صراط: علی کفاشیان در گفتگوی ویژه نوروز با مهر که قبل از پایان سال گذشته انجام شد، با بیان اینکه حس پدر بزرگ بودن شیرین است، به مواردی از جمله «بانوان ایران درسال 93 موفقتر از آقایان بودند»، «فکرش را میکردم به عراق ببازیم»، «نگران بودم از آرژانتین زیاد گل نخوریم»، «بدم نمیآمد با مسی عکس بگیرم»، «رئیس صداوسیما به ما وقت ملاقات نداد»، «کارهایمان روی ریل هست اما یک جاهایی پنچری داریم»، «سال 94، سال نوسانات باشد»، «دوست داشتم همگی با هم تغییر کند»، «هزینه یک ریال از فدراسیون برای بنده نوعی حرام است»، «شاید یک روز منتقد فدراسیون شوم»، «هنوز وقت برای تصمیمگیری در مورد رئیس شدن دوباره، دارم»، «استعفا دادن در خون من نیست»، «سال دوم دبستان یک ضرب مردود شدم»، «در مراسم خواستگاریام، نمیخندیدم، خجالت میکشیدم»، «علی کریمی مردانگی کرد» و ... اشاره کرد.
متن گفتگوی خبرنگار ما با رئیس فدراسیون فوتبال را میخوانید:
* خیلیها معتقدند سال 93 فوتبال ایران عملکرد خوبی نداشت...
ـ نمیتوان گفت سال خوبی نبود، اما بد هم نبود. سال متوسطی داشتیم. اما امیدوارم با همین سیستم کارمان را در سال آینده هم ادامه دهیم.
* اما تیمهای پایه و حتی تیم بزرگسالان نیز در تورنمنتهایی که شرکت کردند، انتظارات را برآورده نکردند.
ـ با حرف شما موافقم. ما زحمات زیادی برای تیمهای نوجوانان، جوانان و امید کشیدیم، اما نتوانستیم در مسابقات آسیایی جهانی نتیجه بگیریم. در این بین تیمهای بانوان ایران و تیم فوتبال ساحلی که قهرمان آسیا شد، عملکرد خوبی داشتند.
* شما 17 تیم ملی دارید، عملکرد کدام تیم بهتر بود؟
- هرچند در مجموع عملکردمان در این سال خوب نبود، اما در ردههای پایه، تیمهای خانمها بهتر از آقایان بودند، آنهم در شرایطیکه امکاناتشان کمتر بود اما در رده نوجوانان و جوانان از گروهشان صعود کردند.
* در این بین تیمهای پایه ایران بدترین نتایج ممکن را کسب کردند...
ـ متاسفانه چوب مربیگری را در این ردهها خوردیم و 3 تیم شایستهمان نتیجه نگرفته است، آنهم درحالیکه میتوانستند بین 3 تیم برتر ردههای خود قرار گرفتند. البته تیم نوجوانان و مربیاش قنبرپور بدشانسی آوردند، ولی تیم امید واقعا خراب کرد. ما برای آوردن وینگادا و تیم امید سرمایهگذاری خوبی انجام دادیم ولی این تیم نتوانست نتیجه بگیرد.
* تیم ملی هم نتوانست در جام ملتهای نتایج خوبی را بدست آورد...
- درست است در جام ملتهای آسیا نتیجه خوبی نگرفتیم اما درخشیدیم. ما در مرحله گروهی، سه تیم را بردیم اما نباید فراموش کنیم همه تیمها با انگیزه مقابل ما قرار میگیرند.
* خودتان فکر میکردید مقابل عراق ببازیم؟
ـ بله فکرش را میکردم به عراق ببازیم زیرا همیشه عراق برای ما خطرساز بوده است، به همین خاطر گفته بودم دوست دارم به جای عراق با ژاپن روبرو میشدیم. ژاپن قوی بود و منطقی بازی میکرد و میتوانستیم بازی بهتری را برابر آنها انجام دهیم.
*بعد از آن بازی چیزی به پولادی نگفتید؟
ـ من او را اصلاً ندیدم و فقط میتوانستم بگویم خسته نباشید!
* آیا کارهای فدراسیون فوتبال روی ریل خودش قرار گرفته است..
