صراط: عامل قتل خلبان «شهرکی» و همسرش در برج اورانوس صبح دیروز به دار مجازات آویخته شد.
ماجرای این قتل هولناک شامگاه ۱۶ اسفندماه سال 91 زمانی فاش شد که ساعت 9 شب پسر ۱۵ ساله خانواده از کلاس آموزشی به خانهشان در کوچه مهر خیابان پارک منطقه پونک برگشته و با اجساد پدر و مادرش روبهرو شده بود.
با مخابره این دو جنایت به پلیس 110 بلافاصله بازپرس رودگر از شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران دستور داد تیمی از اداره 10 پلیس آگاهی تهران وارد عمل شوند. در معاینه اجساد مشخص شد دست و پاهای این زوج 40 ساله که خلبان و وکیل دادگستری بودند، بسته شده سپس با ضربات چاقو به قتل رسیدهاند.
قتل معمایی «منصور شهرکی» خلبان هواپیمای فوکر ۱۰۰ ایران ایر و همسرش به نام «سارا جوان شهرکی» تحت تجسسهای ویژه پلیسی قرار داشت تا اینکه کارآگاهان پی بردند قربانیان روز جنایت میهمانی برای خرید خودروی مدل بالا داشتهاند. در قتلگاه این زوج مشخص شد که کارت عابربانکهای آنان به سرقت رفته سپس با آنها در یک مغازه جواهرفروشی واقع در افسریه طلا خریداری شده است.
همین کافی بود تا تصاویر خریدار سکههای طلا، پیش روی کارآگاهان قرار گیرد و مأموران یکی از مجرمان قدیمی به نام «مرتضی» 38 ساله را شناسایی کنند که یکبار به خاطر خیانت در امانت دستگیر و روانه زندان شده بود و پس از آن در منطقه استخر شرق تهران زندگی میکند. روز 24 فروردین ماه سال 92 مرتضی در میدان بهارستان دستگیر شد و در بازرسی از خانه وی نه تنها کلت کمری، بلکه کیف خلبان شهرکی نیز به دست آمد.
مرتضی در بازجوییها گفت: دو روز پیش از حادثه، وقتی آگهی فروش یک خودروی سوناتا را در روزنامه دیدم، فکر کردم فروشنده خودرو مرد پولداری است. با این تصور و به بهانه خرید خودرو، با شماره خلبان شهرکی داخل آگهی تماس گرفته و برای بازدید از خودرو و خرید آن با وی قرار گذاشتم. ساعت یک ظهر حادثه به بهانه خرید خودرو به خانه مقتول در منطقه پونک رفتم. پس از بازدید آن و در حالی که کلت را از حدود دو هفته پیش خریده و زیر لباس خودم پنهان کرده بودم، به بهانه تنظیم قولنامه همراه مقتول وارد خانه آنها در طبقه چهارم مجتمع شدم. آنجا تنها همسر مقتول حضور داشت. پس از تنظیم قولنامه خرید خودرو از سوی سارا و اطمینان از اینکه هیچکس دیگر در خانه حضور ندارد، کلت را از زیر لباس خودم خارج کردم و با تهدید مجبورشان کردم به داخل یکی از اتاقهای خواب بروند. سپس ابتدا مرد را مجبور کردم تا دست و پا و دهان همسرش را با نوار چسبی که همراه خود آورده بودم ببندد تا مانع داد و فریادش شود، بعد خودم خلبان را با چسب بستم و به جستوجوی داخل خانه برای پیدا کردن پول و اشیای گرانقیمت مثل طلا و جواهرات پرداختم اما تنها توانستم چند عابر بانک متعلق به آنها را پیدا کنم. با تهدید کلت آنها را مجبور کردم رمز عابر بانکها را در اختیارم قرار دهند و پس از آن ابتدا به تصور اینکه در صورت زنده ماندنشان، پلیس مرا شناسایی و دستگیر خواهد کرد، ابتدا منصور را با چند ضربه چاقو کشتم سپس سارا را از پای درآوردم و ساعت 4 عصر بود که از خانه خارج شدم.
بنابر این گزارش، این مرد جنایتکار پس از محاکمه از سوی پنج قاضی دادگاه کیفری استان تهران به دو بار قصاص نفس- اعدام - محکوم شد و با قطعیت حکم در دیوانعالی کشور در فهرست اعدام قرار گرفت
صبح دیروز، مرتضی با تقاضای اولیای دم خلبان شهرکی و همسرش در محوطه زندان به دار مجازات آویخته شد.
