* از سال 91 روابط تهران و پکن وارد فاز جدیدی شد
ارزیابی شما از مناسبات ایران و چین در سال 93 چگونه است؟
منصوری: در بررسی عملکرد هر دورهای از روابط بین دو کشور، قطعاً بخش عمدهای از آن مربوط به روابط پایداری میشود که در طول یک زمان نسبتاً طولانی شکل گرفته است. به عبارتی دیگر طبعاً سال 93 یک سال استثنایی برای ایران در روابط با کشورهای دیگر از جمله چین نبود.
نوساناتی در زمانهای مختلفی به وجود میآید، اما تحول عمده به تغییرات اساسی که تقریباً ربطی به زمان معینی ندارد بر میگردد. مثلاً اگر در چین سیاستهای ویژهای در زمینه مسائل اقتصادی یا سیاست خارجی در پیش گرفته شود، طبعاً میتواند یک تحول کلی در روابط خارجی این کشور به وجود آورد، که کمتر مربوط به یک سال معین است. اگر در ایران هم تحولی مانند تغییر دولت، تغییر سیاست نظام و یا تغییر مجلس به وجود بیاید ممکن است باعث تغییراتی در سیاست خارجی شود.
اینکه فکر کنیم در سال 93 تغییر خاصی در سیاست خارجی ایران و چین به وجود آمده طبیعتاً دور از واقعیت است. ولی از سال 91 به تدریج روابط ایران با چین وارد مرحله جدیدی شد. به شکلی که دولت چین احساس کرد که جمهوری اسلامی در منطقه وضعیت با ثباتی پیدا کرده و چین میتواند بر روی روابط بلندمدت با ایران حساب کند.
پس از راحت شدن خیال پکن از بابت افزایش ثبات ایران، مقامات چینی در ملاقاتهای خود با مقامات ایرانی از تعبیرات روابط استراتژیک با تهران صحبت به میان میآوردند. لذا در سال 93 تحت تأثیر این تغییر دیدگاه، روابط ایران و چین توسعه بیشتری پیدا کرد.
متأسفانه به این دلیل که ثبات لازم در مدیریت و سیاستها در کشور ما وجود ندارد، نتوانستهایم روابط پایدار، منسجم و بلندمدتی را با چین داشته باشیم. در حالی که این سالها بهترین فرصتی بود که میتوانستیم برای یک دوران بلندمدت با چین روابط خود را تنظیم کنیم.
رئیس جمهور چین در یکی از ملاقاتهایی که با یکی از مسئولان ایرانی داشت به صراحت اعلام کرد پکن برای برقراری روابط همه جانبه و بلندمدت – و به اصطلاح استراتژیک - با ایران آمادگی کامل دارد.
وزرای چینی میگویند که علیرغم دستور رئیسجمهور مبنی بر گسترش روابط با ایران دو مشکل اساسی در این زمینه وجود دارد که تغییر پی در پی مدیران و تغییر پی در پی سیاستها در ایران بخشی از این مشکلات است.
از این رو ما نتوانستیم از روابط با چین بهرهبرداری کافی کنیم. در حالی که خیلی از کشورها بهتر از ما در روابط با پکن عمل کرده و تعادل و توازن خوبی را با چین برقرار کردهاند.
در سال 93 فراز و نشیبهای متعددی را در عرصه سیاست خارجی داشتیم که ابتدای امسال خوشبینی شدیدی به حل مسئله هستهای در برخی افراد به وجود آمد و بعد از آن افولی را در این قضیه مشاهده کردیم و باعث شد مقداری روابط اقتصادی نوسان داشته باشد.
