صراط: روزنامه آرمان، امروز چهارشنبه 94/3/20 گفت و گویی با مسعود پزشکیان، نماینده مجلس شورای اسلامی و از چهرههای اصلاح طلب انجام داده است که مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
مراسم چهاردهم و پانزدهم خرداد امسال نیز بدون حاشیه نبود از سوی افرادی شعارهایی علیه رئیسجمهور سرداده شد. ارزیابی شما از بروز چنین رفتارهایی چیست؟
امسال، سال همدلی و همزبانی نامگذاری شده است آیا افرادی که امروز چنین رفتارهایی را از خود نشان میدهند همانهایی هستند که از نظر بزرگان و مقامات عالی حمایت میکنند؟! یعنی این است اطاعت از قوانین و فرمایشات؟! مقام معظم رهبری بارها و بارها بر وحدت میان دولت و ملت تاکید کردهاند. رفتار مخالفان در حرم برخلاف فرمایشات بزرگان است. آن افرادی که چنین سخنان و چنین رفتارهایی از خود بروز میدهند دقیقا برخلاف این امر مهم عمل کردهاند و باید پاسخ بگویند و سیستم امنیت کشور باید برخورد کند با چنین افرادی که میخواهند یک جلسه رسمی را بر هم بزنند.
آیا این نوع حرکات ساماندهی شده یا خودجوش بوده است؟
نمیدانم ولی بهنظرم به جایی وابسته هستند. نمیشود افرادی به این سادگی بیایند و هرچه خواستند بگویند. قطعا این افراد دلشان به جایی قرص است که اینگونه سخن میگویند. مادامی که در یک جلسه علنی سخنان و رفتارهایی صورت گیرد که خلاف آنچه گفته میشود را به جهان نشان میدهد نمایانگر این است که برخی چندان پایبند اصولی که میگویند نیستند.
این توهین به رئیسجمهور نیست؟ یعنی میتواند پیگرد قانونی داشته باشد؟
نمیشود گفت توهین، به هر حال چنین برخوردهایی از هیچ چارچوبی تبعیت نمی کند و از تابع منطق خاصی نیست. بنابراین نمیتوان در مورد آن به ضرسقاطع سخن گفت.
یعنی نباید با آنها برخورد شود؟
چرا بالاخره باید با این رفتارها برخورد شود و صحبت شود که اگر حرفی یا انتقادی دارند از راه قانونی بیان کنند اینکه جلسهای را برهم زنند، راه بیان انتقاد نمیشود.
مسالهای که هست اینکه چند سالی این رویه درحال تکرار است و تنها محکوم میشود اما برخورد جدی صورت نمیگیرد.
بخوری مال مسلمانی و چو مالت بخورند داد و فریاد برآری که مسلمانی نیست. اگر دیگران این کار را انجام دهند، بگوییم آزادی بیان نیست و یا افرادی دیگر این کار را انجام دهند بگوییم امنیت را بر هم زدهاند و زندان و مجازات به دنبال این رفتار صورت میگیرد. بنابراین به نظر میرسد افراد همسو اگر سخنی بگویند مشکلی نیست.
به نظر میرسد مذاکرات هستهای بهانهای شده برای مخالفت با دولت چراکه مدتی پیش نیز تجمعاتی در اعتراض به این مذاکرات شکل گرفت.
گفته میشود مذاکره یعنی گفتوگو برای رسیدن به نتیجه. نمیتوان در این راه دعوا به راه انداخت یا قیافه گرفت. نکتهای که نباید فراموش شود این است که وقتی تیم مذاکرهکننده مورد تائید مقام معظم رهبری است، کسی حق تضعیف تیم مذاکرهکننده را ندارد. آمریکا، رژیم صهیونیستی، عربستانسعودی و … نمیخواهند این مذاکره به نتیجه برسد. رویکرد انتقاد سازنده میتواند راهگشای گروه مذاکره کننده باشد اما نباید کاری کرد این گروه تضعیف شود و مذاکره بینتیجه بماند. برخی افرادی که امروز دوست دارند این مذاکرات شکست بخورد، باید متوجه پیامدهای رفتارهایشان باشند.
