صراط: از تحولات سوریه یا به عبارت بهتر بحران این کشور بیش از 4 سال میگذرد. در این دوران شاهد فراز و فرودهای زیادی از جمله اشغال شهرهای مختلف و آزادسازی آنها، حمله همه جانبه تروریستها به دمشق و کشته شدن و پناهنده شدن تعداد زیادی از مقامات سیاسی و نظامی سوریه، جبهه بندیهای منطقهای و بینالمللی در حمایت از هر یک از طرفین جنگ و نیز حضور بی سابقه تروریستها از نقاط مختلف دنیا بودهایم که بنا بر آمار از بیش از 85 کشور دنیا بیش از 120 هزار تروریست به سوریه گسیل شدهاند.
برای بررسی ابعاد مختلف ماجرای سوریه گفتوگویی را با حسن شمشادی مدیر دفتر و خبرنگار سابق صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در سوریه داشتیم که در این گفتوگو 4 سال و نیم حضور خود در این کشور را تشریح کرد.
حاصل این گفتوگوی چند ساعته که به عملکرد حکومت سوریه در قبال معارضان و تروریستها، وضعیت میدانی سوریه و نقش کشورهای مختلف در بحران سوریه میپردازد از نظر خوانندگان میگذرد.
***
چه شد که سوریه از یکی از امنترین کشورهای خاورمیانه به این نقطه رسید که تقریباً ویران شده و جولانگاه تروریستها از همه دنیا شده است؟
شمشادی: از سالها قبل از بحران سوریه طبق تحقیقاتی که داشتم و منابعی که کسب اطلاع کردم، سعودیها سرمایهگذاری زیادی در سوریه داشتند. این سرمایه گذاریها در ساخت مساجد و فرستادن مفتیها در ظاهر برای احیای اسلام و گسترش مساجد بود، اما در باطن اهدافی را دنبال میکردند. این اهداف بعدها در تحولات حاصل از بهار عربی یا بیداری اسلامی و در جریان تظاهرات مسالمت آمیز مردمی، به صورت خشن و مسلحانه خود را نشان داد.
یکی دیگر از این دلایل، نارضایتیهای پنهانی و آشکاری بود که با ادامه حضور خاندان اسد پس از حافظ اسد در بخشی از جامعه سوریه وجود داشت.
در مرحله سوم، زمینهسازی در کشورهای مختلف به اسم بهار عربی، بیداری اسلامی یا انقلاب مردمی شکل گرفت که نقش دستهای پلید و خائن در تشکیلات امنیتی و بعدها در ارتش سوریه خود را نشان داد. زیرا عدهای تصور میکردند با روشهای گذشته میتوان این تظاهرات را سرکوب کرد و برخی نیز عامدانه به این وضعیت بحرانی دامن میزدند.
سادهانگاری است که اگر کسی تصور کند تنها یک موضوع علت این بحران است، زیرا بحران سوریه یک پازل است و همه اینها کنار هم چسبیده شد تا به جایی رسید که 51 ماه پیش کلید خورد.
با گذشت مدتی از بحران، مقامات سوری ادعا کردند که از نقش پنهان سعودی و فعالیتهای زیرزمینی تروریستها برای یارگیری و نقش مفتیهای تندروی سعودی در تهییج مردم برای مبارزه با حکومت آگاه بودند؛ اگر چنین است چرا نتوانستند آن را مهار یا مدیریت کنند؟
شمشادی: وقتی که میگوییم رگههایی از خیانت، این رگهها در سیستم امنیتی ریشه دوانده است. در سیستمهای امنیتی گزارشهایی به مسئولان محلی داده میشود که اگر شخص مسئول آن را به مقامات بالاتر منتقل کند برای مبارزه با آن برنامهریزی شده و طبیعتاً به اینجا نمیرسد. آنها تا حدودی اطلاع داشتند، اما تصور این عمق را نداشتند.
