صراط: احمد شیرزاد، فعال سیاسی اصلاحطلب در واکنش به انتقاد یک تشکل ارزشی از عزم دولت برای حضور بانوان در استادیومها به ایلنا گفته است: اگر امروز این گروه خط و نشانهایی در مورد مطرح شدن حضور بانوان در ورزشگاهها میکشند، همه به یاد دارند که در اوایل دوران اصلاحات با پخش فیلم سینمایی «آدم برفی»، که فیلمی بدون تم سیاسی بود٬ چه مسائل و جنجالهای را به وجود آورند، که با پخش چندباره این فیلم از صدا و سیما در سالهای بعد مشخص شد که به چه اندازه این حساسیتها بیمورد و بهانهای بیش نبوده است!
او افزوده است: زمانی همین جریانهای به اصطلاح حزبالله با توجه به محدودیتها و تابوهایی که در برخی از مسائل مانند ویدئو در کشور وجود داشت، برخوردهایی را برای ثبت موقعیت سیاسی خود انجام دانند که امروز بیشتر مردم با لطیفه از آنها یاد میکنند.
*جریان سیاسی خاص و چهرههای آن، در زمینه اهتمام تشکلها و چهرههای حزباللهی جامعه پیرامون شعائر دینی، همواره رویکرد انتقادی داشتهاند.
یکی از عمدهترین زمینههای این انتقادات نیز تمسخر و مضحکه تلاش 37 ساله مذهبیون و حزباللهیها برای تعظیم ارزشها و امر و نهی الهی در فضای حکومت اسلامی بوده است.
شیرزاد مدعی شده است که انتقادات صورت گرفته از فیلم آدم برفی و در ادامه برخوردهای آمرانه با غیر قانونی بودن ویدئوهای خانگی، اقداماتی بیهوده و حساسیتهای بیجایی بودهاند که امروز به لطیفه تبدیل شدهاند!
اما در اینجا باید این سؤال را پرسید که جریان سیاسی خاص آیا معتقد هست که ثمره توجه نکردن به آن هشدارهای مذهبیون جامعه، سببساز آسیبهایی در جامعه امروز شده است که تجرّد بیش از 6 میلیون نفر از بانوان، اکران فیلمهای ضد ارزشی (که در آنها از حجاب و قصاص گرفته تا اصل نظام اسلامی مورد خدشه قرار میگیرد)، ازدیاد طلاق به دلیل مسائل اخلاقی، کمشدن تمایل به فرزندآوری، مانورهای تجمل، نمایشگاههای مد با ثمرات ضد امنیتی، بدحجابی و غیره تنها بخشی از ثمرات تلخ همان فیلمها و امور غیر قانونی هستند و البته لطیفه و جوک هم نیستند؟!
اگر در اواسط دهه 70 با تفکرات و رویکردهای غلطی که در فیلم «آدمبرفی» به تصویر آمد، برخورد مناسبی صورت میگرفت یقیناً امروزِ روز شاهد فیلمهایی نبودیم که روزی فروش خود را صرفاً از طریق سلبریتیها، شوخیهای رکیک و جنسی و ژانر خیانت زوجین جستجو میکنند.
و شاهد آن نبودیم که برخی هنرمندان شهره به سوابق معارضانه خود علیه نظام اسلامی که در فتنه کسب کردهاند افتخار کنند!
اگر آنروز به مطالبه حقیقی مذهبیون مبنی بر لزوم امر به معروف و نهی از منکر و رعایت پیوستهای فرهنگی در زمینه فناوریهای نوینی مثل ویدئو پاسخ گفته میشد؛ امروز دیگر شبکههای اجتماعی موبایلی نمیتوانست مطمع نظر براندازانی باشد که قصد دارند فرامین خود را بر اکتاف این شبکهها حمل کنند و به خورد نسل جدید بدهند.
دغدغههای علما، مذهبیون و حزباللهیها هیچگاه بیهوده و لطیفه نبود و نیست.
تعجب از کسانی است که آسیبهای بیتوجهی به این دغدغهها را میبینند و میدانند اما با افکار عمومی و حقیقت، صادقانه برخورد نمیکنند.
او افزوده است: زمانی همین جریانهای به اصطلاح حزبالله با توجه به محدودیتها و تابوهایی که در برخی از مسائل مانند ویدئو در کشور وجود داشت، برخوردهایی را برای ثبت موقعیت سیاسی خود انجام دانند که امروز بیشتر مردم با لطیفه از آنها یاد میکنند.
*جریان سیاسی خاص و چهرههای آن، در زمینه اهتمام تشکلها و چهرههای حزباللهی جامعه پیرامون شعائر دینی، همواره رویکرد انتقادی داشتهاند.
یکی از عمدهترین زمینههای این انتقادات نیز تمسخر و مضحکه تلاش 37 ساله مذهبیون و حزباللهیها برای تعظیم ارزشها و امر و نهی الهی در فضای حکومت اسلامی بوده است.
شیرزاد مدعی شده است که انتقادات صورت گرفته از فیلم آدم برفی و در ادامه برخوردهای آمرانه با غیر قانونی بودن ویدئوهای خانگی، اقداماتی بیهوده و حساسیتهای بیجایی بودهاند که امروز به لطیفه تبدیل شدهاند!
اما در اینجا باید این سؤال را پرسید که جریان سیاسی خاص آیا معتقد هست که ثمره توجه نکردن به آن هشدارهای مذهبیون جامعه، سببساز آسیبهایی در جامعه امروز شده است که تجرّد بیش از 6 میلیون نفر از بانوان، اکران فیلمهای ضد ارزشی (که در آنها از حجاب و قصاص گرفته تا اصل نظام اسلامی مورد خدشه قرار میگیرد)، ازدیاد طلاق به دلیل مسائل اخلاقی، کمشدن تمایل به فرزندآوری، مانورهای تجمل، نمایشگاههای مد با ثمرات ضد امنیتی، بدحجابی و غیره تنها بخشی از ثمرات تلخ همان فیلمها و امور غیر قانونی هستند و البته لطیفه و جوک هم نیستند؟!
اگر در اواسط دهه 70 با تفکرات و رویکردهای غلطی که در فیلم «آدمبرفی» به تصویر آمد، برخورد مناسبی صورت میگرفت یقیناً امروزِ روز شاهد فیلمهایی نبودیم که روزی فروش خود را صرفاً از طریق سلبریتیها، شوخیهای رکیک و جنسی و ژانر خیانت زوجین جستجو میکنند.
و شاهد آن نبودیم که برخی هنرمندان شهره به سوابق معارضانه خود علیه نظام اسلامی که در فتنه کسب کردهاند افتخار کنند!
اگر آنروز به مطالبه حقیقی مذهبیون مبنی بر لزوم امر به معروف و نهی از منکر و رعایت پیوستهای فرهنگی در زمینه فناوریهای نوینی مثل ویدئو پاسخ گفته میشد؛ امروز دیگر شبکههای اجتماعی موبایلی نمیتوانست مطمع نظر براندازانی باشد که قصد دارند فرامین خود را بر اکتاف این شبکهها حمل کنند و به خورد نسل جدید بدهند.
دغدغههای علما، مذهبیون و حزباللهیها هیچگاه بیهوده و لطیفه نبود و نیست.
تعجب از کسانی است که آسیبهای بیتوجهی به این دغدغهها را میبینند و میدانند اما با افکار عمومی و حقیقت، صادقانه برخورد نمیکنند.