صراط: در سال ۹۲ و آنهم در ایام رسیدگی به پرونده کرسنت در لاهه و درست هنگامی که قرار بود با شهادت در دادگاه گره کور این پرونده عیله ایران را باز کند،خبر ناپدید شدنش همه را شوکه کرد. او عباس یزدانپناه است.
عباس یزدانپناه یزدی یک ایرانی تبعه انگلیس است که با انتشار خبر ربوده شدن و سپس کشته شدنش بار دیگر افکار عمومی را متوجه فضای مخوف باندهای بزرگ مفاسد و تبهکاران کلان اقتصادی نمود. پیش از این رسانه های جهان او را جعبه سیاه مافیای اقتصادی در ایران توصیف می کردند. و هنوز هم معتقدند که او حلقه مفقوده بسیاری از پرونده های پیچیده رشوه خواری و فساد بخصوص در حوزه نفتی است است. با این اوصاف، در سال 92 و آنهم در ایام رسیدگی به پرونده کرسنت در لاهه و درست هنگامی که قرار بود با شهادت در دادگاه گره کور این پرونده عیله ایران را باز کند، خبر ناپدید شدنش همه را شوکه کرد.
هرچند حداقل همسرش پس از ماهها جستجو معتقد است که عباس یزدانپناه کشته شده است.
حال یک سال به شدت ذهنها را درگیر کرده است؛ چه کسی از کشته شدن عباس یزدانپناه سود میبرد؟
عباس یزدان پناه یزدی فرزند افراسیاب متولد 1348 در شهرستان سیرجان، از سالهای دبیرستان و دانشگاه یکی از نزدیک ترین افراد به مهدی هاشمی بوده و همیشه نامش در کنار مهدی هاشمی آمده است. یزدانپناه خود میگوید: "ما دوستی خیلی عمیقی در راهنمایی و دبیرستان داشتم. من دانشکده فنی مخابرات قبول شدم، رتبه خوبی آورده بودم و باز از دست تقدیر و قضا مهدی هم در همین رشته قبول شد و ما در یک رشته و دانشکده و دانشگاه باز هم با هم همکلاس بودیم".
عباس یزدان پناه در سال 79 به نیابت از مهدی هاشمی شرکتی به نام جبل را تاسیس می کند. او خود در این باره میگوید: "در اوایل 1370 یک روز مهدی و آقای صداقت آمدند منزل ما، و به من گفتند شرکتی به اسم شرکت «جبل» تاسیس شده با عده ای سهامدار که تو مدیرعامل و سهامدار آنجا هستی. اینطور که من بعدها مطلع شدم، این شرکت جبل شرکتی بود که با شراکت مهدی، مصطفی داودی و عباس صداقت به عنوان شرکای ایرانی تشکیل شده بود و یک سرمایه گذار عرب خارجی به نام آقای شخ حسن عنایی که اینها مشترکاً شرکتها و حسابهای بانکی را در خارج از کشور تشکیل داده بودند و چون احتیاج به یک شرکت هم در داخل کشور داشتند شرکت جبل را تاسیس کردند و هرکدام نماینده ای در این شرکت مشخص کردند که من نماینده از طرف مهدی[هاشمی] بودم و عباس صداقت و مصطفی داودی زاده هم برادرانشان را گذاشته بودند."
از شواهد امر پیداست که تلاش برای تنظیم قرار دادهای بزرگی میان شرکتهای چند ملتی با ایران و اخذ پورسانت بزرگترین کسب و کار شرکت جبل بوده است.