ماجرای این قتل هولناک شامگاه ۱۶ اسفندماه سال 91 زمانی فاش شد که ساعت 9 شب پسر ۱۵ ساله خانواده از کلاس آموزشی به خانهشان در کوچه مهر خیابان پارک منطقه پونک برگشته و با اجساد پدر و مادرش روبهرو شده بود.
با مخابره این دو جنایت به پلیس 110 بلافاصله بازپرس رودگر از شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران دستور داد تیمی از اداره 10 پلیس آگاهی تهران وارد عمل شوند. در معاینه اجساد مشخص شد دست و پاهای این زوج 40 ساله که خلبان و وکیل دادگستری بودند، بسته شده سپس با ضربات چاقو به قتل رسیدهاند.
قتل معمایی «منصور شهرکی» خلبان هواپیمای فوکر ۱۰۰ ایران ایر و همسرش به نام «سارا جوان شهرکی» تحت تجسسهای ویژه پلیسی قرار داشت تا اینکه کارآگاهان پی بردند قربانیان روز جنایت میهمانی برای خرید خودروی مدل بالا داشتهاند. در قتلگاه این زوج مشخص شد که کارت عابربانکهای آنان به سرقت رفته سپس با آنها در یک مغازه جواهرفروشی واقع در افسریه طلا خریداری شده است.
همین کافی بود تا تصاویر خریدار سکههای طلا، پیش روی کارآگاهان قرار گیرد و مأموران یکی از مجرمان قدیمی به نام «مرتضی» 38 ساله را شناسایی کنند که یکبار به خاطر خیانت در امانت دستگیر و روانه زندان شده بود و پس از آن در منطقه استخر شرق تهران زندگی میکند. روز 24 فروردین ماه سال 92 مرتضی در میدان بهارستان دستگیر شد و در بازرسی از خانه وی نه تنها کلت کمری، بلکه کیف خلبان شهرکی نیز به دست آمد.
مرتضی در بازجوییها گفت: دو روز پیش از حادثه، وقتی آگهی فروش یک خودروی سوناتا را در روزنامه دیدم، فکر کردم فروشنده خودرو مرد پولداری است. با این تصور و به بهانه خرید خودرو، با شماره خلبان شهرکی داخل آگهی تماس گرفته و برای بازدید از خودرو و خرید آن با وی قرار گذاشتم. ساعت یک ظهر حادثه به بهانه خرید خودرو به خانه مقتول در منطقه پونک رفتم. پس از بازدید آن و در حالی که کلت را از حدود دو هفته پیش خریده و زیر لباس خودم پنهان کرده بودم، به بهانه تنظیم قولنامه همراه مقتول وارد خانه آنها در طبقه چهارم مجتمع شدم. آنجا تنها همسر مقتول حضور داشت. پس از تنظیم قولنامه خرید خودرو از سوی سارا و اطمینان از اینکه هیچکس دیگر در خانه حضور ندارد، کلت را از زیر لباس خودم خارج کردم و با تهدید مجبورشان کردم به داخل یکی از اتاقهای خواب بروند. سپس ابتدا مرد را مجبور کردم تا دست و پا و دهان همسرش را با نوار چسبی که همراه خود آورده بودم ببندد تا مانع داد و فریادش شود، بعد خودم خلبان را با چسب بستم و به جستوجوی داخل خانه برای پیدا کردن پول و اشیای گرانقیمت مثل طلا و جواهرات پرداختم اما تنها توانستم چند عابر بانک متعلق به آنها را پیدا کنم. با تهدید کلت آنها را مجبور کردم رمز عابر بانکها را در اختیارم قرار دهند و پس از آن ابتدا به تصور اینکه در صورت زنده ماندنشان، پلیس مرا شناسایی و دستگیر خواهد کرد، ابتدا منصور را با چند ضربه چاقو کشتم سپس سارا را از پای درآوردم و ساعت 4 عصر بود که از خانه خارج شدم.
بنابر این گزارش، این مرد جنایتکار پس از محاکمه از سوی پنج قاضی دادگاه کیفری استان تهران به دو بار قصاص نفس- اعدام - محکوم شد و با قطعیت حکم در دیوانعالی کشور در فهرست اعدام قرار گرفت
صبح دیروز، مرتضی با تقاضای اولیای دم خلبان شهرکی و همسرش در محوطه زندان به دار مجازات آویخته شد.