* باید روابط برد - برد در مناسبات تهران و پکن دنبال شود
آیا منافع مشترکی بین دو کشور وجود دارد؟
منصوری: چین به دلیل سیاستهای اقتصادی خود توانسته دست برتر را در بازار ایران داشته باشد، به گونهای که با فرض رفع کل تحریمها، اروپاییها و آمریکاییها، مانند گذشته نمیتوانند به مانند کشور چین در ایران نفوذ داشته باشند. چرا که چین طی سالیان متمادی پایگاه و جایگاه خود را در اقتصاد ایران به دست آورده است. به ویژه اینکه در سال 93 در تعدادی از طرحها و پروژههای بزرگ، پکن پذیرفته که تامین مالی و به اصطلاح فاینانس آن را بر عهده بگیرد و این مسئله هم طبعاً برای ایران از اهمیت فراوانی برخوردار است.
این همان حرفی است که رئیس جمهور چین گفته بود که پکن میخواهد با ایران روابط استراتژیک داشته باشد. از این رو به نظر میرسد که ما در آینده باید به روابط با چین با این فرض نگاه کنیم که پکن در روابط خود با تهران به دلایل متعدد منافع بزرگی را میبیند و ایران هم چین را به عنوان یک انتخاب مهم در روابط خودش میداند.پس باید بتوانیم به صورت مدیریت شده نهایت بهرهبرداری را از روابط با پکن داشته باشیم.
* تمرکز بر مذاکرات هستهای، ایران را از نگاه به دیگر کشورها و همسایگان دور کرده
دولت چین تمایل بسیاری دارد که بتواند هم منافعی را به ایران برساند و هم اینکه برای خود در بازار ایران منافعی داشته باشد و به اصطلاح سیاسی روابط برد - برد داشته باشد، اما مشروط بر اینکه طرف ما هم بتواند در تنظیم و تداوم چنین رابطهای به شکل مناسبی عمل کند.
وزارت خارجه ایران در یک سال گذشته بیشترین وقت و انرژی را در بحث هستهای گذاشته و آن طور که باید و شاید وقتی را در بحث سیاست خارجی از جمله رسیدگی به روابط ایران و چین نداشته است. در صورتی که نه تنها چین بلکه بسیاری از کشورهای دیگر برای ایران اهمیت فوقالعادهای دارند. لذا در این مقطع باید به این روابط حتما توجه کنیم.
* ایران به دنبال رابطه فعال، متقابل و احترام آمیز با چین
ایران در حرکتهای کلی خود نشان داده است که تمایل دارد با چین رابطه فعال، متقابل و احترامآمیزی را داشته باشد و از این نظر هیچ مشکلی وجود ندارد.
چین کاملا انقلاب اسلامی، ملت و دولت ایران را درک میکند و آن را میشناسد اما غرب و آمریکا این چنین نیستند زیرا آنها آنگونه که باید و شاید انقلاب اسلامی را درک نمیکنند و یا نمیخواهند درک کنند و از موضع استکباری و سلطهجویانه با ایران برخورد میکنند.
آیا اشتراکات فرهنگی میتواند عاملی برای بسط و گسترش روابط سیاسی شود؟
منصوری: جمهوری اسلامی ایران باید در روابط با چین سرمایهگذاری بیشتری کند. ولی احساس من این است که آنچنان که باید در این زمینه عمل نمیشود. زیرا بیشتر حرف میزنیم و کمتر عمل میکنیم. به عنوان مثال هم اکنون در چین بیش از هزار نفر در حال فراگیری زبان فارسی هستند، ولی در ایران 10 نفر که با فرهنگ، ادبیات، زبان و ملیت چینی آشنایی عمیقی داشته باشند، وجود ندارد و این موضوع یکی از نشانههای ضعف سرمایهگذاری ایران در رابطه با چین است. در حالی که این موضوع بسیار مهم و تاثیرگذار است.
امروز در تمام ملاقاتها بین مسئولان ایرانی و چینی، مترجمان چینی حضور دارند و این ضعف بزرگی برای کشور ما محسوب میشود. ضمن اینکه همکاریهای علمی و فرهنگی بین تهران و پکن نزدیک به صفر است و متاسفانه هیچ اقدام خاصی در این زمینه انجام نشده، در حالی که طرف چینی در این زمینه خیلی فعال بوده است. بنابراین در این زمینه ضعف داریم.
