سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۰ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۶:۳۲

صدهزار میلیارد دیون معوقه فاجعه است

یک استاد اقتصاد کشور با ابراز تاسف از اینکه ظرفیت‌های استثنایی اقتصاد ایران با سوءمدیریت در حال اتلاف است، تاکید کرد که دولت باید با وضع مالیات‌های سنگین دلالی را غیرسودآور کند.
کد خبر : ۲۳۲۴۰۱
صراط: یک استاد اقتصاد کشور با ابراز تاسف از اینکه ظرفیت‌های استثنایی اقتصاد ایران با سوءمدیریت در حال اتلاف است، تاکید کرد که دولت باید با وضع مالیات‌های سنگین دلالی را غیرسودآور کند.

اگر اقتصاد مقاومتی را "تشخیص حوزه‌های فشار اقتصادی و متعاقباً تلاش برای کنترل و بی‌اثر کردن آن تاثیرها و در شرایط آرمانی تبدیل چنین فشارهایی به فرصت" تعریف کنیم، برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی باید وابستگی‌های خارجی کاهش یابد و بر تولید داخلی کشور و تلاش برای خوداتکایی تاکید کرد.

در همین راستا، تبدیل اقتصاد مقاومتی به یک گفتمان ملی فراگیر، از شروط اساسی عملیاتی شدن آن است.

در این باره، پای صحبت های دکتر حسین راغفر، اقتصاددان برجسته کشورمان و استاد دانشگاه الزهرا(س) نشستیم. او، معتقد است که تولید در کشور ما وضعیتی اسفناک دارد و برای این سخن خود نیز دلایل قابل توجهی را مطرح می‌کند. این اقتصاددان، همچنین مولفه های تبدیل اقتصاد مقاومتی به گفتمان را نیز تشریح می‌کند.

 برای اینکه اقتصاد مقاومتی تبدیل به گفتمان غالب اقتصاد در کشور تبدیل شود، باید در چه مسیری حرکت کنیم؟

راغفر: گفتمان به خودی خود شکل نمی‌گیرد. گفتمان برای اینکه در رویه سیاستگذاری به رویه غالب و پذیرفته شده تبدیل شود، باید در عمل خودش را نشان دهد. زمانی که این موضوع در جامعه مقبولیت پیدا کند و کارآمدی خودش را نشان دهد، تبدیل به گفتمان غالب خواهد شد. در بحث اقتصاد مقاومتی برای اینکه بخواهد عملیاتی شود و کارآمدی‌اش نشان داده شود، دو نکته اساسی وجود دارد: تولید و بهره وری.

با ساختارهای موجود تولید در کشور، هیچگاه اقتصاد مقاومتی شکل نمی‌گیرد

 در موضوع تولید، ساختارهای فعلی تولید می‌تواند کمکی به مقاوم شدن اقتصاد ما بکند؟

راغفر: با این ساختارهای موجود در تولید، هیچگاه اقتصاد مقاومتی شکل نمی‌گیرد. در اقتصاد یک اصل مهم می‌گوید، اگر فعالیت‌های غیر مولد مثل دلالی، سفته بازی و رباخواری، سود و پاداش بزرگ دریافت کنند، فعالیت‌های تولیدی و به ویژه تولید صنعتی در جامعه شکل نمی‌گیرد. ما یک مشکل اساسی ساختاری در اقتصاد داریم و تا زمانی که این مشکل حل نشود، اقتصاد مقاومتی را باید مثل بقیه مطالب که در چند سال اخیر گفته شده است، در کتابخانه‌ها گذاشت.

دلالی و سفته‌بازی باید با وضع مالیات‌های سنگین، غیر سود آور شوند

 راه حل اصلاح و درمان ساختار فعلی تولید چیست؟

راغفر: برای درمان این وضعیت راه حل وجود دارد. راه حل اساسی‌اش، یک طیف از اقدامات است. یکی از آن‌ها اصلاح نظام مالیاتی است. باید اینگونه فعالیت‌های پرسود غیر مولد از طریق وضع مالیاتهای گزاف، غیرسود آور شوند. منابع جمع آوری شده از مالیات‌های بدست آمده، به سمت تولید صنعتی و نه هرچیزی به نام تولید، به صورت کمک تزریق شود.