این صدای مخالفت در مجلس از سوی برخی بیشتر مشاهده میشود که گاهی به نظر میرسد مستقیم به رئیسجمهور و تیم مذاکرهکننده هجمه وارد میکنند؟
عدهای در مجلس دعوا را با نقد قاطی میکنند و باید گفتارشان منطقیتر باشد. این نمایندگان حرفهایی را میزنند که گویی در کل دنیا فقط این آقایان دلشان برای مملکت ما میسوزد و بقیه دلسوز نیستند. مقام معظم رهبری در دیدار با نمایندهها تاکید فرمودند که تعامل کردن با بیاحترامی کردن همخوانی ندارد. نمیشود بگوییم تعامل میکنیم، اما بعدش بد و بیراه گفته و طرفمان را به خائن بودن متهم کنیم. دولت را از هر طرف تحت فشار قراردادن کار منطقی نیست و این عده باید در رویکردشان بازنگری جدی انجام دهند. بحثهای پیچیده سیاسی و مذاکرات، حرف ساده و عوامانه نیست. این مسائل باید در سطح بالا حل شود و با شعار مشکلی حل نمیشود. من که سر در نمیآورم بر اساس چه منطقی این کار را میکنند.
هدف این افراد چیست و به دنبال چه چیز هستند؟
معلوم نیست این افراد حرفشان چیست و چه منطقی را دنبال میکنند. کسانی در داخل سخنانی میگویند و گویا دلشان نمیخواهد مذاکرهکنندگان موفق شوند: دولت تاکنون در سیاست خارجی بسیار موفق بوده است. چه دستاوردی از این بالاتر که اتحاد جهانی علیه ایران شکسته شد و الان آمریکا و اسرائیل و چند کشور عربی تنها ماندهاند. چه دستاوردی از این بالاتر که از بس عصبانی هستند، جنگ منطقهای راه انداختهاند تا نگذارند موفقیت ما به نتیجه برسد؟ این اتفاقاتی که در منطقه راه افتاده، بیشتر برای این است که برخی کشورهای منطقه نگران هستند که ایران به تفاهمی برسد و قدرتش در منطقه تثبیت شود.
چرا تا به این حد منتقدان بر مساله هستهای تمرکز کردهاند؟ آیا واقعا تا به این حد حساسیتبرانگیز است؟
نمیدانم برای چه نگرانند، اما اگر ما موفق شویم گویا یک عده ناراحتند برای این که از نظر سیاسی نمیخواهند این دولت موفق شود. یک عده هم نگرانند برای اینکه در این وضعیتی که الان از نظر ارز و دلار وجود دارد، میلیاردها دلار پول به جیب زدهاند و پول گیرشان آمده و اوضاع شفاف نبوده است یک عده هم که از نظر سیاسی ناراحتند و دوست ندارند که این دولت موافق شود. البته بحث منتقدان دلسوز جداست که خود میتواند در پیشبرد بهتر مذاکرات به گروه مذاکرهکننده کمک کنند..
امسال سال آخر مجلس نهم است. اسفندماه رایگیری برای مجلس دهم صورت میگیرد، این چهار سال را چگونه دید؟
من تا پیش از آنکه به مجلس بیایم فکر نمیکردم مجلس میتواند تا این حد در سرنوشت کشور موثر باشد. وقتی در امور اجرایی بودم با مشکلی مواجه میشدیم، تصور میکردیم اگر در رده بالاتری قرار بگیریم، راحتتر میتوانیم موانع را مرتفع سازیم و رئیس دانشگاه شدم، معاون وزیر و نهایت وزیر شدم اما دیدم آسمان همه جا یکرنگ است و حتی در ردههای بالاتر برخی محدودیتها وجود داشت. خب دوست داشتم موانع را بهویژه بر سر بهداشت و درمان مرتفع کنم و از نظر علمی بستر رشد را فراهم سازم. در این رابطه دولت احمدینژاد لطفی به ما کرد و ما را از چرخه مدیریت کنار گذاشت و شغلی را که 36 سال برای آن کسب علم کرده بودم را ادامه دهم و درواقع روی دیگر زندگی یعنی رفتن به تعطیلات را هم دیدم اما احساس کردم نمیتوان به همین مسائل روزمره بسنده کرد و در قبال انقلاب و کشور مسئول هستیم. این تفکر بود که مرا به فکر انداخت تا برای مجلس کاندیدا شوم و وقتی پا در مجلس گذاشتم فهمیدم کارهای بسیاری را میتوان انجام داد. برای مثال کاری که در زمینه بهداشت و درمان انجام گرفت و دولت مدعی است که او مبتکر آن بوده است هیچ کدام لایحه و پیشنهاد دولت نبوده است بلکه پیشنهادی بوده که در کمیسیون بهداشت با دوستان آن را طرح کرده بودیم و در کمیسیون تلفیق به بحث گذارده بودیم و