ـ در همه ابعداد روی ریل هست اما یک جاهایی پنچری داریم، خصوصا در مسائل مالی. شاید در سال جدید مشکلات جدیدی پیدا کنیم زیرا مربیان تیمهای امید، جوانان و نوجوانان عوض شدهاند که تجربه جدیدی است و باید همه آنها را ارزیابی کنیم. همچنین باید از تیم ملی برای حضور موفق در مقدماتی جام جهانی پشتیبانی کنیم. ممکن است سال 94، سال نوسانات باشد زیرا تیمهای مختلفمان باید در مسابقات شرکت کند و همچنین انتخابات فدراسیون را پیش رو داریم.
* حضور در جام جهانی. این مهمترین اتفاق فوتبال در سال 93 بود، از نظر شما بهترین اتفاقی که در جام جهانی رخ داد، چه بود؟
ـ حضور ایرانیها که با چه عشق و علاقهای از سراسر دنیا به برزیل آمده بودند، تا تیم ملی را حمایت و تشویق کنند، خاطرات خیلی قشنگی را برای من رقم زد.
* در روز بازی با آرژانتین چه شرایطی داشتید و پیشبینی شما از نتیجه آن بازی چه بود؟
ـ نگران بودم، آن هم نگران اینکه تیم ملی زیاد گل نخورد. خودم فکر میکردم 3 تا گل میخوریم، اما آن بازی بسیار خوب بود و حتی ایران میتوانست نتیجه بهتری را کسب کند، ولی مسی در ثانیههای آخر کار خودش را کرد.
* بعد از بازی با آرژانتین چه احساسی داشتید؟
ـ در دلم احساس رضایت کاملی داشتم که خدا را شکر در این آزمون سخت، عملکرد ایران قابل دفاع بود. مقابل نیجریه، قدرتمند به تساوی رسیدیم و برابر آرژانتین با بدشانسی در دقایق آخر گل خوردیم. ضمن اینکه مانند خیلیها نگران بازی با بوسنی بودم، زیرا آنها تیم قدرتمند و بازیکنان خوبی داشتند. متاسفانه تیم ایران در آن مسابقه بازتر بازی کرد، زیرا به پیروزی نیاز داشت؛ موضوعی که فرصت را در اختیار بازیکنان بزرگ بوسنی قرار داد.
* خیلیها میگویند ایران در جام جهانی هم ناکام بود؟
ـ نمیتوانیم بگوییم در جام جهانی ناکام بودیم، زیرا حضور در بازیهایمان خوب بود. تنها 32 کشور میتوانستند به این تورنمنت برسند که ایران یکی از آنها بود. شما ببینید چندین میلیون نفر در ایران بازی ایران و آرژانتین را بازی کرد.
* دوست داشتید با مسی عکس سلفی بگیرید؟
ـ بدم نمیآمد، اما اخلاقم اینگونه نیست به کسی بگویم بایست و با من عکس بگیر، حتی اگر مسی باشد. البته فرصتی هم فراهم نشد. مسی هم مانند بقیه. او داشت مصاحبه میکرد و من کنارش خیلی راحت رد شدم.
* قرار بود پیراهن مسی که جواد نکونام گرفت، به موزه فوتبال داده شده یا حراج شود؟
ـ واقعاً؟ خبر نداشتم. اگر اینگونه است به جواد میگویم آن را تحویل دهد.
* مهمترین اتفاق جامجهانی از دیدگاه شما چه بود؟
ـ در برزیل خیلی خوش گذشت و من چیز خاصی ندیدم. البته پیروزی 7 بر یک آلمان مقابل برزیل که بعد از مصدومیت نیمار رخ داد، بازی جالبی بود. برای برزیل چنین باختی واقعا سنگین بود.
* فکر میکردید چه تیمی قهرمان آن رقابتها شود؟
- همیشه بین آلمان و برزیل یکی را مدعی قهرمانی میدانستم.
* آیا قبول دارید در زمان شما تیم ملی کمتر با تیمهای بزرگ دنیا بازی کرده است؟
ـ به غیر از آرژانتین، تیم ملی در بازیهای دوستانه با برزیل، روسیه و شیلی بازی کرد. حتی قرار است با سوئد هم بازی کنیم که تیمهای قدرتمندی هستند. اگر مشکل اسپانسر و حق پخش که بزرگترین معضلات ما هستند، برطرف شود، حتی میتوانیم با تیمهایی مانند ایتالیا نیز بازی کنیم. بازیهای خوب آماده است ولی باید شرایط مالی آن فراهم شود.
