گروه سیاسی صراط - نامگذاری سال جاری با عنوان "دولت و ملت؛ همدلی و همزبانی" از سوی مقام معظم رهبری، از ابتدای سال تا کنون بارها و بارها مورد استفاده حامیان دولت برای گرفتن تابلوی ورود ممنوع به روی منتقدان قرار گرفته است.
به گزارش گروه سیاسی صراط، پر واضح است که تعبیر ممنوعیت هرگونه انتقاد از عملکرد دولت، به هیچ وجه تفسیر شعار سال 94 نیست؛ اما همین تفسیر عجیب و غریب مبنای تمامی تحلیل هایی است که به ویژه در روزهای پس از تفاهم ایران و 5+1 در لوزان سوییس چماق حامیان دولت بر سر منتقدان شده است.
نکته قابل تامل در این میان، وظایف دولت و ملت در قبال یکدیگر در تحقق همدلی و همزبانی است؛ پر واضح است که ملت در خصوص مواردی که نفع کلی جامعه در آن باشد، کاملا همسو با دولت است و در این بین، هیچ تفاوتی میان دولت ها با گرایش های سیاسی متفاوت وجود ندارد؛ به این ترتیب، طرف دیگر ماجرا، همدلی و همزبانی "دولت" با ملت از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد شد.
با این وجود، در بسیاری موارد و موضوعات اساسی کشور، همدلی و همزبانی خاصی از سوی دولت دیده نمی شود. به طور مثال، در مواردی مانند یارانه نقدی، گرانی دستوری نان و بنزین، و حتی موضوع پرونده و مذاکرات هسته ای همزبانی دولت با ملت دیده نشده است؛ به این معنا که یا تصمیمی به صراحت، بر خلاف نظر مردم گرفته شده است و یا حرف بخش زیادی از مردم که ممکن است منتقد سیاست دولت باشند عملا شنیده نمی شود.
با این وجود، ظاهرا شعار سال، با تفسیر اشتباه از سوی دولتی ها، تبدیل به چماقی بر سر منتقدان شده است به گونه ای که از نظر آنها "همدلی و همزبانی دولت و ملت" به معنای آن است که هیچ کارشناس و دلسوزی حق انتقاد از هیچ یک از اقدامات دولت را ندارد. هرچند دولتی ها ظاهر قضیه را طور دیگری وانمود می کنند اما رفتار آنها در قبال کارشناسان و دلسوزان منتقد، عملا همین است.
غافل از اینکه شعار سال 94، هرگز به معنای آن نیست که هر اقدامی دولت انجام داد – درست یا غلط – باید و باید مورد حمایت مردم قرار بگیرد و هر خواسته و اقدام غیرکارشناسانه دولت با "چشم" گفتن مردم مواجه شود!
به گزارش گروه سیاسی صراط، پر واضح است که تعبیر ممنوعیت هرگونه انتقاد از عملکرد دولت، به هیچ وجه تفسیر شعار سال 94 نیست؛ اما همین تفسیر عجیب و غریب مبنای تمامی تحلیل هایی است که به ویژه در روزهای پس از تفاهم ایران و 5+1 در لوزان سوییس چماق حامیان دولت بر سر منتقدان شده است.
نکته قابل تامل در این میان، وظایف دولت و ملت در قبال یکدیگر در تحقق همدلی و همزبانی است؛ پر واضح است که ملت در خصوص مواردی که نفع کلی جامعه در آن باشد، کاملا همسو با دولت است و در این بین، هیچ تفاوتی میان دولت ها با گرایش های سیاسی متفاوت وجود ندارد؛ به این ترتیب، طرف دیگر ماجرا، همدلی و همزبانی "دولت" با ملت از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد شد.
با این وجود، در بسیاری موارد و موضوعات اساسی کشور، همدلی و همزبانی خاصی از سوی دولت دیده نمی شود. به طور مثال، در مواردی مانند یارانه نقدی، گرانی دستوری نان و بنزین، و حتی موضوع پرونده و مذاکرات هسته ای همزبانی دولت با ملت دیده نشده است؛ به این معنا که یا تصمیمی به صراحت، بر خلاف نظر مردم گرفته شده است و یا حرف بخش زیادی از مردم که ممکن است منتقد سیاست دولت باشند عملا شنیده نمی شود.
با این وجود، ظاهرا شعار سال، با تفسیر اشتباه از سوی دولتی ها، تبدیل به چماقی بر سر منتقدان شده است به گونه ای که از نظر آنها "همدلی و همزبانی دولت و ملت" به معنای آن است که هیچ کارشناس و دلسوزی حق انتقاد از هیچ یک از اقدامات دولت را ندارد. هرچند دولتی ها ظاهر قضیه را طور دیگری وانمود می کنند اما رفتار آنها در قبال کارشناسان و دلسوزان منتقد، عملا همین است.
غافل از اینکه شعار سال 94، هرگز به معنای آن نیست که هر اقدامی دولت انجام داد – درست یا غلط – باید و باید مورد حمایت مردم قرار بگیرد و هر خواسته و اقدام غیرکارشناسانه دولت با "چشم" گفتن مردم مواجه شود!