رای به تائید آن داده شد و حتی زمانی که کمیسیون تلفیق آن را رد کرده بود با آوردن به صحن علنی با انجام توجیهات رای لازم برای آن را کسب کرده بودیم و این روند موجب شد تا همه مردم بیمه شده داشته باشیم و دیگر جسد و بستگان فوت شده مردم به علت عدم پرداخت هزینه در بیمارستان گرو گرفته نشد و این درحالی است که در دوران وزارت مادامی که دستوری به ترخیص برخی افراد فوت شده داده میشد دیوان محاسبات آن دستور را دخالت در امور مالی دولت میدانست. در چنین شرایطی این مجلس بود که توانست مشکل بهداشت و درمان را حل کند اکنون مشکلی که بر سر راه وجود دارد آن است که اگر دولت به قانونی که مجلس به آن رای داده است عمل کند نباید مشکلی بر سر راه وجود داشته باشد. در واقع امروز اگر ایرادی وجود دارد به لحاظ اجرایی است که قادر نیست آن قانون را در آن چارچوبی که وضع شده است به اجرا درآورد. این مسالهای است که در تمام کمیسیونها وجود دارد. بهعبارت دیگر اگر کمیسیون فرهنگی، اقتصادی و... بر اساس علم و کارشناسی تصمیم بگیرد قطعا اغلب مشکلات رفع خواهد شد و میتوان گفت اگر امروز مشکلات اقتصادی، فقر، بیکاری و ... وجود دارد نزدیک به 80درصد آن به مجلس بازمیگردد و شاید 20 درصد آن به دیگر مدیران اجرایی. اگر درمورد مجلس بخواهم نظر بدهم هرگاه مجلس توانست مشکلات فرهنگی، اقتصادی، اشتغال و... را حل کند میتوان گفت مجلس درست عمل کرده است و همچنین هرگاه خانه ملت توانست در برابر افراد، وزارتخانهها، بانکها و ارگانهای مختلفی که خارج از قانون عمل کردهاند بایستد و بهدرستی بر عملکرد آنها نظارت کند، میتوان گفت مجلس درست عمل کرده است. وقتی ما در جامعه با برخی مشکلات روبهرو هستیم یعنی ما در مجلس مشکل داریم. وقتی شنیده میشود رانت وجود دارد یا پولهای زیادی خورده میشود و... به این معنا بوده که ما نتوانستهایم بهخوبی نظارت کنیم و این امر بدان معناست که ما ضعف داشتهایم و ضعف داریم و باید با کار کارشناسیتر این ضعفها را برطرف کنیم. در واقع این مجلس است که باید تصمیم بگیرد فلان امر بشود یا نشود. بنابراین باید گفت اگر در جایی مشکل داریم باید ابتدا مشکل را در مجلس جستوجو کرد. یعنی اگر اکنون در کشور ما مشکل اقتصاد و فقر و مسائل فرهنگی وجود دارد این مشکل بخش اعظمی از آن به مجلس بازمیگردد. فرهنگ مسالهای نیست که با اجبار حل شود و در هیچ تجربه بینالمللی دیده نشده است که رفتارها بر اساس دستورالعملها و سازو کارهای سازمانی تغییر پیدا کند درحالی که مسائل رفتاری و فرهنگی یک پروسه زمانبر است که تغییری آن نیز بهسادگی انجام نمیپذیرد. اگر این تصور وجود دارد اگر قانون تدوین کنیم و فردا مردم بر اساس قانون نوشته ما رفتار خود را تنظیم میکنند و نشست و برخاستشان بر اساس آن قوانین است، مشخص میشود که ما دارای شناخت درستی از جامعه، کشور و دنیا نداریم و باید نسبت به این موضع رویکردی جدیتر داشته باشیم.
یعنی شما اعتقاد ندارید مجلس نهم درگیر حواشی و پرداختن به مسائل کمتر مهم شد؟
بله و این مساله امروز بیشتر شده است. یعنی در دولت قبل کوتاه میآمدند، مدارا میکردند و یا مطرح میکردند که باید اکنون سکوت کرد و به همین ترتیب کنار آمدند تا عمر دولت تمام شد. اما امروز به صورت فزایندهای به حق یا ناحق کار را با چالش به پیش میبرند چراکه نهایتا انتقاد کردن سادهترین کار است و هزاران سخن برای بیان انتقاد وجود دارد اما مساله آن است که پیشنهاد برای حل این مشکل چیست اگر مجلس میگوید مشکلی بر سر راه وجود دارد باید گفت پیشنهاد برای حل آن کجاست؟! از آنجایی که ما بلد نیستیم راهحل بنویسیم راحتترین کار آن است که خود را مبرا بدانیم و طرف مقابل را نیز تخریب کنیم. در حقیقت تخریبکردن سادهترین کار و بدترین کار است.
