در ادامه خبرنگاری از اولیویرا درباره برنامه های تاکتیکی تیمش پرسید ولی این سوال عصبانیت او را در پی داشت، سرمربی تراکتورسازی در پاسخ گفت: در دو بازی رفت و برگشت با الاهلی ما تیم برتر میدان بودیم. قبول دارم که امروز اشتباهاتی داشتیم اما تیم منسجمی بودیم. حریف هم فشرده بازی می‌کرد و راه را بر ما بسته بود. ما تمام تلاش خود را کردیم.
تونی در ادامه گفت: اگر در لحظات آخر آن توپ که به صورت "لک" خورد و برگشت گل می شد، ممکن بود بازی را ببازیم. ممکن است که بگویید چرا پس از زدن گل برتری بازی را نگه نداشتیم؟ شاید حق با شما باشد اما اگر این کار را می کردیم حریف هم دست و پا بسته نمی ماند. ما همه تلاش خود را کردیم اما در فوتبال اشتباه و اتفاق هست و ما اسیر این چیزها شدیم.
وی همچنین گفت: به بازیکنانم گفتم که احساس شکست نکنند چون ما هنوز هم می توانیم به اهدافمان در لیگ قهرمانان برسیم.
اولیویرا در پاسخ به این سوال که چرا در این دیدار تعویضی را انجام نداد، اظهار کرد: خیلی خوب و منظم بازی کردیم و نیازی به تعویض نبود. ما در این بازی با صلابت در زمین ظاهر شدیم. تعویض را در صورتی انجام می‌دهند که بخواهند نتیجه را عوض کنند و من نیازی به تعویض ندیدم.
وی افزود: شما به تمرین‌های ما نگاه کنید که خیلی منظم تمرین می‌کنیم اما مقابل این گونه تیم‌ها که مانند تیم‌های لیگ برتر نیستند، نمی‌توانیم خوب ظاهر شویم. همان طور که داورهای این دیدار هم مانند داوران ایرانی نبودند. پس این بازی دیدار متفاوتی بود.
سرمربی تراکتور درباره حضور هواداران در ورزشگاه خاطرنشان کرد: هواداران مانند گذشته ما را تنها نگذاشتند و خیلی خوب تشویق کردند. از هواداران انرژی مثبت می‌گیرم و در بازی‌های بعد هم نیاز داریم که آنها در ورزشگاه حضور داشته باشند.
اولیویرا درباره کمبود بازیکن گفت: نمی‌دانم احمدزاده چطور کارت زرد گرفت و باید بازی را بررسی کنم و به نحوه اخراج شدن او پی ببرم. ما در بازی‌های بعد به او نیاز داریم. وظیفه مربی فقط یاد دادن تاکتیک به بازیکنان نیست بلکه باید انرژی و روحیه را به بازیکنان القا کند. به فکر بازی بعد هستیم و به بازیکنان گفتم همچنان انرژی داشته باشند چون ما هنوز شانس صعود داریم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: شما در این بازی نشستید و بازی را نگاه کردید و من در طول 90 دقیقه در کنار زمین ایستاده بودم و بی‌تعصب نبودم. در طول بازی به بازیکنان انگیزه می‌دادم و 90 دقیقه به فکر تغییرات بودم. در شهری هستم که مردمش به من عشق می‌ورزند.
