صراط: دزدان بزرگراههای تهران دو زندانی قدیمی بودند که هر روز برای اجرای توطئههایشان سفر میکردند.
روز 19 اسفندماه سال گذشته وقتی مأموران کلانتری 164 قائم هنگام گشتزنی به سرنشین جوان یک موتورسیکلت مشکوک شدند و دستور ایست دادند، با فرار وی روبهرو شدند.
وقتی پسر جوان پس از تعقیب و گریز خیابانی دستگیر شد، ادعا کرد به خاطر مصرف شیشه پا به فرار گذاشته است اما با بازرسی از وی چاقویی به دست آمد که نشان میداد وی که خود را «حسن» معرفی میکرد، میتواند یک زورگیر باشد. با دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای ناحیه 34 تهران، جوان مرموز در اختیار مأموران پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و خیلی زود مشخص شد وی دروغپردازی کرده چرا که اسم واقعیاش «فیروز» بوده، 24 ساله است و از سال 87 تاکنون بارها به خاطر «کیفقاپی»، «زورگیری» و «درگیری با مأموران» دستگیر و روانه زندان شده است. وقتی مشخص شد که فیروز 7 مهرماه سال 92 پس از گذشت چهار ماه دوران حبس با سپردن وثیقه از زندان مرخصی گرفته و گریخته است، وی تحت تحقیق ویژه قرار گرفت تا اینکه اعتراف کرد با یکی از بچهمحلهایش در اسلامشهر به نام «پرویز» به کیفقاپی و گردنبندقاپیهای زنجیرهای در سطح بزرگراهها و اتوبانهای تهران دست میزد.
فیروز گفت: «با اطلاع از ساعت شلوغی و وجود ترافیک شدید در بزرگراهها در مسیر خلاف جهت حرکت خودروها وارد بزرگراهها میشدیم و در ادامه با شناسایی رانندگانی که گردنبند طلا همراه خود داشتند، به آنها نزدیک شده، اگر شیشه خودرو پایین بود که در همان لحظه نخست اقدام به سرقت گردنبند کرده و در خلاف حرکت خودروها از محل دور میشدیم و اگر شیشه بالا بود، با ایجاد تصادف ساختگی و معمولاً با زدن موتور به آینه سمت راننده وی را مجبور میکردیم تا شیشه پنجره خودرو را پایین بکشد و پس از آن سرقت خود را انجام میدادیم.»
با اعترافات این دزد قدیمی کارآگاهان به شناسایی شکارهای آنان در بزرگراهها پرداختند و پی بردند گروه زیادی از مردان در اتوبانهای صدر، نیایش و ارتش هدف سرقت قرار گرفتهاند. یکی از طعمههای این دو تبهکار به تیم تحقیق گفت: «ساعت 4 عصر 14 بهمن ماه سال 93 از خیابان شریعتی به سمت بیمارستانی در حرکت بودم، زمانی که وارد اتوبان صدر و مسیر شرق به غرب شدم، یک موتورسوار در ترافیک به سمت خودرویم آمد و آینه سمت راننده را خواباند و فریاد زد «دستم شکست» و به این بهانه مرا مجبور به توقف کرد، در همین زمان سر موتورسیکلت را به جهت مخالف در اتوبان برگرداند و ترکنشین از موتور پیاده شد و به سمت خودرویم آمد و موتورسوار نیز چند متر جلوتر توقف کرد. هنوز از خودرو پیاده نشده بودم که ناگهان ترکنشین موتور اقدام به قاپیدن و سرقت گردنبندم کرد و بسرعت خودش را به موتور رساند و هر دو در خلاف مسیر حرکت خودروها از محل متواری شدند.»
کارآگاهان با راهنماییهای فیروز، خیلی زود همدست 25 سالهاش را در یکی از قهوهخانههای منطقه سلطانآباد شناسایی کردند و در حالی که دوستانش سعی در فراری دادن وی داشتند او را
به دام انداختند.
روز 19 اسفندماه سال گذشته وقتی مأموران کلانتری 164 قائم هنگام گشتزنی به سرنشین جوان یک موتورسیکلت مشکوک شدند و دستور ایست دادند، با فرار وی روبهرو شدند.
وقتی پسر جوان پس از تعقیب و گریز خیابانی دستگیر شد، ادعا کرد به خاطر مصرف شیشه پا به فرار گذاشته است اما با بازرسی از وی چاقویی به دست آمد که نشان میداد وی که خود را «حسن» معرفی میکرد، میتواند یک زورگیر باشد. با دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای ناحیه 34 تهران، جوان مرموز در اختیار مأموران پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و خیلی زود مشخص شد وی دروغپردازی کرده چرا که اسم واقعیاش «فیروز» بوده، 24 ساله است و از سال 87 تاکنون بارها به خاطر «کیفقاپی»، «زورگیری» و «درگیری با مأموران» دستگیر و روانه زندان شده است. وقتی مشخص شد که فیروز 7 مهرماه سال 92 پس از گذشت چهار ماه دوران حبس با سپردن وثیقه از زندان مرخصی گرفته و گریخته است، وی تحت تحقیق ویژه قرار گرفت تا اینکه اعتراف کرد با یکی از بچهمحلهایش در اسلامشهر به نام «پرویز» به کیفقاپی و گردنبندقاپیهای زنجیرهای در سطح بزرگراهها و اتوبانهای تهران دست میزد.
فیروز گفت: «با اطلاع از ساعت شلوغی و وجود ترافیک شدید در بزرگراهها در مسیر خلاف جهت حرکت خودروها وارد بزرگراهها میشدیم و در ادامه با شناسایی رانندگانی که گردنبند طلا همراه خود داشتند، به آنها نزدیک شده، اگر شیشه خودرو پایین بود که در همان لحظه نخست اقدام به سرقت گردنبند کرده و در خلاف حرکت خودروها از محل دور میشدیم و اگر شیشه بالا بود، با ایجاد تصادف ساختگی و معمولاً با زدن موتور به آینه سمت راننده وی را مجبور میکردیم تا شیشه پنجره خودرو را پایین بکشد و پس از آن سرقت خود را انجام میدادیم.»
با اعترافات این دزد قدیمی کارآگاهان به شناسایی شکارهای آنان در بزرگراهها پرداختند و پی بردند گروه زیادی از مردان در اتوبانهای صدر، نیایش و ارتش هدف سرقت قرار گرفتهاند. یکی از طعمههای این دو تبهکار به تیم تحقیق گفت: «ساعت 4 عصر 14 بهمن ماه سال 93 از خیابان شریعتی به سمت بیمارستانی در حرکت بودم، زمانی که وارد اتوبان صدر و مسیر شرق به غرب شدم، یک موتورسوار در ترافیک به سمت خودرویم آمد و آینه سمت راننده را خواباند و فریاد زد «دستم شکست» و به این بهانه مرا مجبور به توقف کرد، در همین زمان سر موتورسیکلت را به جهت مخالف در اتوبان برگرداند و ترکنشین از موتور پیاده شد و به سمت خودرویم آمد و موتورسوار نیز چند متر جلوتر توقف کرد. هنوز از خودرو پیاده نشده بودم که ناگهان ترکنشین موتور اقدام به قاپیدن و سرقت گردنبندم کرد و بسرعت خودش را به موتور رساند و هر دو در خلاف مسیر حرکت خودروها از محل متواری شدند.»
کارآگاهان با راهنماییهای فیروز، خیلی زود همدست 25 سالهاش را در یکی از قهوهخانههای منطقه سلطانآباد شناسایی کردند و در حالی که دوستانش سعی در فراری دادن وی داشتند او را
به دام انداختند.