حضور اصلاحطلبان را چگونه ارزیابی میکنید؟
راستش از آنجایی که اطلاعات دقیقی در دست ندارم ارزیابی کار سختی است مضاف بر آنکه بهدلیل عدم وجود تحزب، حضور افراد چندان وابسته به احزاب نیست بلکه به شخصیت، کارکرد و تاثیرگذاری فرد و شناخت جامعه از آن بستگی دارد تا آنکه وابسته به حزب باشد در نتیجه اگر فردی میخواهد در انتخابات حضور پیدا کند حداقل باید در آن منطقه شناخته شده باشد و مردم آن منطقه شناختی از آن داشته باشد تا بتواند پیروز میدان رقابت باشد، در غیر اینصورت سخت است قضاوت کردن در این رابطه که کرسیهای بهارستان در اختیار چه حزبی قرار میگیرد.
بهطور کلی این اراده را در میان اصلاحطلبان برای حضور و مشارکت مشاهده میکنید؟
قطعا اگر نمایندگان آنها اجازه شرکت پیدا کنند حضور خواهند داشت و قطعا نمایندگانی برخاسته از تفکر اصلاحطلبی در مجلس آینده حضور خواهد داشت.
بر این اساس شما ترکیب مجلس دهم را چگونه میبینید؟
ترکیب به چند وجه بستگی دارد بخشی از آن بستگی به حضور افراد بستگی دارد همچنین نوع برخوردها و شناختها در مورد افراد حضور یافته است که اهمیت پیدا میکند و بخشی دیگر معطوف احزاب و جریانها و... میشود که سهم عظیمی در بالا آمدن افراد میتواند داشته باشد.
یعنی چطور پیشبینی میکنید؟
در جامعه ما پیشبینی کردن کار سادهای نیست چراکه راه واضحی را در پیش نگرفتهایم اینکه بگوییم بر اساس این حرکت به این نتیجه خواهیم رسید بنابراین از آنجایی که حرکتی مبهم داریم راه روشن نیست و مشخص نمیشود که به کدام سمت خواهیم رفت و باید تاکید کرد این مبهم حرکت کردن نیز به سود جامعه نخواهد بود.
دولت در آستانه دو سالگی قرار گرفته است. عملکرد دولت یازدهم را چگونه ارزیابی میکنید؟
تصور میکنم دولت در رابطه با بحث سیاست خارجی که البته برخی از آن ناراحت هستند بسیار خوب عمل کرد و کار آقای دکتر ظریف بسیار قابل قدردانی است و به موازات اقدامات دکتر روحانی نیز در این زمینه با توجه به سابقهای که داشته است در پیشبرد مساله هستهای قابل تقدیر میباشد و به هر حال اقدامات دولت بود که توانست جو اتحاد اسرائیل و اروپا و آمریکا علیه ایران را بشکند و به جایی برسد که اسرائیل از رسیدن توافق با ایران ابراز ناراحتی میکند و در هیچ مجمعی از جمله شورای امنیت، ژنو و... هیچ قطعنامهای علیه ایران صادر نمیشود و این مساله دستاوردی بزرگ. است مضاف بر آنکه از اصول خود نیز عقبنشینی نکرده است. از سوی دیگر نهایتا اگر ما بتوانیم اصلاحاتی را در زمینه روابط بینالملل ایجاد کنیم قطعا میتوانیم مشکلات دیگر را نیز مرتفع کنیم.
بنابراین اگر فردی آمده و میخواهد این تحریمها را از میان بردارد به نفع ماست. لذا نمیشود هرگاه میخواهیم فردی را تخریب کنیم بگوییم تحریمها را او موجب شده است و هرگاه میخواهند تحریم را از میان بردارند بگوییم تحریم خللی به ما وارد نساخته است. واقعیت آن است که تحریمها برای صنعت، اشتغال، اقتصاد و... مشکل ایجاد کرده و کار آقای روحانی، دکتر ظریف و تیم مذاکرهکننده و البته مهمتر از همه حمایتهای بیدریغ مقام معظم رهبری توانسته است گشایشهایی را فراهم سازد. باید تاکید کرد این حمایتهای مقام معظم رهبری بوده که برخی را بر سر جای خود نشاند و قطعا این حمایتها قابل تقدیر است. با حل این مشکلات بسیاری از مسائل اقتصادی و مشکلات داخلی ما میتواند حل شود. البته انتقاداتی نیز به دولت وارد است؛ برای مثال طرح سلامت آنگونه که مدنظر مجلس بود و برای آن قانون تصویب شد را اجرا نکرده است.