یزدانپناه در این فیلم میگوید: "واقعیت قضیه این بود که ما میخواستیم به هر حال در پروژه های نفت دخیل باشیم. در سال 71 شیوه های کاری ما کم کم تغییر کرد. به این صورت که یک روز مهدی(هاشمی) آقایی را به اسم سعید ذاکری به من معرفی کرد و به من گفت که اطلاعاتی که این می خواهد از وزارت نفت راجع به پروژه پارس جنوبی بگیر و در اختیارش قرار بده. چون من عازم مسافرتم. بعدا در طول ارتباط و دوستی که با سعید ذاکری داشتیم و رابطه را برقرار کردیم، متوجه شدم که سعید ذاکری واسطه ارتباطی شده بین آقایی به نام بوذری و مهدی و این سه در گرفتن یک کمیسیونی روی قضیه پارس جنوبی همکاری میکنند."
با این اوصاف عباس یزدان پناه یزدی و مهدی هاشمی یک قرارگاه پورسانت گیری تاسیس کرده بودند. او در این باره میگوید: "هر کاری میکردیم تا بتوانیم از مسائل پورسانتی استفاده کنیم. و از ارتباطاتی که دوستانمان داشتند سعی میکردم که استفاده کنم. و به این جهت با مهدی خیلی هماهنگ میکردم قضایایی که میخواستم انجام بدهم. سعی میکردم که ازامکانات و اعتباراتش استفاده کنم. مثلاً در قضیه یک شرکت استرالیایی بود که ما میخواستیم این را در پروژه ساختمان بانک مرکزی کمکش کنیم. برای اینکه بتوانیم یک پورسانتی ازش بگیریم. و یا خرید کارخانه سیگار سازی گیلان بود که میخواستیم برای یک شرکت سیگارسازی خارجی بخریم و یا خرید سیگار از یک کمپانی."
برگ برنده شرکت جبل برای دلالی اطلاعات ذیقیمتی بود که مهدی هاشمی با اعتبار خود از بدنه دولت به دست می آورد. اخبار دقیق و محرمانه از سری ترین تصمیمات و پروژه های اقتصادی نظام. بخشی از اتهامات عباس یزدان پناه و مهدی هاشمی هم انتقال همین اطلاعات محرمانه اقتصادی کشور به پیمانکاران خارجی برای تسهیل در عقد قراردادهاست. او در اعترافاتش در این باره به چند مورد اشاره میکند.
یزدانپناه در این فیلم مستند میگوید: "از اوایل سال 72 دیگر روابط ما شکل دیگری به خود گرفت. خب چون پروژهای که انجام نمی شد و ما ارتباط مالی روی این پروژه ها داشتیم و بیشتر به رد و بدل کردن اطلاعات و حفظ ارتباطات معطوف شده بودیم. از قبیل اطلاعاتی راجع به شرکت نفت، یا پروژه های نفتی مانند پروژه سیری. یا شرایطی که در پروژه ابوذر بود و از این قبیل اطلاعات."
اخبار و اطلاعاتی که عباس یزدان پناه یزدی به نیابت از مهدی هاشمی در اختیار شرکای خارجی اش قرار می دهد به دلیل آنکه از سوی فرزند رئیس جمهور ایران به دست آمده برای بسیاری و از جمله سرویس های امنیتی جهان جذاب بوده است. همین امر در سال 1374 نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران را وامیدارد که در گام نخست عباس یزدانپناه یزدی را به اتهام جاسوسی دستگیر و روانه زندان کنند.
یزدان پناه در سال 74 به بهانه مرخصی از زندان خارج شد و دیگر بازنگشت. او بلافاصله تابعیت انگلیس را دریافت می کند و پس از آن همچون گذشته در خارج از کشور فعالیت های اقتصادی اش را به همراه مهدی هاشمی ادامه میدهد.
در سالهای 1374 تا 1392 یزدانپناه به عنوان نماینده مهدی هاشمی در خارج از کشور چندین قرارداد بزرگ در حوزه نفت و گاز را میان ایران و چند شرکت خارجی تنظیم کرده و پورسانتهای چند میلیون دلاری دریافت میکند. قراردادهای استات اویل، کرسنت و توتال، از این جمله اند.