از سوی دیگر نوعی رقابت بین ایران و عربستان در سوریه شکل گرفته بود. در حالی که از سوی ایران بارها به مقامات سوری نسبت به عملکرد گروههای تندروی سعودی در مساجد هشدار داده میشد، سعودیها به آنها میگفتند که ایرانیها به دنبال ترویج شیعهگری هستند. یکی از سیاستهای اشتباه این بود که به مشاورههای ایران توجه نشد و در مقابل، نقطه نظرات سعودیها شنیده و به آنها عمل شد.
ما شاهد بودیم که در طول 3 سال پیش از بحران، سیستم حاکم شروع به محدود کردن شیعیان سوریه کرد که این سیاستی اشتباه بود.
نارضایتی عمومی، سرکوب اخوان در دهه 80، نقشه سعودی، بهار عربی، بیتدبیری برخی مسئولان امنیتی و حکومتی، بیتجربگی در مقابل معترضان غیرمسلح و خیانتهایی که از سوی مقامات سیاسی، نظامی و امنیتی وجود داشت، از ریشههای این بحران است.
در ابتدای بحران که از درعا آغاز شد 50 تن از بزرگان منطقه به کاخ ریاست جمهوری رفتند و خواستههای آنها از سوی رئیس جمهور سوریه تماماً محقق شد، اما باز هم بحران ادامه یافت که نشان میداد قرار نیست بحران به صورت مسالمتآمیز حل شود.
چه شد که این بحران گسترش یافت؟
شمشادی: در ابتدای بحران برای کسانی که در تظاهرات خشونتآمیز کشته میشدند به صورت هفتگی مراسم گرفته میشد که از کشته شدگان درعا آغاز شد و از طریق رسانههای الجزیره و العربیه به آن دامن زده میشد و ادامه مییافت. در هر مراسمی بین طرفین درگیری میشد و برای کشته شدگان آن درگیری نیز مراسم دیگری برپا میشد.
در سوریه نماز جمعه اهمیت خاصی دارد و آنها از این ظرفیت استفاده و نمازگزاران را به تظاهرات ترغیب میکردند که برخی از نمازگزاران حتی در جریان موضوع نبودند. در این ایام انتحاریها فعال شدند و جلوی مساجد و بین نیروهای امنیتی و نمازگزاران خود را منفجر میکردند. در بین تظاهرات نیز عدهای مسلح دست به کشتن افرادی از هر دو طرف میزدند که این موضوع نیز به آشوب و خشم عمومی دامن میزد. بعدها مشخص شد که تیراندازان، تروریستهایی بودند که آموزش این کار را دیده بودند.
یک سال پس از این بحران بود که با گسترش آن به نظر میرسید تروریستها در حال رسیدن به پیروزی هستند و ممکن است حکومت سقوط کند که اوج آن عملیات در دمشق بود و همه تصور میکردند کار حکومت تمام است. از آن ایام بگویید.
شمشادی: این ماجرا ادامه داشت تا تابستان 91 و حدود 17 ماه از بحران میگذشت که عملیات دمشق را آغاز کردند. از 4 گوشه به سمت مرکز حمله کردند و ساختمان محل سکونت بشار اسد را چند بار مورد حمله قرار دادند. آنقدر جنگ رسانهای الجزیره و العربیه گسترده و قوی بود که فضاسازی روانی زیادی را در منطقه به راه انداخت. این رسانهها ساعتها وقت خود را به بحران سوریه اختصاص میدادند که همه فکر میکردند دمشق سقوط میکند.
سختترین دوران دمشق مرداد و شهریور 91 بود تا جایی که کاخ ریاست جمهوری با خمپاره مورد اصابت قرار گرفت و تا 700 متری ساختمان سفارت ایران نیز آمدند.
به نظر میرسد پس از آن ایام بود که نیروهای حکومتی به عمق فاجعه پی برده و به صورت جدی دست به کار شدند.