* و مشکل حق پخش همچنان به فوتبال ضربه میزند؟
ـ صدا و سیما میخواهد برای پخش بازی تیم ملی با شیلی و سوئد به ما تنها 5 هزار دلار پرداخت کند، آنهم درشرایطیکه حداقل 2 برنامه 2 ساعته خود را پر میکنند، تبلیغ میگیرند و .... ضمن اینکه این بازیها در تعطیلات عید همه در خانه هستند و بازیها را تماشا میکنند.
* برای بیان این مشکلات هنوز با سرافراز رئیس جدید صداوسیما جلسه داشتهاید؟
- از آقای سرافراز درخواست برگزاری جلسه داشتیم اما در این چند ماه به ما وقت نداند. وزیر ورزش و جوانان هم با مسئولان صدا و سیما برای پرداخت حق پخش صحبت کرد اما خبری از دریافت مطالباتمان نشد. حتی تفاهمنامهای بین وزارت ورزش، صدا و سیما و وزیر کشور صورت گرفت تا حق پخش پرداخت شود اما هنوز به آن عمل نکردند. این واقعا حق فوتبال، فدراسیون، سازمان لیگ و باشگاهها است.
* چقدر امیدوار هستید امسال حق پخش قانونی شده و به طور کامل پرداخت شود؟
ـ تنها راه این است که حق پخش قانونمند شده و صدا و سیما موظف شود که بخشی از محل تبلیغات را به فدراسیون فوتبال و یا ورزش پرداخت شود.
* امسال بسیاری از دوستان نزدیک شما از فدراسیون رفتند؛ مانند آیتاللهی. خودتان راضی بودید چنین اتفاقاتی رخ بدهد؟
ـ تغییر و تحولات خوب است و دوست داشتم همه با هم تغییر کنیم اما اتفاق بد در این تغییر و تحولات این بود که برخی از اعضای هیات رئیسه فدراسیون علیه همدیگر نامه نوشتند.
* به نظر میرسد هیات رئیسه با شما همراه نیست؟
ـ نمیتوانم بگویم همراه نیستند، اما از برخی مسائل تاثیر گرفتند. مثلا همان اتفاقی که در مجمع رخ داد. از کاه، کوه ساختن بد است. اینکه مطلبی نباشد و بگوییم در صورتجلسات امضای فلان شخص است یا نیست و یا فلان مصوبه و سند امضا شده یا نه؟ اینجا پول رفته یا نرفته، درست نیست.
* آیا قبول دارید بعضی از این انتقادات مغرضانه بود؟
ـ ناراحتی من از این است که یک نفر رئیس باشد و همه بگویند او تخلف کرده که این اتفاق بدی است. اما اینکه هیات رئیسه بگوید همه چیز خوب است، اما تحت تاثیر مسائل بیرونی مطالبی را مطرح کند، درست نیست.
* این عوامل بیرونی چه کسانی بوده و چند نفر هستند و آیا دنبال پست شما نیستند؟
ـ نفر یعنی چه؟ این یک تشکیلات است. آنها بهتر بود در هیات رئیسه برخی مسائل را مطرح میکردند و میگفتند که با فلان تصمیم شما مخالفیم و این موضوع مطرح میشد و در نهایت در مورد آن رایگیری صورت میگرفت. اگر حتی رایگیری برخلاف نظر من هم بود، مشکلی نداشتم، زیرا میگفتم تصمیم هیات رئیسه است. اما اینکه نامهای بزنند و بگویند فلان کار را انجام بده و یا دبیر و نایب رئیس را عوض کن، آن هم درحالیکه این دو نفر عضو هیات رئیسه هستند و میتوانستند این موضوعها را در نشست مطرح کنند.
* ولی این اعضا قبل از اینکه موضوع را در هیات رئیسه مطرح کنند، آن را رسانهای میکردند.
ـ بله دقیقا. ببینید آیا بهتر نبود آنها موضوعات مد نظرشان را در هیات رئیسه مطرح میکردند و میگفتند اگر چنین تغییراتی را انجام دهید، به نفع خودت و فدراسیون است. آن موقع اگر اکثریت اعضا به این موضوع رای میدادند، آن را انجام میدادیم. ببینید در یک خانواده اختلاف نظر وجود دارد، اما اینکه یک کارهایی که هماهنگ شده، انجام دهید، زیاد خوب نیست. قطعا برای من رای اکثریت خیلی مهمتر از این بود که افراد تحت تاثیر نفرات دیگر بخواهند حواشی را علیه فدراسیون ایجاد کنند.
