جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۸:۱۱

گزارشی از میزان فاصله طبقات در جهان

آخرین گزارش حاکی از آن است که شکاف رو به رشدی بین کودکان فقیر و ثروتمند در شهرهای بزرگ جهان برای بقا در حال شکل‌گیری است.
کد خبر : ۲۴۱۹۳۱
صراط: جنگ کودکان فقیر و ثروتمند بر سر بودن یا نبودن در شهرهای بزرگ برای بدست آوردن بقا جای صحبت دارد.

سوئد کمترین فاصله طبقاتی را در کشورهای جهان دارد.

طبق گزارش سازمان ملل در سال 2014، سوئد کمترین نابرابری درآمدی را دارد و نمره ضریب جینی این کشور 25 اعلام شده است.

اوکراین با نمره 25 در جایگاه دوم و نروژ با نمره 25.8 در رتبه سوم از این نظر قرار گرفته‌اند.

جالب است که رتبه ایران از نظر ضریب جینی در سال 2013 و 2014 ، 68 بوده است و بالاتر از کشورهایی نظیر آمریکا، قطر، روسیه و ترکیه قرار دارد. متوسط ضریب جینی ایران بین سالهای 2003 تا 2012 نیز همین مقدار بوده است.

*ارتباط بین فقر و ثروت جینی در کشورها 

هر چقدر میزان ضریب جینی در کشوری بالا باشد بدین معنا است که اختلاف طبقاتی و نابرابری درآمدی در کشور مورد بحث بیشتر است.
بعنوان مثال در کشوری که ضریب جینی بالا است فاصله طبقاتی بین فقیر و ثروتمند زیاد است و این فاصله طبقاتی جنگ بین فقیر و ثروتمند را بر سر بقاء در شهرهای بزگر افزایش می‌دهد.
بعنوان مثال ایران بالاتر از کشورهای آمریکا ، قطر و روسیه قرار دارد وضریب جینی در این کمتر از کسورها است.

*چقدرفاصله طبقاتی دارا و ندار متفاوت است؟

در کشورهایی که فاصله طبقاتی بین دو قشر دارا و ندار کمتر است یعنی در آن کشور جنگ کمتری بر سر بقا و فضا بین ثروتمند و فقیر وجود دارد .

ثروتمندان با داشتن امکانات و ثروت بیشتر زندگی برایشان راحت‌تر و گذراندن آن برایشان با آسایش بیشتری است به طوری که با داشتن رفاه بیشتر امکان رسیدگی و تامین مخارج بهداشتی و درمانی آنها آسان و همین موضوع از مرگ و میر ثروتمندان کم می کند تامین جا و غذا و نیازهای اولیه از سوی ثروتمندان صورت می‌گیرد در نتیجه امکان برای بقای ثروتمندان وجود دارد ولی هنگامی که فقرا نتوانستند تامین نیازهای اولیه خود موثر عمل کنند و از بر آوردن این نیازها ناتوان باشند به تبع نمی توانند بقای خود را تامین کنند و به سوی فنا می روند.

*برای دختران که در سال 2012 در یک کشور ثروتمند به دنیا آمده است طول عمر 82 سال و برای دختری که در یک کشور کم درآمد به دنیا آمده است امید به زندگی 63 سال است.

دکتر تایزبورما مدیر بخش آمار سلامت و سیستم‌های اطلاعاتی سازمان بهداشت جهانی می‌گوید: در کشورهای ثروتمند بخش عمده ای از افزایش طول عمر به خاطر موفقیت در مبارزه با بیماری‌های غیره واگیر مانند بیماریهای قلبی و دیابت است.

به گفته وی در این کشورها احتمال مرگ زنان و مردان ناشی از بیماری‌های قلبی و سکته مغزی بیش از سن 60 سالگی بسیار کمتر است. بعنوان مثال کشورهای ثروتمند عملکرد بهتری در زمینه نظارت و مدیریت فشار خون بالا از خودشان نشان داده‌اند.

یکی دیگر از عوامل افزایش عمر در بسیاری از کشورها، ترک استعمال سیگار و دخانیات اعلام شده است.

*چه کسی دارا و ندار است؟!

به طور کلی ثروت به کلید مواد و اشیایی اطلاق می‌شود که نیازهای بشر را رفع می‌کنند. این ثروت‌ها یا طبیعی هستند و مستقیم یا غیرمستقیم مورد استفاده واقع می‌شوند و یا تولید می‌گردند. یعنی به دست بشر، تغییر شکل یافته ، مورد استفاده قرار می‌گیرند.
فقر به معنای کافی نبودن تغذیه، نرخ بالای مرگ و میر نوزادان، امید به زندگی پایین، فرصت‌های تحصیلی ناچیز ، آب آشامیدن سالم غیر کافی، بهداشت و درمان ناکافی ، مسکن نامناسب و فقدان مشارکت در فرآیندهای تصمیم‌گیری است.

با این حال سازمان وزارت بهداشت جهانی 2014 نشان می دهد بیشترین پیشرفت در کشورهای کم درآمد صورت گرفت که متوسط امید به زندگی بین سالهای 1990 تا 2012، 9 سال افزایش یافته است.

در این بین از سال 1990 تا 2012 بالاترین افزایش در طول عمر در کشورهای لیبریا (از 42 به 62 سال)، اتیوپی (از 45 به 64 سال)، مالدیو(از 58 به 77 سال) ، کامبوج (از 48 به 65 سال) بوده است.
(مارگارت چان) دبیر کل سازمان بهداشت جهانی می گوید: یک دلیل مهم برای این که چرا طول عمر جهانی این میزان بهبود یافته ، کاهش مرگ و میر کودکان کمتر از پنج سال است.
وی افزود: اما هنوز شکاف عمیقی بین کشورهای فقیر و ثروتمند وجود دارد و شهروندان کشورهای ثروتمند هنوز شانس بیشتری برای زندگی طولانی تر دارند.
 
*فقیر و غنی را چگونه ببینیم؟!

آن چه که بسیار مهم است فاصله طبقاتی بین فقیر و غنی در کشورها است هر کشوری که بتواند ضریب جینی کمتری داشته باشد فاصله طبقاتی بین فقیر و غنی را نیز می‌تواند کم کند و در کشورها به این موضوع باید توجه شود که فقر باعث از بین رفتن بسیاری از انسانها می شود و افراد فقیر را از ادامه زندگی باز می‌دارد.

آنچه که مسلم است اینکه جنگ بین فقیر و ثروتمند از سالهای دور و حتی از زمانی که مبادله کالا بین انسان‌ها رایج بود وجود داشته است اما حداقل کاری که هر کشوری می تواند برای از بین بردن فقر که عامل بسیاری از معضلات اجتماعی است انجام دهد تامین نیازهای فقر او و حتی به کارگیری انها توسط ثروت ثروتمندان و یک نوع کمک‌گیری از ثروت آنها در کم کردن فاصله طبقاتی بین فقیر و غنی است.