شمشادی: آنها تصور نمیکردند که اوضاع اینقدر خراب باشد، اما بعد از ماجرای دمشق متوجه شدند که ماجرا عمیقتر از آن چیزی است که فکرش را میکردند. مشورتهایی که به آنها داده میشد نیز کمک کرد تا از این بحران سخت عبور کنند، این موضوع باعث تغییر روند مدیریت شد.
در عملیات دمشق چندین مقام مسئول امنیتی و نظامی کشته شدند و چندین مقام از جمله نخست وزیر به کشورهای دیگر پناهنده شدند. این موضوع به جو فروپاشی حکومت دامن زد اما این طور نشد و حکومت پابرجا ماند. در این خصوص کمی توضیح دهید.
شمشادی: در مرحله دوم عملیات دمشق ساختمان وزارت دفاع منفجر شد و چندین مقام نظامی از بین رفتند، تعدادی پناهنده شدند و تعدادی نیز در طول جنگ کشته شدند. اگر چنین اتفاقی برای هر کشوری رخ دهد و تروریستها اطراف پایتخت حضور داشته باشند و از چند جهت حمله کنند و رسانههای منطقهای مانند العربیه و الجزیره مرتب گزارش و بیانیه منتشر کنند، طبیعتاً تصور عمومی این میشود که کار آن کشور تمام است، اما در کمتر از 24 ساعت دیدیم که وزیر دفاع جدید سوگند یاد کرد که نشان از تدبیر و جمع شدن سریع بحران دارد.
البته باید گفت که هر آنچه اتفاق خوب و مدیریت شده در سوریه است، تصمیم شخص بشار اسد بوده و هر آنچه نقطه ضعف، بیتدبیری، خیانت و عقبنشینی بود، کار تشکیلات حکومتی سوریه است.
گفته شد که با آغاز بحران گروه حماس و خالد مشعل به تظاهر کنندگان پیوسته و از آنها حمایت کردند و برخی از نیروهای آنها به جنگ با حکومت سوریه پرداختند که خوشایند جبهه مقاومت نبوده و بعدها تاثیر خود را در روابط حماس با جمهوری اسلامی ایران و حزب الله گذاشت. نقش فلسطینیها و حماس در این بحران را چطور ارزیابی میکنید.
شمشادی: نباید همه فلسطینیهای ساکن سوریه را یکسان دانست، چرا که عامه آنها همراه حکومت بودند. بالاترین حجم مهاجر فلسطینی پناهنده آواره را سوریه داشت. حکومت سوریه به آنها زمین، خانه، شناسنامه و هویت و کار داد، به طوری که کسی بین فلسطینی و سوری تفاوتی قائل نمیشد.
خالد مشعل با تحولات سوریه خام وعدههای قطر، ترکیه، عربستان سعودی و مصر شد و تصور میکرد با پایان کار بشار اسد کار او نیز تمام خواهد شد. البته به جز حماس گروه فلسطینی دیگری وارد درگیری با حکومت بشار اسد نشد و شاهد هستیم که گروههای دیگری نظیر جبهه خلق برای آزادی فلسطین و افرادی چون احمد جبرئیل با تروریستها مقابله میکنند و تعداد زیادی از آنها نیز در همین راه کشته شدهاند. معمولاً در چنین بحرانهایی اگر عقلی در کار باشد ،کنار میکشند تا بحران فرو بنشیند، اما خالد مشعل این عقل راهبردی را نداشت. اگر چه این موضوع با رضایت مدیریت و عقل جمعی حماس نبود، اما تصمیمگیری با خالد مشعل بود و سایر مقامات حماس زورشان به او نرسید.
بشار اسد طی یک سخنرانی این گروههای فلسطینی را به درستی از یکدیگر جدا کرد و گفت: ما حامی مقاومت هستیم و تفاوتهایی بین گروههای تروریستی و فلسطینیها قائلیم.