* مطرح شدن بحث مشکلات مالی فدراسیون هم در راستای همین موضوع بود؟
ـ البته این موضوع در مجمع مطرح شد که رئیس هیات فلان استان بحث ابهام در مسائل مالی را مطرح کرد. این مسائل خیلی بد است آن هم در زمانی که آقای ایکس یا ایگرگ هزاران میلیارد خوردند. بعضیها فکر میکنند پولی برده که خورده شده است اما خودشان میدانند ما پولهایمان را روی هم میگذاریم تا تیمهای ملی به مسابقات بروند، درست نیست. واقعا وجدان آدم قبول نمیکند که یک تیم به خاطر مشکلات مالی، مسابقاتی را از دست بدهد. باور کنید اگر خودم پول داشتم، آن را به فدراسیون قرض میدادم تا در اعزام تیمها به مشکل نخورم و کار راه بیفتد.
* ولی این ابهامات سال سختی را برای شما رقم زد.
ـ همیشه در زندگیام سعی کردم امانتدار مسئولیتی که دارم، باشم. هر پولی هم که برای فدراسیون بیاید، هزینه یک ریال آن برای بنده نوعی حرام است و باید همه منابع مالی به خوبی مدیریت شود؛ ضمن اینکه فراموش نکنید تمام هزینهکردهایمان طبق مصوبات هیات رئیسه و مجمع بوده است. اینکه پول از جایی آمده و هزینه شده، به روش کاری افراد برمیگردد.
* با توجه به تمام این مسائلی که پیش آمده، آیا باید سال 94 را سال جدایی کفاشیان از فوتبال دانست؟
ـ نه اصلاً. زیرا از ابتدای اردیبهشتماه که نایب رئیس AFC خواهم شد، چهار سال دیگر نیز در تشکیلات فوتبال خواهم ماند. اگر بخواهم از ریاست فدراسیون هم کنار بروم، طبق قوانین AFC باید عضو هیات رئیسه فدراسیون بوده و در مجمع هم حضور یابم. همچنین همه دوستان رسانهای از من در مورد مسائل بینالمللی فدراسیون سئوال میکنند، پس همچنان خواهم بود. شاید هم روزی به عنوان منتقد صحبت کنم. اما اینکه کاندیدای ریاست فدراسیون خواهم شد، را باید در روزهای نزدیک به زمان برگزاری مجمع پاسخ دهم.
* پس میخواهید ببینید حریفان قدرتمندی دارید یا خیر؟
ـ باید ببینم چه کسانی کاندیدا میشوند و برنامههایشان چگونه است و پس از آن در مورد ماندن یا رفتن تصمیم میگیرم. همچنین ببینند کسانی که میآیند آیا میتوانند بهتر از من کار را اداره و جلو ببرند که در این صورت به مجمع توصیه میکنیم به این آقایان اعتماد کنند زیرا خیلی سخت است که همچنان کارها را پیش ببریم.
* آیا کسی است که شما بخواهید به عنوان جایگزین خود از آن نام ببرید؟
ـ واقعا فردی را نمیشناسم که بخواهم از او به عنوان جایگزین خودم نام ببرم زیرا افراد باید ابتدا تمایل و سپس برنامه خود را ارائه کنند تا در مورد آنها اظهارنظر کرد. مثلا افرادی که از سوی یک نهاد مانند وزارت ورزش و یا ساختارهای دیگر دولتی حمایت میشوند، شرایط خوبی خواهد داشت، پس مجمع هم میتواند به آنها رای دهد.
* اهل استعفا دادن هستید یا نه؟
ـ استعفا چرا؟ استعفا دادن در خون من نیست و برکناری را بیشتر دوست دارم، زیرا راه میروند و میگویند برکنار و یا عزل شد. ضمن اینکه وقتی مجمع به من اعتماد کرده و رای داده، به نظرم توهین به مجمع است که استعفا دهم. اما اگر مجمع اعلام کند آقای کفاشیان تا به این جای کار که انجام دادهای، دستت درد نکند و برو تا یک فرد دیگر را بیاوریم، آن زمان دیگر مشکلی وجود ندارد و میروم.
* البته برکناری شما تبعات منفی بینالمللی بسیاری برای فدراسیون فوتبال در پی خواهد داشت؟
ـ بله دقیقاً. البته کسی نمیتواند من را برکنار کند. البته ثبات مدیریت در مجموع به سود فوتبال است، زیرا امروز در آسیا، کفاشیان را به خاطر ثبات و ماندگاریاش میشناسند. مثلا با من تماس میگیرند و میگویند در فلان موضوع از ما حمایت کن و یا به ما رای بده که من هم به همه میگویند چشم و فقط به شما رای میدهم (با خنده).
