صراط: عبدالرضا هلالی یک مداح جوان و محبوب است که سبک نوحههایش را بخش قابل توجهی از جوانان میپسندند و نوایش را تکرار میکنند. او برای حجتالاسلام شهاب مرادی یادداشتی نوشته و از اقدامات شیخ دلچسبِ جوانپسند تمجید کرده است.
چند روز پیش خبری به یکباره در رسانهها منتشر شد، که در حد و اندازه خودش یک شوک و خبری بیمقدمه محسوب میشد. در حالی که مدت زیادی از انتشار حکم حجتالاسلام والمسلمین شهاب مرادی در انتصاب سرپرست معاونت فرهنگی، سازمان تحت اختیارش نمیگذشت، خبر برکناری خود او و آمدن صلاحی به جایش فراگیر شد.
این بهت خبری منجر به این شد که صفحه اینستاگرام پر مخاطب شیخ محبوب مردمی «خصوصی» شود و شاید علت این بود که شهاب مرادی بنا نداشت درباره علت این مسأله صحبت کند. علتی که برخی معتقد بودند از همان ابتدای آمدن شهاب مرادی روشن بود. مرادی آدمی نبود که با برخی افراد کنار بیاید. او مخاطب و هوادار مردمی زیادی داشت و به این راحتیها زیر بار تصمیماتی که خودش روی آنها جمعبندی متفاوتی داشته باشد، نمیرفت. تصمیماتی که بخش عمدهای از آنها به تیمی خاص از منتقدان یا حتی مخالفان او و البته متشکل از افراد پرنفوذ در شهرداری تهران مربوط میشد.
حالا با رفتن مرادی، رضا هلالی مداح جوانی که سبک خاصی از عزاداری را در مجالس باب کرد و مخاطب جوان زیادی پای مجالسش دارد که نواهایش را از بر هستند، در تقدیر از خدمات او یادداشتی نوشته است. متن یادداشت رضا هلالی درباره او را میخوانید:
«شهاب مرادی؛ فرصتی که زود از دست رفت»
بیمقدمه باید عرض کنم ازدست دادن سرمایه برای ما به امری عادی و روزمره تبدیل شده که بی هیچ دغدغهای به آسانی از کنار آن میگذریم. اتفاق دردناکی که وقتی به از دستدادن سرمایههای انسانی میرسد افسوسِ آن دو چندان میشود.
حجتالاسلام شهاب مرادی انسانی است که بهواسطه شخصیت و جایگاه اجتماعیاش با اتفاقات ریز و درشتِ کف جامعه مرتبط و از آنها مطلع میباشد و همواره ارتباط پایداری با جوانان داشته است. این خصوصیاتِ منحصربهفرد وجه تمایز ایشان با سایر مدیران فرهنگی بود.
بیتردید نگاه دینی مطمئنترین، تأثیرگذارترین و عمیقترین بینشی است که میتوان بر مسند مدیریت فرهنگی برگزید. چراکه دین خاستگاه فرهنگ، هنر، اخلاق، معنویات، اجتماعیات، خانواده و... است. این روحانی هوشمند، خلّاق و توانمند با نگاه دینی توانست توجه بخشِ بزرگ و قابلتوجهی از اقشار مختلف مردم تهران و ایران را به خود جلب نماید، بدون اینکه ذرّهای از اصول خود عدول کند. ایشان با فرصت کمی که در اختیار داشت توفیق یافت با الهام از آموزههای اسلامی در عرصهی فرهنگ جریانسازی کند، تا سیاهی بماند به آنانی که همین رویکرد را نقطهی ضعف وی تلقی نموده، و این حرکت را تضعیف کردند. و البته مایهی تعجب نیست که اقدامات انقلابی، دینی، ارزشی و حمایت از جبههی جوانان مؤمن و حزباللهی توسط آوازخوانانِ تازه به قدرت رسیده که با دستگاه امام حسین (ع) نیز نزاع آشکار دارند، تعبیر به قشریگری شود. یقیناً روسپیدی در آستان حضرت دوست و ائمهی اطهار شرافتی دارد که قدرش را نخواهیم فهمید تا روز موعود انشاءلله...
حقیر به واسطه کسوتم این فضا را خوب درک و حس نمودم و از این منظر درددلی کردم، که سایرِ اقدامات این عزیزِ بزرگوار در شهری که در آن زندگی میکنم محسوس و ملموس است. انتظار میرود فرهنگدوستان منصف این اقدامات را بهتر تبیین کنند. جای خالی حجتالاسلام مرادی و مرادیها همیشه در حوزههای مدیریت فرهنگی و اجتماعیمان حس میشود. حقیر به عنوان یک شهروند از فرصتی که شهر تهران از دست داد ابراز تأسف میکنم.
مرادی از معدود مدیرانی بود که از پست خود آبرو و اعتبار نگرفت و چه بسا به این مسند حیثیت داد و قطعاً در آینده منشأ آثار متعدد در این مسیر خواهد بود و چه خوب گفتند که «ایشان به تنهایی یک سازمان فرهنگی است».
این چند سطر را با یاد و نام اُمّالمؤمنین خدیجهی کبری (سلام الله علیها) به پایان میبرم که آبرو و مال خویش را فدای اسلام و پیامبرِ مهربانیها نمود و میدانیم شهاب مرادی برای اعتلای نام این بانوی فداکار بسیار زحمت کشید.