به عنوان مثال آنها با تاسیس شرکت درینجر و هورتن و افتتاح حساب در یکی از بانکهای سوئیس بابت دلالی در قرارداد استات اویل مبلغ 15 میلیون دلار پورسانت دریافت میکنند.
این درحالی است که همه این مبالغ در قالب قراردادهای مشاوره ای بوده است. نکته جالب اینجاست که حسابهای بانکی برای برجانماندن ردی از مهدی هاشمی تنها با یک امضا و آنهم توسط عباس یزدانپناه یزدی برداشت می شده است با این اوصاف عباس یزدان پناه یزدی نه تنها دوست دوران نوجوانی و جوانی مهدی هاشمی بلکه معاون، نماینده و حتی "کیف پولش" هم بوده است.
در سال 1392 و در آستانه برگزاری دادگاه لاهه با موضوع قرارداد کرسنت عباس یزدانپناه با برخی ازمسئولان کشور ارتباط میگیرد و اعلام میکند که حاضر است علیه فساد و رشوه خواری در جریان قرارداد کرسنت شهادت دهد. این شهادت در صدور حکمی به نفع جمهوری اسلامی می توانست بسیار مفید باشد و به دنبال آن اطلاعات ذیقیمتی از فساد در حوزه نفت و انرژی به مسئولان امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی ایران ارائه دهد.
قرار بر آن می شود که یزدانپناه در امارات از طریق ویدئو کنفرانس چند جلسه ای دردادگاه لاهه شهادت دهد. اما او به ناگاه در تاریخ 5 تیرماه 92 ربوده شده و ناپدید می شود. بسیاری از جمله همسرش معتقدند که عباس بعد از ربوده شدن برای برجای نماندن هیچ ردی کشته شده است. اما رسانه های بیگانه در اصراری عجیب در تلاشند از قتل او صحبتی نشود و ماجرا را به آدم ربایی تقلیل دهند. جالب اینجاست که دولت انگلیس هم که در موارد مشابه به شدت پیگیر سرنوشت شهروندان خود است در اقدامی عجیب پرونده ربایش عباس یزدانپناه را مختومه اعلام میکند.
فیلم اعترافات عباس یزدانپناه را در ذیل ببینید:
عباس یزدانپناه یزدی یک ایرانی تبعه انگلیس است که با انتشار خبر ربوده شدن و سپس کشته شدنش بار دیگر افکار عمومی را متوجه فضای مخوف باندهای بزرگ مفاسد و تبهکاران کلان اقتصادی نمود. پیش از این رسانه های جهان او را جعبه سیاه مافیای اقتصادی در ایران توصیف می کردند. و هنوز هم معتقدند که او حلقه مفقوده بسیاری از پرونده های پیچیده رشوه خواری و فساد بخصوص در حوزه نفتی است است. با این اوصاف، در سال 92 و آنهم در ایام رسیدگی به پرونده کرسنت در لاهه و درست هنگامی که قرار بود با شهادت در دادگاه گره کور این پرونده عیله ایران را باز کند، خبر ناپدید شدنش همه را شوکه کرد.
هرچند حداقل همسرش پس از ماهها جستجو معتقد است که عباس یزدانپناه کشته شده است.
حال یک سال به شدت ذهنها را درگیر کرده است؛ چه کسی از کشته شدن عباس یزدانپناه سود میبرد؟
عباس یزدان پناه یزدی فرزند افراسیاب متولد 1348 در شهرستان سیرجان، از سالهای دبیرستان و دانشگاه یکی از نزدیک ترین افراد به مهدی هاشمی بوده و همیشه نامش در کنار مهدی هاشمی آمده است. یزدانپناه خود میگوید: "ما دوستی خیلی عمیقی در راهنمایی و دبیرستان داشتم. من دانشکده فنی مخابرات قبول شدم، رتبه خوبی آورده بودم و باز از دست تقدیر و قضا مهدی هم در همین رشته قبول شد و ما در یک رشته و دانشکده و دانشگاه باز هم با هم همکلاس بودیم".