تروریستهای خارجی از چه زمانی وارد بحران سوریه شدند؟
شمشادی: هسته اولیه خارجیها در سال اول شکل گرفت، اما زمان برد تا آنها مردم را مجاب کنند که برای جهاد به سوریه میروند.
از سال دوم پای آنها بیشتر باز شد و هر چه میگذشت شمار تروریستها و کشورهای صادر کننده بیشتر شد. هستههای اولیه اقداماتی از قبیل مدیریت مردمی در اعتراضات را بر عهده داشتند. آنها در ساختمانهای بلند مستقر شده و دو طرف را میکشتند تا تظاهرات شعلهورتر شود. با عملیات دوم حمله به دمشق، حضور تروریستهای خارجی بیشتر شد.
امروز بر اساس آمار خودشان بالای 120 هزار خارجی از 85 کشور دنیا در سوریه حضور دارند.
چه کشورهایی در این بحران نقش آفرین هستند؟
شمشادی: نقش اصلی در سازماندهی و تسلیحات تروریستها را عربستان سعودی بر عهده دارد. این کشور محکومان به اعدام را به سوریه میفرستاد و شرطش برای آزادی این محکومان نیز جنگ در سوریه بود.
ترکیه با مرز 900 کیلومتری با سوریه دروازه حضور تروریستها در این کشور بوده و اردن، لبنان و عراق نیز از مرزهای فرعی هستند که تروریستها از آنها به سوریه منتقل میشوند.
بیشتر تجهیزات نظامی از عراق به سوریه منتقل میشود، زیرا تروریستها در آنجا غنائم زیادی به دست آوردهاند و نفرات از ترکیه جابهجا میشوند و این نقشی است که برای ترکیه طراحی شده و فشاری بر این کشور برای کنترل بر مرزهای خود نیست. ترکها از این راه سود خوبی کرده و علاوه بر درآمد اقتصادی، در بعد سیاسی نیز نقش آفرینی منطقهای دارند. ترکیه در حال حاضر ظاهراً فقط حامی گروههای معارض سیاسی ضد حکومت سوریه است، اما در واقع از تروریستها نیز حمایت میکند.
رجب طیب اردوغان به دنبال بازسازی قدرت امپراطوری عثمانی است که در چارچوب مرزهای جغرافیایی خود، از نظر فکری کل منطقه را تحت سلطه درآورد. او تصور میکرد که سوریه راهی است برای تحقق رویاهایش، زیرا از نظر او پیروزی در این جنگ باعث افزایش نفوذ ترکیه خواهد شد و همینطور با نابود شدن سوریه یک بازار نیازمند به محصولات ترکیه فراهم خواهد شد تا این کشور دوباره ساخته شود و این نیز سود خوبی عاید ترکیه خواهد کرد که از نظر اقتصادی، سیاسی و استراتژیک به سود ترکیه است.
اما ظاهراً مشکلی پیش آمد و معارضه سوریه نتوانست جایگزینی برای اسد پیدا کند.
شمشادی: بله، کارشان پیش نرفت، چرا که کسی که کاریزما باشد تا قدرت را بعد از اسد به دست بگیرد، نبود. اهل سنت سوریه هیچ یک از افرادی که معارضان به رهبری انتخاب میکنند را نمیشناسند، برای همین هر چند ماه رئیس ائتلاف عوض میشود تا اقبالی در بین مردم پیدا کند، اما کسی پیدا نشده است.
وضعیت گروههای معارض و مخالفان مسلح چگونه است؟
شمشادی: پیش از ارتش آزاد، گروههای تروریستی خارجی حاضر در سوریه که هیچ توجیه مردمی برای حضورشان نبود، ارتش آزاد را کلید زدند. بسیاری از سربازان ارتش را دزدیده و با فضاسازی رسانهای عنوان کردند که آنها جذب شدهاند، اما ارتش آزاد نتوانست خواستههای آنها را محقق کند و ناچار به وارد کردن تروریستهای خارجی شدند. در حال حاضر بیش از 120 هزار تروریست خارجی در سوریه در قالب یکصد گروه مسلح در حال جنگ هستند که معروفترین آنها داعش، جبهه النصره و احرار الشام هستند.