طرف چینی در روابط با ایران بیش از حد معمول احتیاط میکند که این امر جزو نقاط ضعف دولت چین محسوب میشود. البته آنان در مسائل داخلی کشور خود هم به طور معمول آرام و با احتیاط حرکت میکنند. زیرا آنها نمیخواهند با اشتباهات نسنجیده خسارتهای سنگینی را متوجه خود کنند، اما در عین حال در مورد ایران بیش از اندازه احتیاط به خرج میدهند.
چینیها برای خود استدلالهایی دارند که این استدلالها با واقعیت فاصله دارد. در حالی که روند قضایای جهانی نشان میدهد که نظرات ایران در طول سه دهه گذشته در مورد تجزیه و تحلیلهای منطقهای و بینالمللی نسبت به دیگران صحیحتر و واقعبینانهتر بوده است.
* برخی اقدامات، طرف چینی را در گسترش مناسبات با ایران مردد کرده
جمهوری اسلامی ایران از 3 دهه قبل به دلایل مختلف افول قدرتهای بزرگ را پیشبینی کرده بود. در حالی که هم اکنون شاهد هستیم که شوروی و همچنین بلوک شرق عملا فروپاشید و غرب هم به سراشیبی افول افتاده است که این امر غیر قابل انکار است.
امروز دهها کتاب در اروپا و آمریکا در مورد افول غرب توسط نویسندگان غربی نوشته شده که برای مثال کتابهای «پایان عصر آمریکا» و همچنین «مرگ غرب» بخشی از این کتابهاست. ولی چینیها بیش از اندازه در مورد رابطه با ایران احتیاط میکنند، البته شاید برخی رفتارهای ایران هم بیتاثیر نبوده است. زیرا برخی اقدامات و رفتارهای ما آنها را برای داشتن روابط همه جانبه و بلندمدت مردد کرده است.
* تهران و پکن همدیگر را از کانال غرب میشناسند
آیا از ظرفیتهای موجود در دو کشور در راستای بسط مناسبات استفاده شده است ؟
منصوری: واقعیت تلخی را در روابط ایران و چین باید بگویم این است که علیرغم اینکه دو طرف نسبت به این موضوع واقفند، ولی تلاش جدی برای رفع این ضعف نشده است. واقعیت تلخ این است که دو طرف یکدیگر را از کانال غرب میشناسند یعنی مطالعات ایران در مورد چین از کتابها و رسانههای اروپایی و آمریکایی است. همچنین وقتی چینیها میخواهند در مورد ایران مطالعه کنند کتابها و رسانههای غربی را درباره ایران میخوانند و این نقطه ضعف بزرگی محسوب میشود. هر دو طرف هم این نقطه ضعف را نسبت به یکدیگر قبول دارند.
وقتی چینیها به ایران میآیند به اتفاق و با قاطعیت میگویند تصوری که ما از ایران داشتیم غلط بود و اصلا ایران آن چیزی نیست که فکر میکردیم. در سال 1387 وزیر فرهنگ اسبق چین بعد از بازنشستگی برای دو هفته میهمان ایران بود وقتی به کشور خود بازگشت کتابی را درباره ایران نوشت و به صراحت در آن کتاب اعلام کرد که ما در مورد ایران اشتباه کردیم و ایران کاملا متفاوت از تصورات ذهنی ماست و از مردم چین درخواست کرد ایران را واقعبینانه بشناسند.
نگاهی خاص در بین مردم ایران از چین و کالاهای آن وجود دارد، نظر شما راجع به آن چیست؟
منصوری: مردم ایران هم در مورد چین دیدگاههای بسیار اشتباهی دارند، ضمن اینکه رسانههای ایران هم در مورد چین نقش خوبی را ایفا نکردهاند. در طول یک سال گذشته تصاویری که از تلویزیون ایران در رابطه با چین پخش شد فقط زلزله، طوفان، هوای آلوده، ریزش ساختمان، انفجار معدن و اختلافات قومی بوده و ابدا از پیشرفتهای عظیم چین در بخشهای مختلف تصاویری پخش نشد. در حالی که این ذهنیت مردم ایران بسیار دور از واقعیت است.