مراسم چهاردهم و پانزدهم خرداد امسال نیز بدون حاشیه نبود از سوی افرادی شعارهایی علیه رئیسجمهور سرداده شد. ارزیابی شما از بروز چنین رفتارهایی چیست؟
امسال، سال همدلی و همزبانی نامگذاری شده است آیا افرادی که امروز چنین رفتارهایی را از خود نشان میدهند همانهایی هستند که از نظر بزرگان و مقامات عالی حمایت میکنند؟! یعنی این است اطاعت از قوانین و فرمایشات؟! مقام معظم رهبری بارها و بارها بر وحدت میان دولت و ملت تاکید کردهاند. رفتار مخالفان در حرم برخلاف فرمایشات بزرگان است. آن افرادی که چنین سخنان و چنین رفتارهایی از خود بروز میدهند دقیقا برخلاف این امر مهم عمل کردهاند و باید پاسخ بگویند و سیستم امنیت کشور باید برخورد کند با چنین افرادی که میخواهند یک جلسه رسمی را بر هم بزنند.
آیا این نوع حرکات ساماندهی شده یا خودجوش بوده است؟
نمیدانم ولی بهنظرم به جایی وابسته هستند. نمیشود افرادی به این سادگی بیایند و هرچه خواستند بگویند. قطعا این افراد دلشان به جایی قرص است که اینگونه سخن میگویند. مادامی که در یک جلسه علنی سخنان و رفتارهایی صورت گیرد که خلاف آنچه گفته میشود را به جهان نشان میدهد نمایانگر این است که برخی چندان پایبند اصولی که میگویند نیستند.
این توهین به رئیسجمهور نیست؟ یعنی میتواند پیگرد قانونی داشته باشد؟
نمیشود گفت توهین، به هر حال چنین برخوردهایی از هیچ چارچوبی تبعیت نمی کند و از تابع منطق خاصی نیست. بنابراین نمیتوان در مورد آن به ضرسقاطع سخن گفت.
یعنی نباید با آنها برخورد شود؟
چرا بالاخره باید با این رفتارها برخورد شود و صحبت شود که اگر حرفی یا انتقادی دارند از راه قانونی بیان کنند اینکه جلسهای را برهم زنند، راه بیان انتقاد نمیشود.
مسالهای که هست اینکه چند سالی این رویه درحال تکرار است و تنها محکوم میشود اما برخورد جدی صورت نمیگیرد.
بخوری مال مسلمانی و چو مالت بخورند داد و فریاد برآری که مسلمانی نیست. اگر دیگران این کار را انجام دهند، بگوییم آزادی بیان نیست و یا افرادی دیگر این کار را انجام دهند بگوییم امنیت را بر هم زدهاند و زندان و مجازات به دنبال این رفتار صورت میگیرد. بنابراین به نظر میرسد افراد همسو اگر سخنی بگویند مشکلی نیست.
به نظر میرسد مذاکرات هستهای بهانهای شده برای مخالفت با دولت چراکه مدتی پیش نیز تجمعاتی در اعتراض به این مذاکرات شکل گرفت.
گفته میشود مذاکره یعنی گفتوگو برای رسیدن به نتیجه. نمیتوان در این راه دعوا به راه انداخت یا قیافه گرفت. نکتهای که نباید فراموش شود این است که وقتی تیم مذاکرهکننده مورد تائید مقام معظم رهبری است، کسی حق تضعیف تیم مذاکرهکننده را ندارد. آمریکا، رژیم صهیونیستی، عربستانسعودی و … نمیخواهند این مذاکره به نتیجه برسد. رویکرد انتقاد سازنده میتواند راهگشای گروه مذاکره کننده باشد اما نباید کاری کرد این گروه تضعیف شود و مذاکره بینتیجه بماند. برخی افرادی که امروز دوست دارند این مذاکرات شکست بخورد، باید متوجه پیامدهای رفتارهایشان باشند.