* پس به همه جواب مثبت میدهید؟
ـ بله میگویم تو را قبول دارم، همین. این رفاقتها در آسیا تاثیرگذار است، ولی شما نگاه کنید وقتی یک نفر جدیدی میآید، تا میخواهند او را بشناسند و با او ارتباط بگیرند، زمان زیادی از دست میرود.
* مطمئنا ثمره ثبات، ارتباطات خوب است.
ـ دقیقاً مانند بلاتر. شاید توان مدیریتیاش پایین باشد، اما مجموعه فوتبال دنیا به این نتیجه رسیده که ثبات مدیریتی میتواند بهتر باشد تا ایجاد تغییرات جدید وگرنه آدم قویتر از بلاتر زیاد هستند. یا به فوتبال داخلی خودمان نگاه کنیم که در سال 93 برخی باشگاهها دچار تغییرات مدیریتی بسیاری شدند و در حال از بین رفتن هستند. بگذارید یک مدیر کار را پیش ببرد و آزمون و خطا نکنید. فرصت دهید، حوصله کرده و صبر داشته باشید تا کارها خوب پیش برود. برای خودم هم سخت است زیرا مجمع به من اعتماد کرد و باید کارها را به خوبی پیش ببریم.
* چه دلیلی باعث شد نبی از دبیرکلی فدراسیون فوتبال کنار گذاشته شود؟
ـ هم نامه هیات رئیسه برای برکناری نبی مطرح شد و هم وزارت ورزش خواست که او نباشد. من هم به نظر هیات رئیسه احترام گذاشتم و با این تغییر موافقت کردم.
* چرا وزارت ورزش و جوانان نمیخواست نبی بماند؟ آیا مسائل پشت پردهای در میان بود؟
ـ نمیدانم اما اتفاق خاصی نبود. فقط میخواستند خون جدیدی را به مجموعه تزریق کنند. همچنین یک نیروی جدید بیاید و ببیند اوضاع و احوال چگونه است و کاستیها چیست. همین که سیستم به من اعتماد کند که نفر جدید نیز همان حرفهای نفر قبلی را میزند، اتفاق خوبی است.
* بحث طباطبایی به کجا رسید؟ مسئول مالی فدراسیون که برادر زن شما هم است...
ـ من 20 سال است که به ایشان اعتماد دارم و حتی مسائل مالی زندگی شخصی خود را به ایشان سپردهام. در فدراسیون فوتبال و حتی قبل از آن، فدراسیون دوومیدانی منابع مالی زیادی دست ایشان بود که جابجا شد اما یک ریال آن کاهش پیدا نکرد. او به هیچ احدی اجازه نمیدهد خارج از عٌرف، به پولها دست بزند؛ حتی اگر من باشم و میگوید کارتان غیرقانونی است. بنده هم یکی از دلایل موفقیتم در سیستمهای مالی بخشهای زیرمجموعه، شفاف بودن مسائل مالی است. ایشان امانتدار بود و بدون هیچ چشمداشتی کارها را به بهترین شکل انجام میداد.
* اما حرف و حدیث پشت سر ایشان زیاد بوده و حتی وزیر ورزش هم اظهارنظری در این خصوص داشته است.
ـ در سفرهای تیم ملی و طبق مصوبه هیات رئیسه، همانگونه که مربی، بازیکن، حراست، پزشک یا تدارکات پاداشی دریافت میکردند، از این پاداش به طباطبایی هم میرسید که از همه پایینتر هم بوده است. قطعا هر تیمی برای اینکه کارهایش به خوبی انجام شود، نیاز به تمام عوامل اجرایی و فنی دارد. اصلا بحث فامیل بودن ایشان با بنده مطرح نیست. ضمن اینکه ایشان آنچه را که من باید امضا کنم، بررسی کرده و من به احترام ایشان آنچه را پاراف کرده، امضا میکنم.
* بدترین انتقادی که در سال 93 متوجه شما شد، چه بود؟
ـ انتقاد که زیاد مطرح میشود که برخی از آنها بسیار بد بود. بدترینش هم این بود که ابهامات مالی را مطرح کردند و عملکرد فدراسیون را طوری بیان کردند که انگار در مسائل مالی دچار مشکل است. تمام این مسائل، آدم را آزار میدهد.