* صادرات کالاهای چینی با بهترین کیفیت به اروپا و آمریکا
امروز چین یکی از قدرتهای عظیم علمی و فنی در دنیاست که این امر دقیقا برخلاف ذهنیتی است که در ایران وجود دارد. در حالی که چین امروز کالاهای صادراتی خود به اروپا و آمریکا را با بالاترین کیفیت صادر میکند، ولی تاجر ایرانی بدترین جنس چینی را خریداری کرده و به کشورمان میآورد و ذهنیت مردم ایران را از چین بد جلوه میدهد.
چشمانداز روابط ایران و چین را چگونه ارزیابی میکنید؟
منصوری: به آینده روابط ایران و چین خوشبینم، ولی به دلیل ضعف مدیریتی نتوانستهایم از تمام ظرفیتهای موجود استفاده کنیم و فکر میکنم در آینده هم نتوانیم این کار را انجام دهیم.
* سفارت پاکستان در پکن با 70 پرسنل ولی سفارت ایران با 25 پرسنل
برای نمونه سفارت پاکستان در پکن حدود 70 نفر پرسنل دارد در حالی که سفارت کشورمان در چین فقط 25 کارمند دارد که این موضوع به خوبی نشاندهنده مسائل مختلف، تفاوتها و همچنین اشتباهات ایران در مورد چین است.
نقش چین در مذاکرات هستهای را چگونه ارزیابی میکنید؟
منصوری: ایران در سال 93 شدیداً درگیر بحث مذاکرات هستهای بود و چین یکی از طرفهای 1+5 بود.
* نقش تعدیلی و تا حدودی حمایت کننده چین از ایران در مذاکرات هستهای
چین نقش تعدیلکننده و تا حدودی هم حمایتکننده از ایران را در مذاکرات هستهای داشت. اگر چه شاید ایران انتظار بیشتری از پکن داشت. ولی پکن هم دلایل خاص خودش را برای مواضع و سیاستهایش دارد که برخی از این دلایل هم موجه و منطقی است.
بزرگترین مسئولیت هر دولت این است که بالاترین تلاش خود را برای کسب حداکثری منافع ملی کشورش داشته باشد. البته اگر دولت، دولت دینی است سعی خواهد کرد که کسب حداکثر منافع ملی را با توجه به آموزههای دینی انجام دهد. ولی اگر پایبندی دینی نداشته باشد، محدودیتی نیز در این زمینه نخواهد داشت. لذا نباید توقع داشته باشیم که دولت چین بدون توجه به منافع ملی خود برای ایران کاری را انجام دهد.
متاسفانه برخی اینگونه فکر میکنند که ما هر گونه که خواستیم میتوانیم با دنیا عمل کنیم، ولی دنیا آنچنان که ما میخواهیم باید با ما رفتار کند که این وضعیت اصلا امکانپذیر نیست!
* مسئولان چینی معتقدند که ایران روابطش را با غرب تنظیم کرده
یکی از انتقادات مسئولان دولت چین نسبت به ایران این است که هنوز
مسئله هستهای برای تهران به جایی نرسیده ولی روابط ایران و اروپا چند برابر شده
در حالی که روابط ایران و چین مشخص نیست که چه مقدار پایدار باشد. لذا توقعی باقی
نمیماند که ما هر چه خواستیم را طرف چینی برآورده کنند و چینیها منافع خود را از
دست داده و روابط خود را با دیگران به خطر بیندازند. ضمن اینکه آنها صریحا میگویند
که ایران گرایشهای خود را به سمت غرب تنظیم کرده است و نگاهی به چین ندارد.