این صدای مخالفت در مجلس از سوی برخی بیشتر مشاهده میشود که گاهی به نظر میرسد مستقیم به رئیسجمهور و تیم مذاکرهکننده هجمه وارد میکنند؟
عدهای در مجلس دعوا را با نقد قاطی میکنند و باید گفتارشان منطقیتر باشد. این نمایندگان حرفهایی را میزنند که گویی در کل دنیا فقط این آقایان دلشان برای مملکت ما میسوزد و بقیه دلسوز نیستند. مقام معظم رهبری در دیدار با نمایندهها تاکید فرمودند که تعامل کردن با بیاحترامی کردن همخوانی ندارد. نمیشود بگوییم تعامل میکنیم، اما بعدش بد و بیراه گفته و طرفمان را به خائن بودن متهم کنیم. دولت را از هر طرف تحت فشار قراردادن کار منطقی نیست و این عده باید در رویکردشان بازنگری جدی انجام دهند. بحثهای پیچیده سیاسی و مذاکرات، حرف ساده و عوامانه نیست. این مسائل باید در سطح بالا حل شود و با شعار مشکلی حل نمیشود. من که سر در نمیآورم بر اساس چه منطقی این کار را میکنند.
هدف این افراد چیست و به دنبال چه چیز هستند؟
معلوم نیست این افراد حرفشان چیست و چه منطقی را دنبال میکنند. کسانی در داخل سخنانی میگویند و گویا دلشان نمیخواهد مذاکرهکنندگان موفق شوند: دولت تاکنون در سیاست خارجی بسیار موفق بوده است. چه دستاوردی از این بالاتر که اتحاد جهانی علیه ایران شکسته شد و الان آمریکا و اسرائیل و چند کشور عربی تنها ماندهاند. چه دستاوردی از این بالاتر که از بس عصبانی هستند، جنگ منطقهای راه انداختهاند تا نگذارند موفقیت ما به نتیجه برسد؟ این اتفاقاتی که در منطقه راه افتاده، بیشتر برای این است که برخی کشورهای منطقه نگران هستند که ایران به تفاهمی برسد و قدرتش در منطقه تثبیت شود.
چرا تا به این حد منتقدان بر مساله هستهای تمرکز کردهاند؟ آیا واقعا تا به این حد حساسیتبرانگیز است؟
نمیدانم برای چه نگرانند، اما اگر ما موفق شویم گویا یک عده ناراحتند برای این که از نظر سیاسی نمیخواهند این دولت موفق شود. یک عده هم نگرانند برای اینکه در این وضعیتی که الان از نظر ارز و دلار وجود دارد، میلیاردها دلار پول به جیب زدهاند و پول گیرشان آمده و اوضاع شفاف نبوده است یک عده هم که از نظر سیاسی ناراحتند و دوست ندارند که این دولت موافق شود. البته بحث منتقدان دلسوز جداست که خود میتواند در پیشبرد بهتر مذاکرات به گروه مذاکرهکننده کمک کنند..
امسال سال آخر مجلس نهم است. اسفندماه رایگیری برای مجلس دهم صورت میگیرد، این چهار سال را چگونه دید؟
من تا پیش از آنکه به مجلس بیایم فکر نمیکردم مجلس میتواند تا این حد در سرنوشت کشور موثر باشد. وقتی در امور اجرایی بودم با مشکلی مواجه میشدیم، تصور میکردیم اگر در رده بالاتری قرار بگیریم، راحتتر میتوانیم موانع را مرتفع سازیم و رئیس دانشگاه شدم، معاون وزیر و نهایت وزیر شدم اما دیدم آسمان همه جا یکرنگ است و حتی در ردههای بالاتر برخی محدودیتها وجود داشت. خب دوست داشتم موانع را بهویژه بر سر بهداشت و درمان مرتفع کنم و از نظر علمی بستر رشد را فراهم سازم. در این رابطه دولت احمدینژاد لطفی به ما کرد و ما را از چرخه مدیریت کنار گذاشت و شغلی را که 36 سال برای آن کسب علم کرده بودم را ادامه دهم و درواقع روی دیگر زندگی یعنی رفتن به تعطیلات را هم دیدم اما احساس کردم نمیتوان به همین مسائل روزمره بسنده کرد و در قبال انقلاب و کشور مسئول هستیم. این تفکر بود که مرا به فکر انداخت تا برای مجلس کاندیدا شوم و وقتی پا در مجلس گذاشتم فهمیدم کارهای بسیاری را میتوان انجام داد. برای مثال کاری که در زمینه بهداشت و درمان انجام گرفت و دولت مدعی است که او مبتکر آن بوده است هیچ کدام لایحه و پیشنهاد دولت نبوده است بلکه پیشنهادی بوده که در کمیسیون بهداشت با دوستان آن را طرح کرده بودیم و در کمیسیون تلفیق به بحث گذارده بودیم و