به تازگی نیز «جیش الفتح» وارد شده که حاصل اتحاد چند گروه تروریستی است، تا از نظر روانی یک موجسازی جدیدی داشته باشد. حامیان آنها یعنی ترکیه، عربستان و قطر چند گروه ضعیف شده را یکپارچه کردند، اما این گروه نیز دوام چندانی نخواهد داشت. در کشورهای عربی گروهها با چند شکست، جاذبه خود را از دست میدهند، لذا شاهد تغییر پی در پی نام این گروهها هستیم تا از این وضعیت خارج شده و بتوانند جذب نیرو داشته باشند.
موضوع دیگر این است که این گروهها هر از گاهی بر سر غنائم جنگی با یکدیگر درگیر میشوند که کشتههای زیادی از طرفین بر جا میگذارد و در تأسیس جیش الفتح کشورهای حامی آنها وعده دادند که هر چه میخواهند را فراهم میکنند تا برای کسب غنیمت به جان یکدیگر نیفتند.
به جیش الفتح اشاره کردید که این روزها توفیقات میدانی داشته است. تصرف ادلب و بخشی از حلب، اوضاع سوریه را برای حکومت تا چه اندازه خطرناک کرده و این روند تا کجا ادامه خواهد داشت؟
شمشادی: از 6 ماه پیش انتظار داشتیم که شرایط سوریه بحرانیتر شود و بهار و تابستان سختی داشته باشیم، زیرا از آن زمان آمریکا، ترکیه و اردن آموزش و ارسال تجهیزات به نیروهای جدید را دنبال میکردند و به خاطر سرمای سخت سوریه حمله را به بهار موکول کرده بودند. تعداد تروریستهای تازه نفس بیش از 15 هزار نفر است و آموزشهای ویژهای دیدهاند وتجهیزات جدیدی نیز به آنها رسیده که در جنگ ادلب شاهد حضور آنها و سقوط این منطقه بودیم. در جبهه ارتش سوریه هم شکافهایی به وجود آمده که برخی خائنان در آن دست به اقداماتی زدهاند.
برنامهریزی وسیعی برای حمله به دمشق شده و استعداد زیادی دارند و احتمالاً به دنبال یک ساعت صفر برای آغاز عملیات هستند.
سوریه هر لحظه آبستن حادثهای است که شب تا صبح ممکن است شرایط منطقهای به طور کامل تغییر کند.
آینده سوریه را چطور پیش بینی میکنید و نشست ژنو چه زمانی برگزار میشود؟
شمشادی: تروریستها همه تلاش خود را میکنند تا پیش از زمستان به یک دستاورد برسند. بر همین اساس نشست ژنو مرتب به تعویق میافتد تا تروریستها با دست پر وارد آن شوند و بتوانند امتیازات زیادی از حکومت کسب کنند. در حال حاضر 50 درصد حلب دست نظام است، ادلب سقوط کرده و شرایط خوبی نیست.
از سوی دیگر بخشهای زیادی از منطقه القلمون در دست ارتش سوریه و حزب الله است. این منطقه نقشی استراتژیک برای طرفین دارد، زیرا عملیات جابهجایی و انتقال تروریستها از این طریق بین مرزهای سوریه و لبنان انجام میگیرد که اگر پاکسازی شود، برای تأمین بیشتر امنیت دمشق بسیار با اهمیت است.
آینده سوریه همچون گذشته، مبهم و پیچیده است.
نقش روسیه در تحولات سوریه چیست؟
شمشادی: قصه سوریه برای روسیه حیثیتی است و حاضر نیست آن را به این سادگی از دست بدهد. تصور میکنم قضیه اوکراین از سوی غرب و آمریکا نیز در همین راستا بود و برای تنبیه روسیه اقدام به تغییر اوضاع اوکراین کردند.