* شما دو وزیر ورزش را تجربه کردید؛ یکی محمد عباسی و دیگری محمود گودرزی. کدام آنها بهتر بودند؟
ـ این سئوال را نمیتوان جواب داد زیرا محمد عباسی شیوه کاری خودش را داشت و محمود گودرزی هم با شیوه خودش کار میکند. البته اینکه گودرزی خودش ورزشی بوده است، این خودش یک حٌسن است. پس از سالهایی که ورزشیها نمیتوانستند رئیس سازمان تربیتبدنی یا وزیر ورزش شوند، ایشان که سابقه ورزشی خوبی دارد، در راس امور قرار گرفته است. به نظر من ایشان تخصص این کار را دارد ولی باید به ایشان زمان داد تا تفکراتش را به خوبی پیاده کند.
* واقعیت دارد شش ماه است محمود گودرزی را ندیدهاید؟
ـ بله. البته از دور و تلویزیونی ایشان را دیدهام، اما مذاکره و صحبتی با یکدیگر نداشتیم. البته امیدوارم در سال 94 با همدیگر آشتی کنیم.
* ارتباط شما با وزیر و وزارت وزرش همانند هشت ماه گذشته است؟
ـ با وزیر یا مسئولان وزارت ورزش؟ اگر منظورتان وزیر است، باید بگویم نه. اما با سایر مسئولان وزارتخانه از جمله نصرالله سجادی ارتباط خوبی دارم.
* یعنی نمیخواهند مشکلات موجود را رو در رو حل کنند؟
ـ بهتر است این سئوال را از خودشان بپرسید.
* علی کفاشیان جهتگیری سیاسی هم دارد؟
ـ نه در این سالها اصلاً سیاسی نبودم و دنبال این مسائل نبودهام و هیچ وقت سراغش نرفتهام، نه دنبال گروه و نه دستگاه خاص هستم.
* از نظر شما بهترین مدیر، مربی و بازیکن در سال 93 چه کسانی بودند؟
ـ مدیر که خودم (با خنده) و نمیتوانم مربی و بازیکنی را انتخاب کنم.
*و بهترین فدراسیون و ورزشکار؟
ـ به نظر من فدراسیون والیبال یکی از فدراسیونهای موفق بوده و بعد از آن کشتی که سال گذشته موفقیتهای خوبی داشتند و باید به مدیران و ورزشکاران آن تبریک گفت. البته رشتههای دیگر هم خوب بودهاند اما این دو فدراسیون بیشتر در چشم بودهاند. همچنین بین ورزشکاران احسان حدادی را بیشتر دوست دارم.
* دوست داشتید رئیس فدراسیون والیبال بوده یا شوید؟
ـ نه اصلاً. ظرفیت من در فوتبال پر شده و اصلا دوست ندارم آنجا باشم. این هم یک خوراک آماده بود که از فدراسیون قبلی (یزدانی خرم) به فدراسیون بعدی رسید و آنها هم سیستمی داشتند که خوب کار کردند و کارها را خوب جلو بردند. البته فوتبال با والیبال قابل قیاس نیست.
* یعنی اگر از فوتبال بروید، به هیچ فدراسیون دیگری نخواهید رفت؟
ـ سن من بالا رفته و تا بخواهم جای دیگری بروم و دوباره کار را شروع کنم، حوصلهاش را ندارم.
* خوشحالکنندهترین خبری که سال 93 شنیدید، چه بود؟
ـ به دنیا آمدن نوهام. خیلی خوشحالم زیرا اولین نوهام بود؛ دختر است و خیلی شیرین.
* شیرینترین و تلخترین اتفاقی که سال 93 در فدراسیون فوتبال افتاد؟
ـ (بعد از یک مکث طولانی) نمیدانم چه بگویم. تلخترین اتفاق رفتن دوستانمان از فدراسیون بود.
* سال 92 برای شما بهتر بود یا سال 93؟
ـ سال 92. زیرا تیم بزرگسالان به المپیک جام جهانی رسید و تیمهای پایه هم جواز حضور در مسابقات نهایی ردههای خود را به دست آوردند و امیدوار بودیم آنها در سال 93 جهانی میشوند. اما سال 93 سال نتیجهگیری بود اما آن نتایجی که میخواستیم، رخ نداد.
* هنوز هم با نبی و آیتاللهی در ارتباط هستید؟
ـ بله. هر چند روز یک بار با نبی صحبت میکنم اما آیتاللهی از روزی که از فدراسیون رفت، دیگر نیامد. البته ناراحت هم نیست. ما چند بار تلفنی با او صحبت کردیم که گفت بسیار راحت است و نفس راحتی میکشد.
