صراط: علیرضا منصوریان پس از نشست با مسئولان باشگاه نفت به سان یک روزنامهنگار ماهر یک صفحه صحبت کرد، بدون آنکه بگوید با نفت قراردادش را بسته یا نه!
مصاحبه وی را که بخوانید متوجه میشوید که این مربی چنان دو پهلو حرف زده که شاید خودش هم نتواند آن گفتگو را دوباره تکرار کند، به مسئولان نفت از علاقهاش به استقلال گفته و دلبستگیاش و البته در مورد آینده نفت به گفتگو نشسته و ...
دوگانگی شدیدی اما در مورد منصوریان وجود دارد، عده ای مخالف و عدهای موافق حضور او در استقلال هستند و جالب اینجاست که هر دو گروه هم او را دوست دارند و با فشار خرد کننده ای با هم به بحث میپردازند، برخی می گویند او جوان است و هنوز خام، برخی دیگر هم میگویند زرنگ است و محبوب.
محبوب که هست، علیمنصوریان با ادب بودن و موفق شدن را به عنوان یک مکتب به ایران وارد کردهاست، او به احترام استقلالیها از روی نیمکت خود در بازی مستقیم بلند نشد و تمام خوشحالیهایش را بابت برد نفت مقابل استقلال فرو خورد تا حرمت نگه دارد.
دفاعیههایش از کی روش و بوسههایش بر پیشانی بازیکن جوانی که تعویضش کرده بود او را هر روز محبوبتر کرد به ویژه آنکه وی درست معکوس امیر قلعهنویی حرکت میکرد که رفتارش منتقدان جدی بسیاری حتی در میان استقلالیها داشت و حالا همان استقلالیها هوادار منصوریان هستند.
مثبتها و منفیها را کنار هم میچینیم و ابتدا از مخالفان شروع می کنیم:
تئوری مخالفان
۱- منصوریان بسیار جوان است و هنوز تجربه فشارهای وحشتناک را ندارد، موفقیت وی در نفت بی حاشیه که کسی با آن کاری ندارد، اصلا موید این نیست که وی در استقلال هم موفق میشود، اینجا فشار سکوها و رسانهها و سیاستمداران وی را می سوزاند، سند این دسته هم گلمحمدی است که با وجود آنکه فوقالعاده بود اما در پرسپولیس سوخت.
۲- مخالفان معتقدند هیچکس بلافاصله پس از امیر قلعهنویی در استقلال موفق نشده است.
۳- آنها میگویند منصوریان در صورت جدایی از نفت، فرصت طلایی رسیدن به قله آسیا را از دست خواهد داد، این درحالی است که می تواند با نفت کاری کند که حالا حالاها از او به عنوانبرترین مربی ایرانی یاد شود و حتی فشارهای استقلال هم نتواند او را تخریب کند.
۴- مخالفان میگویند استقلال با وضعیت کنونی که دارد نه با منصوریان که با کاپلو هم نمیتواند موفق شود، آنها نه پول دارند، نه اعضای هیات مدیره و مدیرعامل با تجربه ...
این تصمیم اما موافقانی هم دارد که ادله آنها هم خواندنی و شنیدنی است، دلایل آنها را از نظر میگذرانید:
تئوری موافقان
۱- موافقان میگویند، پس از سالهای سال استقلالیها روی یک نفر به اجماع کامل رسیدهاند و پس از سالها حمایت از حجازی و پورحیدری و قلعهنویی حالا همه آنها روی منصوریان تا حدود زیادی اتفاق نظر دارند و این هم برای منصوریان خوبست و هم برای استقلال.
۲- موافقان معتقدند اصلا منصوریان برای این کار جوان نیست و در ۴۳ سالگی چهارسال هم از امیر قلعه نویی که در ۳۹ سالگی مربی استقلال شد بزرگتر است.
۳- سکوها با منصوریان هستند و بوقچیها نمی توانند خللی در کار منصوریان ایجاد کنند.
۴- وضعیت مالی باشگاه استقلال همیشه همینگونه است که بوده و از نظر تجربه و توان هم اکثرا اعضای هیات مدیرهاش یا سیاسی بودهاند یا ثروتمند و این تغییر زیادی پیدا نمیکند که منصوریان بخواهد برای آن منتظر بماند.
۵- منصوریان پس از اختلافهای شدیدی که بین بازیکنان و امیر تنها گزینهای است که میتواند همه چیز را بین بازیکن و مربی روبه راه کند.
۶- او امروز بدون آلترناتیو است و این کار وی را راحتتر جلو میبرد
همه این نظرات در شرایطی مطرح می شود که منصوریان روز شنبه نشستی را با مسئولان باشگاه استقلال برگزار کرد و بیشتر راه برای نشستن روی نیمکت آبی ها را رفته است. او حالا در آستانه آرزوی دیرینه اش قرار دارد و اگر اتفاق خاصی رخ ندهد سرمربی فصل پانزدهم آبی ها خواهد بود.
