او به ایران آمده بود که حتی از اوضاع فرهنگی در ایالات متحده شکایت کند و میگفت: من امیدم برای تغییر به خداست و معتقدم صهیونیست ها کنگره را کنترل میکند اما خدا تاریخ را کنترل میکند؛ به انقلاب 1979 ایران نگاه کنید؛ چه کسی در سال 1978 فکر میکرد که انقلابی رخ خواهد داد.
او «مایکل جونز» مدیر نشریه آمریکایی «جنگ فرهنگها» بود که در کنار همه نگرانیها یک نگرانی و شاید هشدار دیگر هم داشت و میگفت: در پی توافقنامه احتمالی بین ایران و 1+5؛ با برداشته شدن تحریمها موضوع جنگ فرهنگی علیه ایران و نفوذ فرهنگی آمریکا در ایران افزایش مییابد و نوعی از جنگ جدید فرهنگی علیه ایران دنبال خواهد شد.
گویا او خیلی زودتر جواب آقای وزیر را داده بود؛ جنتی که چند روز بعد در اختتامیه بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر چنین گفت: «امیدواریم با توافقات نهایی ایران و گروه 1+5 و رفع برخی از محدودیتهای بینالمللی جهشی چشمگیر را در سینمای ایران شاهد باشیم.»
البته وزیر فردای آن روز چنین سخن خود را توضیح داد که «با توجه به اینکه سینماهای ما دیجیتالی شده اما هنوز یکسری نیازها و وابستگیهایی داریم»
اما سوالی که جدیتر باید مطرح شود این است که تحریمهای حقیقی که موجب شده است فرهنگ انقلابی ما رشد واقعی نداشته باشد کجاست و آقای وزیر باید چه کند تا نه تنها «جهشی چشمگیر در سینمای ایران» بلکه در همه عرصههای هنری داشته باشیم.
مهمترین شعار مردم در جریان انقلاب اسلامی «استقلال آزادی جمهوری اسلامی» بود؛ آنان به دنبال استقلال کشور در همه عرصهها بودند استقلالی که برآمده از فرهنگی غنی بود که موجب میشد استقلال سیاسی و اقتصادی نیز در پی آن رقم بخورد پس لازمه استقلال سیاسی و اقتصادی، استقلال فرهنگی بود.
همان چیزی که امام خمینی(ره) درباره آن میگفت: ما از حصر اقتصادی نمیترسیم. ما از دخالت نظامی نمیترسیم. آن چیزی که ما را میترساند وابستگی فرهنگی است.
سوال این است که آیا این روزها عبور از وابستگی فرهنگی در کشور در دستور کار مسئولان فرهنگی کشور قرار گرفته است؟ و آیا سیاستهای فرهنگی کشور به سمتی میرود که بتوان گفت اینک فضای تنفسی فرهنگی کشور در اختیار ارزشهای انقلابی است؟
نگاهی به فضای عمومی فرهنگی کشور نشان میدهد نه تنها اینگونه نیست بلکه تمام تلاشهای اهل فرهنگ و هنر انقلاب در شاخههای مختلف به موجب تهاجم و شبیخون فرهنگی کشور بینتیجه مانده است و از این بعد است که باید معتقد به یک جنگ فراگیر فرهنگی بود.
نبردی که رهبر انقلاب اسلامی در حکم خود به دوره جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی از آن یاد کردند و وظیفه دستگاههای کلان فرهنگی را متذکر شدند: با توجه به جبههبندی جدی میان هواداران فرهنگ انقلابی و اسلامی و معارضان عنود با انگیزه آن، شورای عالی انقلاب فرهنگی باید با برخورد فعال و مبتکرانه با این جبههبندی آشکار فرهنگی، دلبستگان فرهنگ دینی و انقلابی را در داخل و خارج کشور دلگرم و امیدوار و مطمئن و معارضان را نگران و ناامید کند.
اینک باید گفت تحریم واقعی که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی باید برای رفع آن قدم بردارد تلاش برای از بین بردن تحریم «جبهه هواداران فرهنگ انقلابی و اسلامی» است که خواسته و ناخواسته این روزها فعالان فرهنگی در عرصه هنر انقلاب بایکوت شده و بیکار و یا کمکار شدهاند و گروههای خودجوش فرهنگی به سختی امورات خود را میگذرانند و در این بین مسئولان ارشاد برای کار کردن «کیارستمی»ها و «فرمانآرا»ها که کارنامه وابستگی فرهنگی آنان روشن است داد سخن سر میدهند.
باید گفت آقای وزیر! در این جنگ فرهنگی بین اسلام و غرب به نمایندگی ایران و آمریکا که علاوه بر رهبری معظم انقلاب، متخصصانی چون «مایکل جونز» از قلب آمریکا آن را رصد کرده و درباره آن هشدار میدهند تنها راه موفقیت رفع تحریمها و بایکوت عوامل فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی است.