رای به تائید آن داده شد و حتی زمانی که کمیسیون تلفیق آن را رد کرده بود با آوردن به صحن علنی با انجام توجیهات رای لازم برای آن را کسب کرده بودیم و این روند موجب شد تا همه مردم بیمه شده داشته باشیم و دیگر جسد و بستگان فوت شده مردم به علت عدم پرداخت هزینه در بیمارستان گرو گرفته نشد و این درحالی است که در دوران وزارت مادامی که دستوری به ترخیص برخی افراد فوت شده داده میشد دیوان محاسبات آن دستور را دخالت در امور مالی دولت میدانست. در چنین شرایطی این مجلس بود که توانست مشکل بهداشت و درمان را حل کند اکنون مشکلی که بر سر راه وجود دارد آن است که اگر دولت به قانونی که مجلس به آن رای داده است عمل کند نباید مشکلی بر سر راه وجود داشته باشد. در واقع امروز اگر ایرادی وجود دارد به لحاظ اجرایی است که قادر نیست آن قانون را در آن چارچوبی که وضع شده است به اجرا درآورد. این مسالهای است که در تمام کمیسیونها وجود دارد. بهعبارت دیگر اگر کمیسیون فرهنگی، اقتصادی و... بر اساس علم و کارشناسی تصمیم بگیرد قطعا اغلب مشکلات رفع خواهد شد و میتوان گفت اگر امروز مشکلات اقتصادی، فقر، بیکاری و ... وجود دارد نزدیک به 80درصد آن به مجلس بازمیگردد و شاید 20 درصد آن به دیگر مدیران اجرایی. اگر درمورد مجلس بخواهم نظر بدهم هرگاه مجلس توانست مشکلات فرهنگی، اقتصادی، اشتغال و... را حل کند میتوان گفت مجلس درست عمل کرده است و همچنین هرگاه خانه ملت توانست در برابر افراد، وزارتخانهها، بانکها و ارگانهای مختلفی که خارج از قانون عمل کردهاند بایستد و بهدرستی بر عملکرد آنها نظارت کند، میتوان گفت مجلس درست عمل کرده است. وقتی ما در جامعه با برخی مشکلات روبهرو هستیم یعنی ما در مجلس مشکل داریم. وقتی شنیده میشود رانت وجود دارد یا پولهای زیادی خورده میشود و... به این معنا بوده که ما نتوانستهایم بهخوبی نظارت کنیم و این امر بدان معناست که ما ضعف داشتهایم و ضعف داریم و باید با کار کارشناسیتر این ضعفها را برطرف کنیم. در واقع این مجلس است که باید تصمیم بگیرد فلان امر بشود یا نشود. بنابراین باید گفت اگر در جایی مشکل داریم باید ابتدا مشکل را در مجلس جستوجو کرد. یعنی اگر اکنون در کشور ما مشکل اقتصاد و فقر و مسائل فرهنگی وجود دارد این مشکل بخش اعظمی از آن به مجلس بازمیگردد. فرهنگ مسالهای نیست که با اجبار حل شود و در هیچ تجربه بینالمللی دیده نشده است که رفتارها بر اساس دستورالعملها و سازو کارهای سازمانی تغییر پیدا کند درحالی که مسائل رفتاری و فرهنگی یک پروسه زمانبر است که تغییری آن نیز بهسادگی انجام نمیپذیرد. اگر این تصور وجود دارد اگر قانون تدوین کنیم و فردا مردم بر اساس قانون نوشته ما رفتار خود را تنظیم میکنند و نشست و برخاستشان بر اساس آن قوانین است، مشخص میشود که ما دارای شناخت درستی از جامعه، کشور و دنیا نداریم و باید نسبت به این موضع رویکردی جدیتر داشته باشیم.
یعنی شما اعتقاد ندارید مجلس نهم درگیر حواشی و پرداختن به مسائل کمتر مهم شد؟
بله و این مساله امروز بیشتر شده است. یعنی در دولت قبل کوتاه میآمدند، مدارا میکردند و یا مطرح میکردند که باید اکنون سکوت کرد و به همین ترتیب کنار آمدند تا عمر دولت تمام شد. اما امروز به صورت فزایندهای به حق یا ناحق کار را با چالش به پیش میبرند چراکه نهایتا انتقاد کردن سادهترین کار است و هزاران سخن برای بیان انتقاد وجود دارد اما مساله آن است که پیشنهاد برای حل این مشکل چیست اگر مجلس میگوید مشکلی بر سر راه وجود دارد باید گفت پیشنهاد برای حل آن کجاست؟! از آنجایی که ما بلد نیستیم راهحل بنویسیم راحتترین کار آن است که خود را مبرا بدانیم و طرف مقابل را نیز تخریب کنیم. در حقیقت تخریبکردن سادهترین کار و بدترین کار است.
