سمیه مهری که در اردیبهشتماه سال 90 از سوی همسرش مورد اسیدپاشی قرار گرفته بود، امروز بعد از مدتها تحمل بیماری و دو روز بستریشدن در بیمارستان و زیر چادر اکسیژن بودن، به دلیل از کار افتادگی ریه در اثر زخمهای ناشی از اسید در یکی از بیمارستانهای تهران درگذشت.
سمیه که از روز جمعه (همزمان با روز مادر) دیگر به سختی نفس میکشید توسط مادرش به بیمارستان برده شد، تا شاید امیدی به درمانش باشد.
امروز رعنا از مرگ مادرش بیخبر است و نمیداند دیگر پشتوانهای ندارد تا او را در آغوش بگیرد. زخمهایش را درک کند، اشکهایش را پاک کند.
رعنا دیگر مادری ندارد که روز مادر را با او جشن بگیرد. رعنا و نازنین حالا باید در انتظار آیندهای مبهم با پدری که زندگیشان را اسیدی کرد، باشند.
در روز حادثه مردم روستای «براتآباد» شهرستان بم، فریادهای "کمک کمک سوختم"، سمیه را شنیدند اما نمیدانستند که او و رعنا قربانی اسیدپاشی مرد معتادی شدند که قرار بود پشتوانه این زن و دختر در زندگی باشد. تمام تلاشها برای نجاتشان فقط سه ماه دوام آورد، زمانی که آنها را در فروردین سال 91 یافتیم، هشتماه به دلیل نداشتن پول تحت درمان قرار نگرفته بودند و در آتش خشم مرد معتاد میسوختند تا اینکه امروز سمیه برای همیشه دیگر درد نمیکشد. سمیه درباره درخواستش از محاکم قضایی برای محاکمه همسر و برادر شوهرش که وی را مورد اسیدپاشی قرار داده بودند به ایسنا گفته بود که درخواست قصاص متهمان را دارم. رعنا نیز خواستار قصاص است و میگوید " اگه بابایی روی ما اسید ریخت ما هم باید بریزیم که اونهم مثل ما بسوزه." نازنین خواهر بزرگتر رعنا که در زمان اسیدپاشی در کنار آنها شاهد این جنایت بوده از اسم و خانواده پدرش وحشت دارد و از آنها میترسد.