صراط: جواد نکونام یکی دیگر از کاپیتان های تیم ملی بود که خیلی بی سر و صدا از فوتبال ملی کنار رفت. او در شبی مهم در مصاف با بازیکن بزرگی چون زلاتان ابراهیموویچ به فوتبالش پایان داد . جواد رفت و حالا بازوبند کاپیتانی را آندو تیموریان به بازو می بندد.
در میان این 61 بازیکن ملی تنها به اندازه یک دست بازیکنی داشتیم که برای شان بازی خداحافظی گرفته شده است. کاپیتان های سرشناس ملی که بازی های زیادی داشته اند از مصطفی عرب تا جواد نکونام شاید تنها به اندازه 10 تای شان تعداد بازی های ملی شان زیاد بوده است. آنهایی که حسابی در یادها ماندند. بازیکنانی مثل مصطفی عرب ، حسن حبیبی ، پرویز قلیچ خانی ، علی پروین ، محمد پنجعلی ، سیروس قایقران ، حمید درخشان ، نادر محمدخانی ، علی دایی ، مهدی مهدوی کیا و جواد نکونام.
در میان این همه ستاره اما تقریبا کمتر ستاره ملی بوده که بازی خداحافظی در شان داشته باشد.
پرویز دهداری: پرویز دهداری و تمام بزرگی اش و نام او تا ابد به عنوان معلم اخلاق در فوتبال ایران می ماند. دهداری در بازی های مقدماتی المپیک 1964 توکیو دچار مصدومیت شد و دیگر بازگشتی به میدان نداشت؛ خداحافظی در 30 سالگی.
حسن حبیبی: کاپیتان تیم ملی در جام ملت های 1968 که کاپ قهرمانی را بالای سر برد، اولین کاپیتانی بود که برایش بازی خداحافظی ترتیب داده شد البته خداحافظی از کل فوتبال؛ هم ملی و هم باشگاهی. در سال 1349 یک بازی دوستانه بین تیم ملی با تیم جوانان ترتیب داده شد و رئیس وقت فیفا استانلی راس و همچنین استانلی متیوس ستاره فوتبال انگستان به تهران آمد . حبیبی هنوز هم بخشی از تاریخ سال های پرافتخار ایران است . او که فوتبال چهارصددستگاه را بنا کرد و بزرگان بسیاری را به فوتبال ایران هدیه داد.
مصطفی عرب: کاپیتان تیم ملی ایران در جام ملت های 1972 پس از قهرمانی در این مسابقات و همچنین صعود به المپیک 1972 در جام استقلال برزیل به دوران ملی اش خاتمه داد و بازی با شیلی آخرین بازی ملی در کارنامه او ثبت شد.
پرویز قلیچ خانی: هنوز هم بسیاری از اهالی فوتبال وقتی نامش به میان می آید نمی دانند می توانند کسی را هم وزن با او بیاورند. در سال 1355 تیم ملی مجارستان به تهران دعوت شد و در یک بازی دوستانه مقابل تیم ملی به میدان رفت تا قلیچ خانی از فوتبال ملی خداحافظی کند. او در نیمه دوم جای خود را به ابراهیم قاسمپور داد که بعدها جانشین او در تیم ملی شد.
علی پروین: حتی علی پروین هم این قدر با سعادت نبود که به رغم همه سال های باشکوهش برای فوتبال ایران برایش جشن خداحافظی بگیرد. سال های جنگ و بلبشوی آن روزها البته چاره ای غیر از این نمی ماند. او در بازی های انتخابی المپیک 1980 برای آخرین بار با تیمش به میدان رفت و فوتبال ملی برایش به پایان رسید؛ بدون بازی خداحافظی بزرگ.
محمد پنجعلی: او یکی از بهترین های تاریخ فوتبال ملی است اما یکی از آنهایی که تیم ملی را در سال 1365 رها کرد و استعفاء داد. پروین بعدها پنجعلی را به تیم ملی دعوت کرد. دو سالی را در تیم ملی بازی کرد تا نوبت رسید به جام بین قاره ای . بازی ایران و الجزایر آخرین بازی پنجعلی بود در تهران. علی پروین می گوید:«ممد رو کشیدم کنار و گفتم اگه می خوای تو اوج بری الان وقتشه!»
سیروس قایقران: قایقران یکی از دوست داشتنی ترین های تاریخ ملی است. پسری که همه ملی پوشان سال های دهه 60 از او و دریاچه آزادی خاطراتی دارند. پسر خوش اخلاقی که هنوز یکی مثل احمد عابدزاده را 18 سال پس از مرگ دردناکش به همراه راستین ، پسر خردسالش ، هنوز سوزناک است. سیروس در غیاب پنجعلی و درخشان به عنوان یک بازیکن از تیم شهرستانی به کاپیتانی تیم ملی رسید اما با بازگشت این دو بازیکن بازوبند کاپیتانی را دوباره واگذار کرد. آخرین بازی او به عنوان کایپتان مقابل تیم بوسنی تازه تاسیس در تهران بود که البته 3-1 باختیم.
