها ما از همین تهدیدها استفاده کردیم و آن را تبدیل به فرصت کردیم.
مثال میزنید؟
میرکاظمی: مثل دستیابی به فناوریهای نو بخصوص در هوا و فضا، در سلولهای بنیادین و موفقیتهایمان در حوزه دفاع. اینها نشان میدهد که اگر با اتکا به خود و دانشی که امروز در اختیار دانشمندان ایران هست، حرکت کنیم، مطمئناً میتوانیم قدمهای خیلی بزرگتری برداریم. در زمان طاغوت، اگر جوانی، تئوریای مطرح میکرد که موضوع بیبدیلی محسوب میشد، به یکباره ناپدید میشد و اصلاً اجازه ظهور خلاقیت و نوآوری را به جوانان کشور نمیدادند. امروز الحمدلله فضای آزادی وجود دارد و این امکان هست. پس این نکتهای را که من اشاره کردم که تهِ تحریمها به سیطره نفت برمی گردد، یک واقعیت است.
چرا انقلابهایی که در مصر و لیبی و... صورت گرفت، خدشهای در مدیریت غربیها بر نفت و انرژی خاورمیانه ایجاد نکرده است؟
میرکاظمی: چون به رغم حرکتهایی که اخیراً در مصر، لیبی و در جاهای دیگر انجام شده، اجازه ندادند در نفت یا گاز مشکلی بوجود بیاید. یا فرض کنید که وقتی در عراق مستقر شدند، قراردادهای جدید نفتی را بستند. قراردادهای جدید نفتی در عراق این اجازه را میدهد که کشورهای اروپایی بتوانند تا 25 سال فروش نفت عراق را در اختیار بگیرند. خب، این برایشان خیلی مهم است. اینکه بتوانند در زمانی که پیش بینی میشود در آینده تقاضای جهانی بیش از عرضه قرار بگیرد، در آن موقع باید مدیریت کنند و امروز پایههای آن را طراحی میکنند تا بتوانند در آن موقع دغدغه نداشته باشند. این مابه التفاوت قیمت صوری که برای نفت گذاشته شده با قیمت واقعی که بایستی وجود داشته باشد، درآمد سرشاری را نصیب این کشورها کرده است.
رهبر معظم انقلاب فرمودند که شرایط ما، شرایط شعب ابیطالب نیست و همان شرایط بدر و خیبر است. تحلیل شما در این باره چیست؟
میرکاظمی: کاملاً این تحلیل درست است. کشوری که حتی در شرایط تحریم، حجم روابط تجاریاش با جهان بیش از دویست میلیارد دلار است، کشوری نیست که متوقف شده باشد. کشوری نیست که در شرایط شعب ابیطالب باشد. بله، فشار بر اقتصاد کشور ما وارد شده، ولی ما متوقف نیستیم. باید تلاش بیشتری کنیم. باید راههای مقابله بیشتری را دنبال کنیم تا بتوانیم نتیجه بگیریم.
شرایط کشور ابدا شبیه شرایط شعب ابیطالب نیست؛ ما در شرایط بدر و خیبریم
در شرایط شعب ابیطالب، یعنی دیگر همه مردم باید رو به گرسنگی باشند و هیچ چیزی وارد کشور نشود و خارج نشود و کاملاً در تنگنا باشیم. اما حالا واقعاً اینطور نیست. شما امروز به بازار میروید و میبینید که جنس فراوان وجود دارد. درست است که قیمتها افزایش پیدا کرده، ولی اجناس فراوان در بازار وجود دارد و ایران با مشکل جدیای که فلجش کرده باشد، مواجه نیست. بایستی این دوران را پشت سر بگذاریم.
فکر میکنید چطور میتوانیم این شرایط را پشت سر بگذاریم؟
میرکاظمی: با بصیرت، با برنامه و با سیاستهای منطقی و عاقلانه؛ همانطوری که سی و چند سال گذشته طی کردیم. ما در ابتدای انقلاب یک کشور واردکننده بودیم، ولی امروز ظرفیتهای تولیدی فراوانی در کشور وجود دارد. دانش امروز، فناوریهایی که امروز در اختیار داریم، قدرت اقتصادی که داریم، کشور اصلاً قابل مقایسه با اول انقلاب و یا هشت سال جنگ تحمیلی نیست. بنابراین امروز نمیتوانیم بگوییم که ما در شرایط شعب ابیطالب هستیم و فشارها زیاد است و دیگر تاب مقاومت را از ما گرفته و باید فکر دیگری بکنیم. نه، ابدا اینطور نیست.