* امسال هم در پیادهروی اربعین حضور داشتید؟
ـ نه متاسفانه. آن هم به خاطر اینکه پایم درد میکرد.
* از پسر پر حرف و حدیثتان چه خبر که مطالب مختلف در مورد او مطرح میشود؟
ـ منظورتان احسان است؟ او فوقلیسانس تربیتبدنی دارد و در رشته بدنسازی در آسیا عناوینی را به دست آورده است. او 100 بار از من خواهش کرده که جایی یا سالنی برای من بگیر، زیرا به بدنسازی علاقه دارد. اما به او گفتهام تا زمانی که من در فدراسیون و این تشکیلات هستم، چنین کاری را برایت نمیکنم. هیچ وقت نخواستم از امکاناتی که در اختیارم است، برای خانوادهام استفاده کنم. حتی او چند پیشنهاد از باشگاهها داشت، اما به او اجازه ندادم زیرا فکر میکردم به خاطر من چنین پیشنهادی مطرح شده است.
* پس چه کار میکند؟ اینکه میگویند پورشه دارد، درست است؟
ـ او ورزش میکند و در خیابانها میگردد تا بیکار نباشد. نه بابا پورشهاش کجا بود؟ کاش او برخی کارها را بلد بود. او کلی طرح میدهد و آخر سر میگوید 20 هزار تومان پول توجیبی به من بده.
* خیلی از مدیران، پسرهای خود را سر کار میبرند اما شما ...
ـ خب این هم تقصیر من است زیرا خیلیها هستند که فرزندان خود را فوتبالیست کرده یا در شغلهای دیگر میروند، اما من این کار را نکردهام. البته تنها حٌسنی که ورزش برای او داشت، این است که کارت مجموعه انقلاب دارد و برای ورود به این مجموعه پولی نمیدهد. پسر دیگرم هم در سایپا کار میکند و کسی او را نمیشناسد.
* بهترین و بدترین صحبتی که از مردم در خیابان میشنوید، چیست؟
ـ یکسری به من میگویند چرا انقدر میخندی و نیشت باز است و نفرات دیگر میگویند خوب است که میخندی. البته بیشترین هجمهای که امسال با آن روبرو بودهام، در مورد کیروش بود که میگفتند باید این مربی را نگه دارید. مشک هم نمونه خروار است و ما متوجه میشویم که نظرات مردم در خصوص اقدامات ما چیست.
* روزانه چقدر با مردم روبرو میشوید و آیا خریدهای خانه را خودتان انجام میدهید؟
ـ بیشتر در نانوایی و میدان میوه و ترهبار، آنها وقتی من را میبینند، تعجب میکنند و میگویند مگر شما خودتان خرید میکنید. میگویند چرا زنگ نمیزنید تا جنس را برایتان بیاوریم و من میگویم چند بار زنگ زدیم اما این اتفاق نیفتاد. صبحها خودم به نانواییها میروم که او بعضی وقتها، شاطرمان نانهای خشخاشی خوبی به من میدهد ولی میگوید برایم گرم کن بیاور.
* تا حالا با مترو یا BRT به سر کار یا خانه رفتهاید؟
ـ یک بار با آژانس به فدراسیون فوتبال آمدم که راننده آن از ابتدا تا انتها داشت در رابطه با مسائل فوتبالی صحبت میکرد. وقتی هم به مشهد میروم، مردم آنقدر دورم را میگیرند که نمیگذارند زیارت کنم، اصلا یک داستانی داریم. آخرینبار که به مشهد رفته بودم، روز 28 صفر بود که تصمیم گرفتیم با مترو به حرم بروم. در مترو همه روی سرم ریختند و با یک بدبختی توانستم خارج شوم. در این شرایط خانمم جایی با من نمیآید و میگوید تو جدا برو و من هم جدا میآیم. یک بار هم با آژانس مسیر را طی کردیم و راننده پس از صحبتهای طولانی و تعارف بسیار گفت 20 هزار تومان بدهید. در حالیکه حداقل هزینه مسیر 10 هزار تومان بود.
* خاطره خوبی از دوران کودکی دارید؟
ـ تمام اتفاقات دوران کودکی شیرین و خوب بود و خاطره خاصی در یادم نیست.
* آیا تجدیدی میآورید و یا مردود شدهاید؟
ـ سال دوم بودم که یک ضرب مردود شدم.