حمید درخشان: درخشان با علی پروین به تیم ملی برگشت . او و نسلی از هم بازی هایش همگی در تیم ملی ماندند تا بازی های انتخابی جام جهانی 1994 در قطر. بازی با تیم ملی عربستان و آن شکست 4-3 بازی پایانی نسلی چون او ، قلعه نویی ، انصاری فرد ، ابطحی ، بیانی ها و ... بود.
مجتبی محرمی: مجتبی محرمی بعد از محرومیت و کلی حاشیه به اصرار محمد مایلی کهن و با مخالفت هاشمی طبا به جام 1996 ملت های آسیا در امارات رفت. او کاپیتان اول تیم ملی در آن بازی ها بود اگرچه فقط در یک بازی در ترکیب اصلی قرار گرفت. بازی با کویت و پنالتی که از دست داده بود ، پایان حضور ملی این ستاره جنجالی بود. مجتبی همان موقع قراردادی با العربی قطر قرارداد بست، پولش را گرفت ، به آن تیم نرفت تا فیفا برای همیشه از بازی کردن محرومش کند!
نادر محمدخانی: نادر یکی از آن هایی بود که با شکوه خداحافظی کرد. برای او تیم ستارگان فوتبال آسیا به تهران آمدند. نادر که این روزها انگلستان زندگی می کند ، در آن بازی یکی از با شکوه ترین خداحافظی های تاریخ ملی را در بهمن ماه سال 1378 پشت سر گذاشت.
جواد زرینچه: کاپیتان تیم ملی در 8 بازی رسمی بود و بعد از بازی دوستانه با آمریکا در لس آنجلس خودش از تیم ملی کناره گیری کرد. او دلیل کناره گیری از تیم ملی را رسیدگی به فرزندش اعلام کرد که گویا در آن زمان دچار بیماری بود. محمد خاکپور هم دیگر بازیکن و کاپیتان ملی بود که در همان بازی ها از تیم ملی کنار رفت.
احمدرضا عابدزاده: آخرین بازی ملی او دیدار با آلمان در جام جهانی 1998 بود ، با بازوبند کاپیتانی و آغاز بازی با کلینزمان بزرگ. او به دلیل مصدومیت یک سال بعد جام جهانی را از دست داد و پیش از جام ملت های 2000 آسیا وقتی با بی مهری از سوی جلال طالبی روبرو شد، یک خط بیانیه نوشت و از تیم ملی کناره گیری کرد.
علی دایی: او بی شک مهم ترین کاپیتان ملی بعد از علی پروین است، حتی شاید مهم تر از او. دایی اما تلخ ترین وداع ملی را داشت. بازی با آنگولا در جام جهانی 2006 و درحالی که جو بدی علیه اش راه افتاده بود، آخرین بازی ملی او بود و از فوتبال ملی کنار رفت و دیگر از سوی امیر قلعه نویی به تیم ملی دعوت نشد. یحیی گل محمدی کاپیتان دوم تیم ملی نیز در بازی با پرتغال در همان تورنمنت برای آخرین بار پیراهن تیم ملی را بر تن کرد.
کریم باقری: بعد از یک خداحافظی زودهنگام در پایان مقدماتی جام جهانی 2002، در مسابقات مقدماتی جام جهانی 2010 به تیم ملی بازگشت اما خیلی زود دوباره اعلام خداحافظی کرد. در بازی دوستانه با برزیل در ابوظبی برای دقایقی به میدان رفت و از تیم ملی خداحافظی کرد.
مهدی مهدوی کیا: بازی های مقدماتی جام جهانی 2010 و مسابقه آخر در سئول مقابل کره جنوبی مصادف شد با آخرین حضور کیا در تیم ملی. بازی عجیب و غریب تیم قطبی با کره ای ها و تصمیم ویژه مهدی مهدوی کیا یارانش برای بستن مچ بندها ، این آخرین تصویر از بازی های ملی مهدوی کیاست. همراه با او هاشمیان ، کعبی و چند نفر دیگر هم از تیم ملی کنار رفتند، بدون هیچ تشریفاتی .مهدوی کیا چند روز بعد یک بیانیه تند و تیزی هم درباره خداحافظی اش صادر کرد.
علی کریمی: علی کریمی این قدر از تیم ملی خداحافظی کرد و برگشت که آخرش بازی خداحافظی اش شد بازی دوستانه با تاجیکستان در سال 91 ، در مسابقه ای که ورزشگاه آزادی خالی بود !کریمی در 16 بازی بازوبند کاپیتانی تیم ملی را بر بازو بست.
جواد نکونام: دومین کاپیتان پرتدوام تیم ملی پس از عابدزاده، او خودش خواست کسی تا لحظه آخر نداند می خواهد برود. تصمیمی خودخواسته . درحالی که همه مطمئن بودند برای بازی با سوئد ، فوتبال را کنار می گذارد اما اصرار کرد همه حس کنند او ادامه می دهد. حالا دیگر جواد رفته و خودش از این شکل بازی خداحافظی اش هم راضی است.