حضور اصلاحطلبان را چگونه ارزیابی میکنید؟
راستش از آنجایی که اطلاعات دقیقی در دست ندارم ارزیابی کار سختی است مضاف بر آنکه بهدلیل عدم وجود تحزب، حضور افراد چندان وابسته به احزاب نیست بلکه به شخصیت، کارکرد و تاثیرگذاری فرد و شناخت جامعه از آن بستگی دارد تا آنکه وابسته به حزب باشد در نتیجه اگر فردی میخواهد در انتخابات حضور پیدا کند حداقل باید در آن منطقه شناخته شده باشد و مردم آن منطقه شناختی از آن داشته باشد تا بتواند پیروز میدان رقابت باشد، در غیر اینصورت سخت است قضاوت کردن در این رابطه که کرسیهای بهارستان در اختیار چه حزبی قرار میگیرد.
بهطور کلی این اراده را در میان اصلاحطلبان برای حضور و مشارکت مشاهده میکنید؟
قطعا اگر نمایندگان آنها اجازه شرکت پیدا کنند حضور خواهند داشت و قطعا نمایندگانی برخاسته از تفکر اصلاحطلبی در مجلس آینده حضور خواهد داشت.
بر این اساس شما ترکیب مجلس دهم را چگونه میبینید؟
ترکیب به چند وجه بستگی دارد بخشی از آن بستگی به حضور افراد بستگی دارد همچنین نوع برخوردها و شناختها در مورد افراد حضور یافته است که اهمیت پیدا میکند و بخشی دیگر معطوف احزاب و جریانها و... میشود که سهم عظیمی در بالا آمدن افراد میتواند داشته باشد.
یعنی چطور پیشبینی میکنید؟
در جامعه ما پیشبینی کردن کار سادهای نیست چراکه راه واضحی را در پیش نگرفتهایم اینکه بگوییم بر اساس این حرکت به این نتیجه خواهیم رسید بنابراین از آنجایی که حرکتی مبهم داریم راه روشن نیست و مشخص نمیشود که به کدام سمت خواهیم رفت و باید تاکید کرد این مبهم حرکت کردن نیز به سود جامعه نخواهد بود.
دولت در آستانه دو سالگی قرار گرفته است. عملکرد دولت یازدهم را چگونه ارزیابی میکنید؟
تصور میکنم دولت در رابطه با بحث سیاست خارجی که البته برخی از آن ناراحت هستند بسیار خوب عمل کرد و کار آقای دکتر ظریف بسیار قابل قدردانی است و به موازات اقدامات دکتر روحانی نیز در این زمینه با توجه به سابقهای که داشته است در پیشبرد مساله هستهای قابل تقدیر میباشد و به هر حال اقدامات دولت بود که توانست جو اتحاد اسرائیل و اروپا و آمریکا علیه ایران را بشکند و به جایی برسد که اسرائیل از رسیدن توافق با ایران ابراز ناراحتی میکند و در هیچ مجمعی از جمله شورای امنیت، ژنو و... هیچ قطعنامهای علیه ایران صادر نمیشود و این مساله دستاوردی بزرگ. است مضاف بر آنکه از اصول خود نیز عقبنشینی نکرده است. از سوی دیگر نهایتا اگر ما بتوانیم اصلاحاتی را در زمینه روابط بینالملل ایجاد کنیم قطعا میتوانیم مشکلات دیگر را نیز مرتفع کنیم.
بنابراین اگر فردی آمده و میخواهد این تحریمها را از میان بردارد به نفع ماست. لذا نمیشود هرگاه میخواهیم فردی را تخریب کنیم بگوییم تحریمها را او موجب شده است و هرگاه میخواهند تحریم را از میان بردارند بگوییم تحریم خللی به ما وارد نساخته است. واقعیت آن است که تحریمها برای صنعت، اشتغال، اقتصاد و... مشکل ایجاد کرده و کار آقای روحانی، دکتر ظریف و تیم مذاکرهکننده و البته مهمتر از همه حمایتهای بیدریغ مقام معظم رهبری توانسته است گشایشهایی را فراهم سازد. باید تاکید کرد این حمایتهای مقام معظم رهبری بوده که برخی را بر سر جای خود نشاند و قطعا این حمایتها قابل تقدیر است. با حل این مشکلات بسیاری از مسائل اقتصادی و مشکلات داخلی ما میتواند حل شود. البته انتقاداتی نیز به دولت وارد است؛ برای مثال طرح سلامت آنگونه که مدنظر مجلس بود و برای آن قانون تصویب شد را اجرا نکرده است.