مصاحبه وی را که بخوانید متوجه میشوید که این مربی چنان دو پهلو حرف زده که شاید خودش هم نتواند آن گفتگو را دوباره تکرار کند، به مسئولان نفت از علاقهاش به استقلال گفته و دلبستگیاش و البته در مورد آینده نفت به گفتگو نشسته و ...
دوگانگی شدیدی اما در مورد منصوریان وجود دارد، عده ای مخالف و عدهای موافق حضور او در استقلال هستند و جالب اینجاست که هر دو گروه هم او را دوست دارند و با فشار خرد کننده ای با هم به بحث میپردازند، برخی می گویند او جوان است و هنوز خام، برخی دیگر هم میگویند زرنگ است و محبوب.
محبوب که هست، علیمنصوریان با ادب بودن و موفق شدن را به عنوان یک مکتب به ایران وارد کردهاست، او به احترام استقلالیها از روی نیمکت خود در بازی مستقیم بلند نشد و تمام خوشحالیهایش را بابت برد نفت مقابل استقلال فرو خورد تا حرمت نگه دارد.
دفاعیههایش از کی روش و بوسههایش بر پیشانی بازیکن جوانی که تعویضش کرده بود او را هر روز محبوبتر کرد به ویژه آنکه وی درست معکوس امیر قلعهنویی حرکت میکرد که رفتارش منتقدان جدی بسیاری حتی در میان استقلالیها داشت و حالا همان استقلالیها هوادار منصوریان هستند.
مثبتها و منفیها را کنار هم میچینیم و ابتدا از مخالفان شروع می کنیم:
تئوری مخالفان
۱- منصوریان بسیار جوان است و هنوز تجربه فشارهای وحشتناک را ندارد، موفقیت وی در نفت بی حاشیه که کسی با آن کاری ندارد، اصلا موید این نیست که وی در استقلال هم موفق میشود، اینجا فشار سکوها و رسانهها و سیاستمداران وی را می سوزاند، سند این دسته هم گلمحمدی است که با وجود آنکه فوقالعاده بود اما در پرسپولیس سوخت.
۲- مخالفان معتقدند هیچکس بلافاصله پس از امیر قلعهنویی در استقلال موفق نشده است.
۳- آنها میگویند منصوریان در صورت جدایی از نفت، فرصت طلایی رسیدن به قله آسیا را از دست خواهد داد، این درحالی است که می تواند با نفت کاری کند که حالا حالاها از او به عنوانبرترین مربی ایرانی یاد شود و حتی فشارهای استقلال هم نتواند او را تخریب کند.
۴- مخالفان میگویند استقلال با وضعیت کنونی که دارد نه با منصوریان که با کاپلو هم نمیتواند موفق شود، آنها نه پول دارند، نه اعضای هیات مدیره و مدیرعامل با تجربه ...
این تصمیم اما موافقانی هم دارد که ادله آنها هم خواندنی و شنیدنی است، دلایل آنها را از نظر میگذرانید:
تئوری موافقان
۱- موافقان میگویند، پس از سالهای سال استقلالیها روی یک نفر به اجماع کامل رسیدهاند و پس از سالها حمایت از حجازی و پورحیدری و قلعهنویی حالا همه آنها روی منصوریان تا حدود زیادی اتفاق نظر دارند و این هم برای منصوریان خوبست و هم برای استقلال.
۲- موافقان معتقدند اصلا منصوریان برای این کار جوان نیست و در ۴۳ سالگی چهارسال هم از امیر قلعه نویی که در ۳۹ سالگی مربی استقلال شد بزرگتر است.
۳- سکوها با منصوریان هستند و بوقچیها نمی توانند خللی در کار منصوریان ایجاد کنند.
۴- وضعیت مالی باشگاه استقلال همیشه همینگونه است که بوده و از نظر تجربه و توان هم اکثرا اعضای هیات مدیرهاش یا سیاسی بودهاند یا ثروتمند و این تغییر زیادی پیدا نمیکند که منصوریان بخواهد برای آن منتظر بماند.
۵- منصوریان پس از اختلافهای شدیدی که بین بازیکنان و امیر تنها گزینهای است که میتواند همه چیز را بین بازیکن و مربی روبه راه کند.
۶- او امروز بدون آلترناتیو است و این کار وی را راحتتر جلو میبرد
همه این نظرات در شرایطی مطرح می شود که منصوریان روز شنبه نشستی را با مسئولان باشگاه استقلال برگزار کرد و بیشتر راه برای نشستن روی نیمکت آبی ها را رفته است. او حالا در آستانه آرزوی دیرینه اش قرار دارد و اگر اتفاق خاصی رخ ندهد سرمربی فصل پانزدهم آبی ها خواهد بود.