صراط: پرویز خرسند از فعالان نوگرای مذهبی دهه پنجاه در بخشی از خاطرات خود که آن را با نشریه «مهرنامه» در میان گذاشته، به روحیات آیتالله شهید مرتضی مطهری اشاره کرده است.
خرسند میگوید: «من آن زمان با استاد شریعتی (پدر علی) آشنا بودم. آن موقع در این زمین حسینیه تکیهای زده بودند و استاد شریعتی در آن تفسیر میگفت. با آقای مطهری و میناچی رفتیم آنجا، میناچی داشت برای استاد شریعتی و آقای مطهری توضیح میداد که اینجا قرار است چه کار کنند.
آن زمان من دیپلم داشتم. میناچی همه چیز را کامل توضیح داد که مثلا اینجا قرار است سن ساخته شود و آنجا سالن اجتماعات و این طرف کتابخانه و جا ساختمان اداری و مسجد و این توضیحات را میداد. زمین مسطح بود و میناچی هم داشت این توضیحات را میداد.
آیتالله مطهری یکباره یک حرفی زد که برای من جالب بود. گفت: آقای میناچی شما به فکر شیب سالن هم هستید؟ میناچی گفت: شیب برای چه؟ مطهری گفت: برای اینکه سالن باید شیبدار باشد تا وقتی در آینده میخواهید تئاتر و فیلم نمایش دهید یا در وقت سخنرانیها و مراسم مختلف، نفرات جلویی مزاحم نباشند.
من آن لحظه خیلی خوشم آمد و گفتم واقعا چقدر خوب است که آخوندها اینقدر روشنفکر شدهاند. از همان موقع مطهری برای من یک حرمت خاصی داشت.»
خرسند میگوید: «من آن زمان با استاد شریعتی (پدر علی) آشنا بودم. آن موقع در این زمین حسینیه تکیهای زده بودند و استاد شریعتی در آن تفسیر میگفت. با آقای مطهری و میناچی رفتیم آنجا، میناچی داشت برای استاد شریعتی و آقای مطهری توضیح میداد که اینجا قرار است چه کار کنند.
آن زمان من دیپلم داشتم. میناچی همه چیز را کامل توضیح داد که مثلا اینجا قرار است سن ساخته شود و آنجا سالن اجتماعات و این طرف کتابخانه و جا ساختمان اداری و مسجد و این توضیحات را میداد. زمین مسطح بود و میناچی هم داشت این توضیحات را میداد.
آیتالله مطهری یکباره یک حرفی زد که برای من جالب بود. گفت: آقای میناچی شما به فکر شیب سالن هم هستید؟ میناچی گفت: شیب برای چه؟ مطهری گفت: برای اینکه سالن باید شیبدار باشد تا وقتی در آینده میخواهید تئاتر و فیلم نمایش دهید یا در وقت سخنرانیها و مراسم مختلف، نفرات جلویی مزاحم نباشند.
من آن لحظه خیلی خوشم آمد و گفتم واقعا چقدر خوب است که آخوندها اینقدر روشنفکر شدهاند. از همان موقع مطهری برای من یک حرمت خاصی داشت.»