عباس یزدان پناه در سال 79 به نیابت از مهدی هاشمی شرکتی به نام جبل را تاسیس می کند. او خود در این باره میگوید: "در اوایل 1370 یک روز مهدی و آقای صداقت آمدند منزل ما، و به من گفتند شرکتی به اسم شرکت «جبل» تاسیس شده با عده ای سهامدار که تو مدیرعامل و سهامدار آنجا هستی. اینطور که من بعدها مطلع شدم، این شرکت جبل شرکتی بود که با شراکت مهدی، مصطفی داودی و عباس صداقت به عنوان شرکای ایرانی تشکیل شده بود و یک سرمایه گذار عرب خارجی به نام آقای شخ حسن عنایی که اینها مشترکاً شرکتها و حسابهای بانکی را در خارج از کشور تشکیل داده بودند و چون احتیاج به یک شرکت هم در داخل کشور داشتند شرکت جبل را تاسیس کردند و هرکدام نماینده ای در این شرکت مشخص کردند که من نماینده از طرف مهدی[هاشمی] بودم و عباس صداقت و مصطفی داودی زاده هم برادرانشان را گذاشته بودند."
از شواهد امر پیداست که تلاش برای تنظیم قرار دادهای بزرگی میان شرکتهای چند ملتی با ایران و اخذ پورسانت بزرگترین کسب و کار شرکت جبل بوده است.
یزدانپناه در این فیلم میگوید: "واقعیت قضیه این بود که ما میخواستیم به هر حال در پروژه های نفت دخیل باشیم. در سال 71 شیوه های کاری ما کم کم تغییر کرد. به این صورت که یک روز مهدی(هاشمی) آقایی را به اسم سعید ذاکری به من معرفی کرد و به من گفت که اطلاعاتی که این می خواهد از وزارت نفت راجع به پروژه پارس جنوبی بگیر و در اختیارش قرار بده. چون من عازم مسافرتم. بعدا در طول ارتباط و دوستی که با سعید ذاکری داشتیم و رابطه را برقرار کردیم، متوجه شدم که سعید ذاکری واسطه ارتباطی شده بین آقایی به نام بوذری و مهدی و این سه در گرفتن یک کمیسیونی روی قضیه پارس جنوبی همکاری میکنند."
با این اوصاف عباس یزدان پناه یزدی و مهدی هاشمی یک قرارگاه پورسانت گیری تاسیس کرده بودند. او در این باره میگوید: "هر کاری میکردیم تا بتوانیم از مسائل پورسانتی استفاده کنیم. و از ارتباطاتی که دوستانمان داشتند سعی میکردم که استفاده کنم. و به این جهت با مهدی خیلی هماهنگ میکردم قضایایی که میخواستم انجام بدهم. سعی میکردم که ازامکانات و اعتباراتش استفاده کنم. مثلاً در قضیه یک شرکت استرالیایی بود که ما میخواستیم این را در پروژه ساختمان بانک مرکزی کمکش کنیم. برای اینکه بتوانیم یک پورسانتی ازش بگیریم. و یا خرید کارخانه سیگار سازی گیلان بود که میخواستیم برای یک شرکت سیگارسازی خارجی بخریم و یا خرید سیگار از یک کمپانی."
برگ برنده شرکت جبل برای دلالی اطلاعات ذیقیمتی بود که مهدی هاشمی با اعتبار خود از بدنه دولت به دست می آورد. اخبار دقیق و محرمانه از سری ترین تصمیمات و پروژه های اقتصادی نظام. بخشی از اتهامات عباس یزدان پناه و مهدی هاشمی هم انتقال همین اطلاعات محرمانه اقتصادی کشور به پیمانکاران خارجی برای تسهیل در عقد قراردادهاست. او در اعترافاتش در این باره به چند مورد اشاره میکند.