دستمریزاد و خسته نباشی برادر عزیز
عبدالرضا هلالی
چند روز پیش خبری به یکباره در رسانهها منتشر شد، که در حد و اندازه خودش یک شوک و خبری بیمقدمه محسوب میشد. در حالی که مدت زیادی از انتشار حکم حجتالاسلام والمسلمین شهاب مرادی در انتصاب سرپرست معاونت فرهنگی، سازمان تحت اختیارش نمیگذشت، خبر برکناری خود او و آمدن صلاحی به جایش فراگیر شد.
این بهت خبری منجر به این شد که صفحه اینستاگرام پر مخاطب شیخ محبوب مردمی «خصوصی» شود و شاید علت این بود که شهاب مرادی بنا نداشت درباره علت این مسأله صحبت کند. علتی که برخی معتقد بودند از همان ابتدای آمدن شهاب مرادی روشن بود. مرادی آدمی نبود که با برخی افراد کنار بیاید. او مخاطب و هوادار مردمی زیادی داشت و به این راحتیها زیر بار تصمیماتی که خودش روی آنها جمعبندی متفاوتی داشته باشد، نمیرفت. تصمیماتی که بخش عمدهای از آنها به تیمی خاص از منتقدان یا حتی مخالفان او و البته متشکل از افراد پرنفوذ در شهرداری تهران مربوط میشد.
حالا با رفتن مرادی، رضا هلالی مداح جوانی که سبک خاصی از عزاداری را در مجالس باب کرد و مخاطب جوان زیادی پای مجالسش دارد که نواهایش را از بر هستند، در تقدیر از خدمات او یادداشتی نوشته است. متن یادداشت رضا هلالی درباره او را میخوانید:
«شهاب مرادی؛ فرصتی که زود از دست رفت»
بیمقدمه باید عرض کنم ازدست دادن سرمایه برای ما به امری عادی و روزمره تبدیل شده که بی هیچ دغدغهای به آسانی از کنار آن میگذریم. اتفاق دردناکی که وقتی به از دستدادن سرمایههای انسانی میرسد افسوسِ آن دو چندان میشود.
حجتالاسلام شهاب مرادی انسانی است که بهواسطه شخصیت و جایگاه اجتماعیاش با اتفاقات ریز و درشتِ کف جامعه مرتبط و از آنها مطلع میباشد و همواره ارتباط پایداری با جوانان داشته است. این خصوصیاتِ منحصربهفرد وجه تمایز ایشان با سایر مدیران فرهنگی بود.
بیتردید نگاه دینی مطمئنترین، تأثیرگذارترین و عمیقترین بینشی است که میتوان بر مسند مدیریت فرهنگی برگزید. چراکه دین خاستگاه فرهنگ، هنر، اخلاق، معنویات، اجتماعیات، خانواده و... است. این روحانی هوشمند، خلّاق و توانمند با نگاه دینی توانست توجه بخشِ بزرگ و قابلتوجهی از اقشار مختلف مردم تهران و ایران را به خود جلب نماید، بدون اینکه ذرّهای از اصول خود عدول کند. ایشان با فرصت کمی که در اختیار داشت توفیق یافت با الهام از آموزههای اسلامی در عرصهی فرهنگ جریانسازی کند، تا سیاهی بماند به آنانی که همین رویکرد را نقطهی ضعف وی تلقی نموده، و این حرکت را تضعیف کردند. و البته مایهی تعجب نیست که اقدامات انقلابی، دینی، ارزشی و حمایت از جبههی جوانان مؤمن و حزباللهی توسط آوازخوانانِ تازه به قدرت رسیده که با دستگاه امام حسین (ع) نیز نزاع آشکار دارند، تعبیر به قشریگری شود. یقیناً روسپیدی در آستان حضرت دوست و ائمهی اطهار شرافتی دارد که قدرش را نخواهیم فهمید تا روز موعود انشاءلله...
حقیر به واسطه کسوتم این فضا را خوب درک و حس نمودم و از این منظر درددلی کردم، که سایرِ اقدامات این عزیزِ بزرگوار در شهری که در آن زندگی میکنم محسوس و ملموس است. انتظار میرود فرهنگدوستان منصف این اقدامات را بهتر تبیین کنند. جای خالی حجتالاسلام مرادی و مرادیها همیشه در حوزههای مدیریت فرهنگی و اجتماعیمان حس میشود. حقیر به عنوان یک شهروند از فرصتی که شهر تهران از دست داد ابراز تأسف میکنم.
مرادی از معدود مدیرانی بود که از پست خود آبرو و اعتبار نگرفت و چه بسا به این مسند حیثیت داد و قطعاً در آینده منشأ آثار متعدد در این مسیر خواهد بود و چه خوب گفتند که «ایشان به تنهایی یک سازمان فرهنگی است».
این چند سطر را با یاد و نام اُمّالمؤمنین خدیجهی کبری (سلام الله علیها) به پایان میبرم که آبرو و مال خویش را فدای اسلام و پیامبرِ مهربانیها نمود و میدانیم شهاب مرادی برای اعتلای نام این بانوی فداکار بسیار زحمت کشید.
دستمریزاد و خسته نباشی برادر عزیز
عبدالرضا هلالی