«شهروندان با امید نوعی تغییر در حوزه سیاست و عرصه داخلی نگاهی به سیاست خارجی دارند. هرچند هر شهروندی در محدوده داخلی کشور خود فعالیت میکند ولی همه نیاز به ارتباطهای بین الملی را احساس میکنند و میداند رونق داخلی هر کشور به ارتباطات خارجی آن بستگی دارد، مردم ایران در شرایط کنونی در انتظار یک بهبود وضعیت اقتصادی به ویژه در بحث سرمایه گذاری هستند...»
او در ادامه با بیان اینکه هرچند شاید تمامیت این انتظار صحیح نباشد! افزوده است: اما شهروندانی که به علت سیاست خارجی غیر علمی و تهاجمی گذشته تا یک/سوم از ثروت و اندوخته خود را کاهش یافته میبیند، طبیعی است در شرایط فعلی دل در گرو موفقیت سیاست خارجی برای تغییر و تحول داخلی دوخته است و خود آگاه و ناخودآگاه عدم موفقیت سیاست خارجی را عامل تهدیدزا تعبیر میکند. به هرحال باید بپذیریم از نظر جامعهشناسی امیدی در دل این ملت در آرزوی تغییر نشسته است زیرا میداند با کاهش چالش بینالمللی حتما روزنهای برای بهبود شرایط محیا میشود!
تحلیلی بر اظهارات اخیر علی خرم:
*سوگمندانه باید اشاره با اینکه نگاه به دست اجنبی برای رفع مشکلات داخلی، از روی عقل و تجربه کار درستی نیست و این مسئله حتی در کلام مقام معظم رهبری نیز در اشاره به رویکرد برخی چهرهها در دولت کنونی و دولت قبلی بیان شده است اما همچنان عدهای هستند که بر این مسئله پای میفشارند و جالب آنکه پای مردم را هم وسط کشیدهاند.
خرّم در یادداشت خود بیان نکرده است که نظر شهروندان! را در زمینه امید بستن به سیاست خارجی؛ از کجا و با چه آمار و قیاسی متوجه شده است؟!
وانگهی، مگر شخص علی خرّم نبود که سال گذشته طی یادداشتی مطبوعاتی نوشته بود:«تحقیقات دانشگاهی نشان میدهد تنها 23 درصد این وضعیت اقتصادی به خاطر تحریمهای بینالمللی حاصل از عملکرد دولتهای نهم و دهم بوده و بقیه آن به جهت سوءمدیریت دولت، دامنگیر کشور شده است»!
اکنون بصورتی واضح میتوان سؤال کرد که آیا مردمی که حتی قبل از آقای خرّم به واقعیتهای صحنه آشنا بوده و میدانند که جدای از اثر کمتر 23 درصدی تحریمها بر اقتصاد کلان و نه معیشت آنها؛ آمریکای جهانخوار نیز دشمنی بدعهد و شیطان بزرگ است؛ چگونه ممکن است با چند نوشتهی مطبوعاتی؛ دلبستهی رابطه با غرب و آمریکا و هواخواه چیزی به نام مذاکره و توافق نهایی! تلقی شوند؟!
اگر کسانی که زمانی از این نوشتند که میزان صمیمیت ما و آمریکا زیاد شده است! قصد دارند این تئاتر را باور کنند حرفی نیست اما نسبت دادن این باورهای غلط و سادهلوح فرض کردن افکار عمومی در ایران اشتباهی راهبردی است که اگرچه هزینههایش دامن تقدیسکنندگان نتایج توافق هستهای موقت در ژنو! را گرفت اما به نظر میرسد این هزینهها در صورت خوشبینیهای بیمبنای بیشتر؛ به هزینههای گزاف و غیر قابل جبران تبدیل خواهند شد و دیگر چند یادداشت رسانهای و کف زدن برای لباس نداشتهی شاه؛ رافع مکافات نخواهد بود.
در یادداشت اشاره شده از علی خرّم همچنین قابل اشاره است که وی مدعی انتظار مردم برای سرمایهگذاری! و تهدیدزا بودن عدم موفقیت سیاست خارجی دولت! شده است.
دو مدعایی که در اولی مشخص نیست بحث سرمایهگذاری! مسئلهی چند درصد از مردم ایران امروز است؟! و درباره دومی هم باید دانست که همان اندازه که 10 ماه پس از روی کار آمدن دولت کنونی و به اذعان شخص علی خرّم، دستاوردهای مذاکراتی دولت قابل لمس نبود (اشاره به یادداشتی مطبوعاتی از علی خرّم که در ادامه همین مطلب آنرا خواهید خواند) و در عین حال، تهدید خاصی هم وقوع نیافت! پس از این هم در تمام ناکامیهای احتمالی؛ هیچ تهدید خاصی از جانب مردم ایران اسلامی فرض نمیشود و وقوع نمییابد.
پر واضح آنکه تجربهای که مردم ایران پس از لمس یا عدم لمس! دستاوردهای مذاکرات توافق ژنو بدست آوردند؛ چراغ راه آنها برای امید بستن به توافق لوزان و هر توافقی بعد از این خواهد بود...
علی خرّم که در اولین روز کاری پس از توافق لوزان، با سه یادداشت در سه نشریه به استقبال این توافق شتافت؛ 4 ماه پس از توافق موقت ژنو در یادداشتی رسانهای نوشته بود:
«ظرف 10 ماه آثار موفقیتهای سیاستهای خارجی در اقتصاد، صنعت و اوضاع اجتماعی پدید آمد و اگرچه با اعمال نفوذ برخی تفکرات، دامنه این موفقیتها نتوانست وسعت یابد»!
گفتنیست، مسئله گره زدن سرنوشت دولت کنونی به سرنوشت مذاکرات هستهای؛ به چالشی سیاسی تبدیل شده است که حتی در میان جریان سیاسی اصلاحطلب و جریان اعتدالیون نیز منتقدان بزرگی پیدا کرده است.
تلاش برای وابستهسازی فرجام دولت کنونی به مذاکرات هستهای در حالی از جانب برخی اشخاص صورت میگیرد که مقامات دولتی بارها اعلام کردهاند برنامهریزیهای لازم را برای تمام شرایط انجام دادهاند و مذاکرات هستهای فقط بخشی از فعالیتهای دولت کنونی است.
بحث پیدا کردن مقصرّین گرهزنی اشاره شده نیز از مباحث گرم در تریبونها و محافل اصلاحطلب است.
جالب آنکه علی شمخانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی هم به تازگی در یک برنامه دانشگاهی، طی سخنانی ایجاد انتظار و توقع بیش از اندازه برای حل مشکلات اقتصادی کشور و مرتبط کردن آن با مذاکرات هستهای را موجب آسیبپذیر شدن اقتصاد کشور دانسته و گفته است: پیشرفت و اصلاح ساختاری در ایران از طریق تقویت ساخت درونی کشور، حضور موثر مردم و اقتصاد مقاومتی میسر خواهد شد.