* دوم راهنمایی یا دبیرستان؟
ـ دوم دبستان بود که مردود شدم. فکر میکنم اسم مدرسهمان مهماندوست بود. آن موقع معلممان یک محضردار بود که به جای درس دادن، به کارش میرسید و مبصر را بالای سر بچهها میگذاشت. کسی هم نبود که پیگیر کامل درس بچهها باشد و همین مساله باعث شد مردود شوم.
* از همان دوران کودکی خندهرو بودید؟
ـ نه خجالتی بودم. اما خوشاخلاق بودم. هیچ وقت هم یادم نمیآید با کسی دعوا یا تندخویی کرده باشم. میتوانید این موضوع را از بچههایم هم بپرسید.
* در مراسم خواستگاریتان هم میخندید؟
ـ نه آنجا خجالت میکشیدم. سال 58 بود که به همراه مادرم، داییام و برادر بزرگم به خواستگاری رفتم، آنروز آنقدر قرمز شدم که نگو و نپرس.
* با خنده مشکلات کیروش را حل میکنید یا با دعوا؟
ـ خیلی با کیروش دعوا کردم و تا دلتان بخواهد، او مرا عصبانی میکند. آخرین بار هم به دلیل پاداشهای بازیکنان و کار مربیان، با او دعوا کردم. او کمتر خواستههای خود را مطرح میکند اما میخواهد کار دیگران به خوبی انجام شود.
* پس کار کردن با کیروش خیلی سخت است؟
ـ مطمئنا با کارلوس کیروش کار کردن و ساختن، بسیار سخت است.
* بزرگترین آرزویی که برای سال 94 دارید، چیست؟
ـ قطعاً رفتن تیم امید به المپیک است. همچنین موفقیت تیم بزرگسالان در مرحله نخست انتخابی جام جهانی. همچنین دوست دارم تیم فوتبال ساحلی و دیگر تیمهای ایران در مسابقات بینالمللی موفق ظاهر شود.
* نمیخواهید در مورد جدایی علی کریمی از تیم ملی شفافسازی کنید؟
ـ باور کنید بحث خاصی نبود و او پس از جدایی از تیم ملی تصمیم گرفت سکوت کند. این احساس من است که کیروش او را معرفی و انتخاب کرد. از این موضوع خوشحال شد و آن را قبول کرد. اما وقتی در فضا قرار گرفت، دچار یکسری نارضایتی شد، حالا نمیدانم از مربی، بازیکن و یا هر جایی دیگر برایش این مشکلات پیش آمد. البته او مردانگی کرد و چیزی نگفت و بدون هیچ حاشیهای، کنار رفت و تا امروز هم موضوعی را مطرح نکرده است.
* یعنی بحث پول هدایتی در این موضوع نقشی نداشت؟
ـ نه اصلاً. ایشان پول را به فدراسیون داد و ما هم آنها را تقسیم کردیم. هیچ بحثی هم در این خصوص باقی نماند.
* امروز میگویند هر کسی وارد فوتبال شود، بعد از آن باید به زندان برود؟
ـ البته قبلش ما زندان رفتیم. شاید آن اتفاق آمیخته به مسائل سیاسی بود و اهداف دیگری پشت سر آن وجود داشت که به نفع فوتبال نبود. یک روز است میگویند که فلانی برو یا بیا، اما ما نباید به بودن و نبودنهای کفاشیانها نگاه کنیم، بلکه باید ببینیم این موضوع به سود فوتبال است یا نه.
* با انتخاب سرپرست برای فدراسیونها موافق هستید؟
- اینکه مثلا امروز به من بگویند برو و یک سرپرست یا نایب رئیس بیاورند تا کارها را اداره کند، اوضاع به هم میریزد و مجامع بینالمللی به ما بدبین شوند که این درست و اصولی نیست. سری که درد نمیکند را چرا باید دستمال ببندید؟ بنده که هستم، همه اعضای مجمع را جمع کنید و از طریق قانونی اقدامات را پیش ببرید. بنده را که 8-7 سال تحمل کردند، این 4-3 ماه را هم تحمل کنند تا انتخابات به بهترین شکل برگزار شود. درست است، درون خودمان مشکلات زیادی داریم، اما نباید بروز بدهیم که به فوتبال ضربه وارد شود.
* سال 93 دوست داشتید کجا بروید که نشد؟
ـ میخواستم با حاج خانوم 4-3 روز به شمال بروم که متاسفانه نشد