به این ترتیب باید فعالیت‌های صنعتی در کشور مقرون به صرفه شود. اولویت فعالیت‌های صنعتی باید در مناطقی باشد که پتانسیل‌های خیلی قوی دارند، اما به دلیل عدم توازن‌های شدید منطقه‌ای، کسی حاضر نیست در آن مناطق سرمایه گذاری کند. دولت می‌تواند در این مناطق به توسعه زیرساخت‌ها کمک کند و به کسانی که در این مناطق سرمایه گذاری می‌کنند، یارانه دهد.

نگاه اقتصاد بازاری دولت‌ها در ایران، از پاسخگویی به مشکلات عاجز است

این اقدامی است که در همه دنیا انجام می‌شود. یک نگاه معیوب وجود دارد که بعد از جنگ در کشور ما حاکم شده است. صرف‌نظر از نام دولتها و شعار‌هایشان، نگاه اقتصاد بازار به این معنا که مطرح شده است، از پاسخگویی به مشکلات عاجز است. بنابر این گام اول اصلاح نظام مالیاتی است با هدف سود آور کردن تولید صنعتی و کاهش سودآوری فعالیت‌های غیرمولد و از بین بردن جاذبه‌هایش.

اصلاح فضای کسب و کار مورد دوم است. بخش خصوصی باید برای حضور در فعالیت‌های اقتصادی رغبت داشته باشد. فضای به شدت تبعیض آمیز فعلی، به زیان بخش خصوصی است

بانک‌ها به خاطر یک بدهی، ثمره چند ده ساله یک صنعتگر را به سهولت مصادره می‌کنند

بانک‌ها به خاطر یک بدهی، ثمره چند ده ساله یک صنعتگر را به سهولت مصادره می‌کنند. این فضای تبعیض آمیز باید رفع شود تا امکان حضور مفید بخش خصوصی در اقتصاد کشور امکان پذیر شود. اقتصاد مقاومتی بدون حل اینگونه مسائل و با تاکید تبلیغاتی محقق نمی‌شود. با بنر، سمینار، پارچه نوشته، کتاب، مقاله و... نمی‌شود اقتصاد مقاومتی را محقق کرد.

 آقای دکتر، اگر بخواهیم به نمونه‌ای از حمایت دولت از صنعت اشاره کنید، چه موردی را بیان می‌کنید؟

راغفر: در سال 2013 دولت آلمان 27 میلیارد یورو معادل 40 میلیارد دلار به صنعت و تولید صنعتی کمک کرده است. صنعت آلمان صنعتی است که در دنیا به عنوان صنعت بر‌تر شناخته می‌شود و زبانزد است. انتظار می‌رود که دولت دیگر به چنین صنعتی سوبسید ندهد، اما دولت 40 میلیارد دلار به تولید صنعتی یارانه داده است. هدف دولت، کمک به صنایع است، برای اینکه این صنایع در سطح دنیا رقابتی باقی بماندیکی دیگر از اقدامات دولت آلمان برای کمک به تولید داخلی، دادن یک تخفیف بزرگ به کسانی است که خوروی آلمانی بخرند. دولت جاذبه‌های متعددی برای صنعت آلمان فراهم می‌کند.

 تفکر حاکم بر دولت‌ها درباره کمک به صنایع و بخش خصوصی در کشورما چگونه است؟

راغفر: این باور برای دولتهای ما وجود نداشته و در حال حاضر هم وجود ندارد. دولت فکر می‌کند که کمک به صنعت لازم نیست. خودش باید روی پای خودش بایستد. جالب اینکه ما صنایع دردانه داریم. در برخی صنایع، افرادی هستند که دست شان به محافل قدرت می‌رسد و از مزایای فراوانی استفاده می‌کنند. مثل پتروشیمی و فولاد. در ظاهر این صنایع خصوصی‌اند، اما در واقع خصوصی نیستند. یکی از کارخانه‌های فولاد که تحت عنوان اصل44 خصوصی شد، حدود 93.3 درصدش در اختیار نهادهای مختلف حکومتی و حاکمیتی است. فقط 6.7 درصد به صورت سهام در اختیار بخش خصوصی است. اینکه دیگر اسمش بنگاه خصوصی نیست. اینگونه صنایع از مناسبات قدرت و دسترسی به منابع بانکی استفاده می‌کنند در حالی که بسیار هم ناکارآمد هستند.

در صنایع فولاد تعداد بسیاری از کارخانه‌ها با ظرفیت‌های 30 درصدی مشغول به فعالیت‌اند. دولت کجاست که پاسخ دهد با این سرمایه گذاری بزرگی که انجام گرفته، منابع ملی در اختیارشان قرار گرفته، چرا در وسط بیابان‌ها دفن شده‌اند؟ جالب اینکه دولت‌ها می‌خواهند کارخانه‌های فولاد دیگر افتتاح کنند! کارخانه باید مفید باشد. مدام می‌خواهند شبیه به اینگونه کارخانه‌ها ایجاد کنند، اسمش را می‌گذارند که ما داریم توسعه صنعتی می‌دهیم. مسئولین ما متوجه نشده‌اند که کارخانه سازی منجر به توسعه نمی‌شود.

 شما در طول صحبت‌هایتان، علاوه بر بحث تولید به بحث بهره وری هم اشاره کردید. بهره وری در شرایط اقتصادی مملکت، چه نسبتی با اقتصاد مقاومتی دارد؟

راغفر: بهره وری بحث بسیار مهمی است. در کشورمان نفت خام تولید می‌کنیم، این نفت چندین هزار مایل آنطرف‌تر به چین و کره و... می‌رود، تبدیل به محصول نهایی می‌شود و به کشور ما بر می گردد. این محصول نهایی، قیمتش ارزان‌تر از آن چیزی است که ما داریم شبیه آن کالا را در داخل تولید می‌کنیم. در حالیکه کالای تولید داخل، با سوبسیدهای کلانی که پتروشیمی‌ها دریافت می‌کنند، تولید می‌شود. چه توجیهی وجود دارد جز اینکه بهره وری نازل در صنعت پتروشیمی وجود دارد؟ این روند باید اصلاح شود. حمایت دولت از این صنایع دردانه باید مشروط به حرکت بنگاه‌ها به سمت اهداف کمی باشد که ارتقای بهره وری را تامین کند. باید طبق برنامه ریزی مشخص باشد که شما طی سالهای آینده باید به این اهداف برسید، دولت هم سال به سال، پایش کند و در صورت تحقق به این صنایع کمک کند. اگر در صنعت خودرو هم همین گونه برخورد می‌کردیم، وضعیتمان متفاوت بود.

اعلام نکردن آمار مربوط به دیون بانکی توسط بانک مرکزی، خودش یک فساد بزرگ است

 آقای دکتر، پیش‌تر اشاره کردید که فعالیت‌های غیر مولد مانند سفته بازی، رانت و... موجب از بین بردن تولید شده‌اند. شفافیت اقتصادی چگونه باعث می‌شود که فعالیت غیر مولد، سود آوری خود را از دست بدهد؟

راغفر: بسیاری از فعالیت‌ها متاسفانه تبدیل به فعالیت‌های زیرزمینی شده است. بانک مرکزی اطلاعات مربوط به دیون معوقه را نه به جزئیات اعلام می‌کند و نه حتی آمار کلی دیون را اعلام می‌کند. این فاجعه است برای کشوری که صد هزار میلیارد تومان، دیون معوقه دارد! اعلام نکردن آمار مربوط به دیون بانکی، خودش یک فساد بزرگ است. اینکه چه سهمی از این دیون مربوط به دولت یا بخش خصوصی، تولید و خدمات است، باید مشخص شود. علت اینکه این آمار را اعلام نمی‌کنند چیست؟ اگر که فساد در نظام اقتصادی وجود ندارد و سهمی از آن مربوط به بانک مرکزی نیست، چرا این آمار را منتشر نمی‌کنند؟

صد هزار میلیارد تومان دیون معوقه برای کشور فاجعه است

با شفافیت اقتصادی معلوم می‌شود که این پولشویی‌های عظیم چگونه صورت می‌گیرد و منابع مالی این پولشویی‌ها از کجا تامین می‌شود. این سفته بازی و این خرید و فروش ارز که در کشور اتفاق افتاده، توسط چه کسانی صورت گرفته است که این فاجعه اقتصادی رخ داده است؟ خود بانک‌ها و فعالیت‌های بانک‌ها کاملا بسته است و مشخص نیست که این‌ها چند شرکت دارند. مشخص نیست چه سهمی از منابع مردم که به صورت قرض الحسنه دریافت کرده‌اند و به صورت قرض الحسنه وام داده شده است؟

بانک بابت منابع قرض الحسنه به مردم سود نمی‌دهد، اما این‌ها را به عنوان تسهیلات تکلیفی با بهره‌های بزرگ به جاهای مختلف می‌دهد.  اگر شفافیت حاکم بود، در‌‌ همان ابتدا عده‌ای می‌توانستند اعتراض کنند و این فسادهای بزرگ در سیستم بانکی رقم نمی‌خورد. نظام بانکی ما تبدیل به یک غده سرطانی در کشور شده است. اصلاح نظام بانکی ما سومین عامل تحقق اقتصاد مقاومتی است. شاید از لحاظ اهمیت بالا‌تر از اصلاح فضای کسب و کار است.

 اقتصاد مقاومتی، مقاومت اقتصاد در برابر تکانه‌های اقتصادی است. تکانه‌هایی مانند تحریم‌ها و کاهش قیمت نفت، چگونه می‌تواند در اقتصاد ما بی‌اثر شود. آیا فضای حاکم بر مدیریت اقتصادی، به این سمت می‌رود که اقتصاد مقاومتی محقق شود؟

راغفر: اقتصاد ما، یک اقتصاد استثنایی در کل دنیاست. چه به لحاظ ظرفیت‌های بزرگ مانند موقعیت سوق الجیشی، مسیر ترانزیتی شمال به جنوب، شرق به غرب و چه به لحاظ منابع غنی زیرزمینی، چه به لحاظ سرمایه‌های انسانی، همه این‌ها به دلیل سوء مدیریت اتلاف شده است. هم اکنون جمعیت بزرگی از جوانان از دانشگاه‌ها فارغ التحصیل می‌شوند و به سهولت از کشور خارج می‌شوند. هیچ کسی هیچ نگرانی بابت این‌ها ندارد. این‌ها سرمایه اصلی کشور هستند. این فارغ التحصیلان در غرب منشأ خلق ثروت می‌شوند، ثروتی که علیه ما به کار گرفته می‌شود. سال‌ها برای آن‌ها هزینه شده است، جامعه منتظر حضور این‌ها در عرصه اقتصاد و خلق ثروت بوده است اما به سهولت از اینجا خارج می‌شوند.

ظرفیت‌های اقتصادی استثنایی کشور با سوءمدیریت در حال اتلاف است

انسان از ناتوانی مدیریتی اقتصادی کشور غمش می‌گیرد. کشور را این ناتوانی مدیریتی فلج کرده است. کسانی که در مناصب سیاستگذاری و مدیریتی نشسته‌اند، وقف جامعه نیستند، وقف مصالح منافع حزبی و گروهی و شخصی و خانوادگی‌اش هستند. یک مثال عرض کنم خدمتتان. چین یک برنامه به نام «EuroSia» دارد به معنای اروپایی آسیایی. در این برنامه، قطارهای چین از بیش از 30 کشور عبور می‌کند و از آسیا به اروپا می‌رود. یک بخش حرکت این قطار از مسیر جاده ابریشم است. از داخل کشور ما هم عبور خواهد کرد. یعنی چینی‌ها می‌آیند از داخل کشور ما، برای ما خط آهن می‌کشند، قطار و لوکوموتیو و... می‌آورند.

این اتفاق برای سی کشور خواهد افتاد. در ‌‌نهایت کالای چینی را در این 30-40 کشور می‌آورد خالی می‌کند. در مسیر برگشت از اروپا هم کالای اروپایی به این کشور‌ها وارد می‌کنند.  این یک فکر بزرگ است، چینی‌ها از ظرفیت‌های دنیا می‌خواهند استفاده کنند. سوال اینجاست؟ چرا این ظرفیت‌ها در داخل کشور ما وجود ندارد که خودمان بخواهیم از این ظرفیت‌ها استفاده کنیم برای توسعه کشور و منتظر باشیم که دیگران بیایند که منافع خودشان را تامین کنند؟ شاید ما هم از اندک منافعی برخوردار شویم. این آیا جز علیل بودن مدیریت کشور و ناتوانی آن است؟ طبیعتا اگر شفافیت اقتصادی داشته باشیم این ناتوانی‌ها بروز خواهد کرد.

دولت به خاطر ملاحظات سیاسی حاضر به اصلاح روش غلط دولت قبل در پرداخت یارانه نقدی نیست

 آیا روح فعالیت‌های دولت‌ها به گونه‌ای است که بخواهد اقتصاد مقاومتی محقق شود؟

راغفر: من یک مثال برایتان بگویم. هم اکنون 42.5 هزار میلیارد تومان در 4 سال است که به جیب مردم واریز می‌شود. در مجموع بیش از 200هزار میلیارد تومان یارانه نقدی در این 4 سال و سه ماه به مردم پرداخت شده است. طبق برآوردهای ما حداکثر 40 درصد این مبلغ باید به مردم تعلق می‌گرفته است و این‌ها استحقاق دریافت یارانه را داشته‌اند.120 هزار میلیارد تومان از این ثروت دور ریخته شده است. یک دولت به لحاظ ملاحظات سیاسی این کار را شروع کرد، مجلس هم در آن زمان تصویب کرده است. هم اکنون مجلس فشار را بر این دولت گذاشته است که این روند اصلاح شود، اما دولت طبق ملاحظات سیاسی حاضر به اصلاح نیست.

اینجا منافع ملی است که اتلاف می‌شود. منافعی که می‌تواند صرف سرمایه گذاری در میادین مشترک گازی باشد. میادینی که شرکت‌های امریکایی در حال غارت آن هستند. در واقع منافع حزبی، گروهی و سیاسی مورد توجه قرار گرفته و منافع ملی نادیده گرفته شده است. در چنین فضایی چه می‌شود گفت؟ قطعا نسل‌های آینده این گونه تصمیمات را خدمت تلقی نخواهند کرد. از این گونه رفتار‌ها به عنوان خیانت یاد خواهد کرد. در شرایط فعلی که ما تعداد زیادی جوان بیکار داریم، این گونه تصمیمات خوراک برای براندازی نظام است.

چه دولت قبلی و چه دولت فعلی طبق ملاحظات سیاسی خودش حاضر نیست منابع بزرگی را که می‌تواند صرف ایجاد شغل و کاهش نارضایتی‌ها شود، مصروف اشتغال بکند. در فضای فعلی شوخی است که از اقتصاد مقاومتی و تحقق آن بخواهیم حرف بزنیم. چه کسی می‌خواهد مقاومت کند؟ هشت میلیون جوان بیکار؟ در مقابل چه چیزی می‌خواهد مقاومت کند؟ چه تعلق خاطری به نظام دارند؟ چه چیزی درست کرده‌ایم که این‌ها احساس کنند که سهم دارند در این سفره ملی؟ به همین دلیل است که به سهولت از مملکت خارج می‌شوند و ذره‌ای هم احساس دین نسبت به کشور ندارند. مقصر اصلی این وضعیت، اقتصاد کلان و مدیریت کلان اقتصادی است.

 نکته پایانی؟

اقتصاد مقاومتی یعنی مقاوم سازی اقتصاد در مقابل فشارهای خارجی. اینکه به سهولت کسی نتواند سیاست‌های خودش را تحمیل کند. کره، چین، ژاپن، آلمان و... با تقویت بنیان‌های تولید در کشورشان و سرمایه گذاری بالا در تولید توانسته‌اند اقتصادشان را شکوفا کنند. اقتصاد مقاومتی مگر جز این است؟

منبع: تسنیم
برچسب ها: معوقه اقتصاد دلال