یزدانپناه در این فیلم مستند میگوید: "از اوایل سال 72 دیگر روابط ما شکل دیگری به خود گرفت. خب چون پروژهای که انجام نمی شد و ما ارتباط مالی روی این پروژه ها داشتیم و بیشتر به رد و بدل کردن اطلاعات و حفظ ارتباطات معطوف شده بودیم. از قبیل اطلاعاتی راجع به شرکت نفت، یا پروژه های نفتی مانند پروژه سیری. یا شرایطی که در پروژه ابوذر بود و از این قبیل اطلاعات."
اخبار و اطلاعاتی که عباس یزدان پناه یزدی به نیابت از مهدی هاشمی در اختیار شرکای خارجی اش قرار می دهد به دلیل آنکه از سوی فرزند رئیس جمهور ایران به دست آمده برای بسیاری و از جمله سرویس های امنیتی جهان جذاب بوده است. همین امر در سال 1374 نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران را وامیدارد که در گام نخست عباس یزدانپناه یزدی را به اتهام جاسوسی دستگیر و روانه زندان کنند.
یزدان پناه در سال 74 به بهانه مرخصی از زندان خارج شد و دیگر بازنگشت. او بلافاصله تابعیت انگلیس را دریافت می کند و پس از آن همچون گذشته در خارج از کشور فعالیت های اقتصادی اش را به همراه مهدی هاشمی ادامه میدهد.
در سالهای 1374 تا 1392 یزدانپناه به عنوان نماینده مهدی هاشمی در خارج از کشور چندین قرارداد بزرگ در حوزه نفت و گاز را میان ایران و چند شرکت خارجی تنظیم کرده و پورسانتهای چند میلیون دلاری دریافت میکند. قراردادهای استات اویل، کرسنت و توتال، از این جمله اند.
به عنوان مثال آنها با تاسیس شرکت درینجر و هورتن و افتتاح حساب در یکی از بانکهای سوئیس بابت دلالی در قرارداد استات اویل مبلغ 15 میلیون دلار پورسانت دریافت میکنند.
این درحالی است که همه این مبالغ در قالب قراردادهای مشاوره ای بوده است. نکته جالب اینجاست که حسابهای بانکی برای برجانماندن ردی از مهدی هاشمی تنها با یک امضا و آنهم توسط عباس یزدانپناه یزدی برداشت می شده است با این اوصاف عباس یزدان پناه یزدی نه تنها دوست دوران نوجوانی و جوانی مهدی هاشمی بلکه معاون، نماینده و حتی "کیف پولش" هم بوده است.
در سال 1392 و در آستانه برگزاری دادگاه لاهه با موضوع قرارداد کرسنت عباس یزدانپناه با برخی ازمسئولان کشور ارتباط میگیرد و اعلام میکند که حاضر است علیه فساد و رشوه خواری در جریان قرارداد کرسنت شهادت دهد. این شهادت در صدور حکمی به نفع جمهوری اسلامی می توانست بسیار مفید باشد و به دنبال آن اطلاعات ذیقیمتی از فساد در حوزه نفت و انرژی به مسئولان امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی ایران ارائه دهد.
قرار بر آن می شود که یزدانپناه در امارات از طریق ویدئو کنفرانس چند جلسه ای دردادگاه لاهه شهادت دهد. اما او به ناگاه در تاریخ 5 تیرماه 92 ربوده شده و ناپدید می شود. بسیاری از جمله همسرش معتقدند که عباس بعد از ربوده شدن برای برجای نماندن هیچ ردی کشته شده است. اما رسانه های بیگانه در اصراری عجیب در تلاشند از قتل او صحبتی نشود و ماجرا را به آدم ربایی تقلیل دهند. جالب اینجاست که دولت انگلیس هم که در موارد مشابه به شدت پیگیر سرنوشت شهروندان خود است در اقدامی عجیب پرونده ربایش عباس یزدانپناه را مختومه اعلام میکند.
فیلم اعترافات عباس یزدانپناه را در ذیل ببینید: