صراط: روزنامه اعتماد در شماره روز شنبه خود، متن کامل صحبتهای غلامحسین کرباسچی، شهردار سابق تهران که قرار بوده در ضیافت افطار رئیس جمهور از سوی وی اظهار شود را منتشر کرده است.
کرباسچی در بخشی از این صحبتها که با موضوع «توافق ملی»! بیان شدهاند، گفته است:
ما با پدیدههای اجتماعی تازهای مواجه هستیم که همه جناحها را تهدید میکنند. یافتههای اجتماعی نشان میدهد که متأسفانه تغییر نسلها در ایران موجب بیگانگی نسلها شده است.
او همچنین میافزاید: نسلهای جوان و جدید خود را خارج از بافتهای قدیمی قرار میدهند و حتی فراتر از تقابل با حاکمیت به تنافر با آن رسیدهاند...آنها راه خود را میروند و ما راه خودمان را... «وفاق ملی» تلاش برای شناخت همه شکافهای اجتماعی است. شناخت شکاف دولت و ملت، شناخت شکاف نسل جدید و نسل قدیم، شناخت شکاف اصولگرایان و اصلاحطلبان، شناخت شکافت قوای کشور و...!
*«تنافر» در لغت به معنی دوری جستن و بیزاری جستن از یکدیگر است و بعید مینماید که غلامحسین کرباسچی که سابقه تحصیل حوزوی نیز دارد؛ به معنای این واژه آگاه نبوده باشد.
القای اینکه نسلهای جدید در ایران اسلامی نسبت به حاکمیت مشی تقابل و تنافر را در پیش گرفتهاند حرف غلطی است که نه تنها هیچ استدلالی برای اثبات آن وجود ندارد بلکه دلایل فراوانی وجود دارد که آنرا ردّ میکند.
حضور پرشور جوانان کشور در مراسم مربوط به شهدا، شهادت کثیری از جوانان نسل سوم و چهارم کشور در جبهههای مبارزه با مواد مخدر و شرارت مسلحانه، شهادت جوانان نسل سوم و چهارم در محور مقاومت منطقه، حضور جهادی جوانان کشور در عرصه فرهنگ و رسانه، اردوهای جهادی، خیزش علمی کشور با علمداری نسلهای جدید، جای خالی جوانان در ایجاد آشوب و غائله علیه نظام اسلامی و ... از جمله صدها دلیلی هستند که نشان میدهد صحبتهای کرباسچی در حالتی خوشبینانه یک تحلیل غط و توهم است.
از سوی دیگر نگاهی مدقّانه به رخدادهایی که سببساز ایجاد چالش برای نظام اسلامی و امنیت مردم بوده است بوضوح نشان میدهد که چطور همواره پای مشتی انقلابی خسته و پیرمردهای دنیاطلب وابسته به یک جریان سیاسی خاص در میان است که جز شخصیتبازی و پیگیری مطامع سیاسی خود؛ هیچ کار دیگری ندارند و «مردم» و «جوانان» صرفاً برای آنها یک لقلقهی زبان محسوب میشوند که فقط در مواقف انتخابات! کارکرد مییابند.
کرباسچی همچنین توضیح نداده است که بر اساس کدام نشانه آشکار و کدامین مستندات به تقابل و تنافر نسل جوان با نظام اسلامی پی برده است؟!
و آیا جز این است که چهرههای جریان سیاسی خاص قصد ندارند یک بار برای همیشه از طرح خواستهها و آرزوهای خود از زبان مردم و ابراز نتایج نظرسنجی بدون انجام نظرسنجی! دست بردارند؟!
کرباسچی همچنین در حالی مدعی وجود شکاف در ایران شده است که پیش از او نیز کسانی در میان جریان خاص از وجود همین شکافها سخن راندند و بدتر آنکه وجود شکاف را عامل برافتادن رژیم شاهنشاهی هم عنوان کردند!
اما نکته آنجاست که نه اسلاف کرباسچی و نه خود کرباسچی در میدان واقعیت و سند و استدلال هرگز قادر به اثبات وجود این شکافهای ادعایی نیستند.
در همین زمینه چندی قبل بود که احمد پورنجاتی، فعال سیاسی اصلاحطلب در بخشی از گفتوگوی خود با روزنامه شهروند، همچون کرباسچی با اظهاراتی دالّ بر وجود شکاف در ایران گفته بود: یکی از مهمترین عوامل (یکجانبهنگری شهروندان) که متأسفانه در کشور ما نیز مشاهده میشود، بروز شکاف اعتماد و گسترش نوعی کماعتمادی بین دولت و ملت است. این شکاف وجود دارد و نمیتوان آن را نادیده انگاشت!
هادی خانیکی، از نظریهپردازان جریان خاص نیز نفر دیگری است که درباره وجود دوئیت و شکاف در ایران صحبت کرده است. او چندی قبل در بخشی از یک گفتوگو با سایت جماران با بیان اینکه مردم (ایران) به رسانهها اعتماد ندارند! اظهار کرده بود: اگر در جامعهای میان حکومت و جامعه شکاف وجود داشته باشد، دودستگی و جدایی را میان جامعه و رسانهها و حتی در بخشهای مختلف جامعه میتوان دید!
و همچنین بهمن ماه سال گذشته بود که رضا صالحی امیری، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی نیز در نشستی به مناسبت 22 بهمن، از وجود «شکاف» بعنوان عامل سقوط نظام شاهنشاهی یاد کرد و جالب آنکه هم او بود که مدتی قبل از سخنان بهمنماهی خود، در اجلاس ماهیانه بنیاد باران (وابسته به لیدر اصلاحطلبان) به وجود شکافی عمیق میان نگاه ساختارهای رسمی و غیر رسمی ایران اشاره کرده بود!
مجدداً تأکید میشود که هیچکدام از چهرههای اشاره شده بیان نمیکنند که این دوئیت و شکاف را از کجا درآورده یا در کجا دیدهاند؟!
پیش از این اشاره کرده بودیم که ماجرای اشارههای جریان خاص به مسئله وجود شکاف در نظام جمهوری اسلامی ایران، قصهای کِشدار خواهد بود زیرا جریان خاص قصد دارد با گلآلود کردن این آب، صید دلخواه خود را به دام بیاندازد.
یادآور میشود در بخش دیگری از همین سخنرانی بود که کرباسچی از فتنهگران در حصر نیز دفاع کرد.
دفاعی که با اعتراض جمعی از چهرههای اصولگرای حاضر در مراسم مواجه شد و آنها اقدام به ترک جلسه کردند.
کرباسچی در بخشی از این صحبتها که با موضوع «توافق ملی»! بیان شدهاند، گفته است:
ما با پدیدههای اجتماعی تازهای مواجه هستیم که همه جناحها را تهدید میکنند. یافتههای اجتماعی نشان میدهد که متأسفانه تغییر نسلها در ایران موجب بیگانگی نسلها شده است.
او همچنین میافزاید: نسلهای جوان و جدید خود را خارج از بافتهای قدیمی قرار میدهند و حتی فراتر از تقابل با حاکمیت به تنافر با آن رسیدهاند...آنها راه خود را میروند و ما راه خودمان را... «وفاق ملی» تلاش برای شناخت همه شکافهای اجتماعی است. شناخت شکاف دولت و ملت، شناخت شکاف نسل جدید و نسل قدیم، شناخت شکاف اصولگرایان و اصلاحطلبان، شناخت شکافت قوای کشور و...!
*«تنافر» در لغت به معنی دوری جستن و بیزاری جستن از یکدیگر است و بعید مینماید که غلامحسین کرباسچی که سابقه تحصیل حوزوی نیز دارد؛ به معنای این واژه آگاه نبوده باشد.
القای اینکه نسلهای جدید در ایران اسلامی نسبت به حاکمیت مشی تقابل و تنافر را در پیش گرفتهاند حرف غلطی است که نه تنها هیچ استدلالی برای اثبات آن وجود ندارد بلکه دلایل فراوانی وجود دارد که آنرا ردّ میکند.
حضور پرشور جوانان کشور در مراسم مربوط به شهدا، شهادت کثیری از جوانان نسل سوم و چهارم کشور در جبهههای مبارزه با مواد مخدر و شرارت مسلحانه، شهادت جوانان نسل سوم و چهارم در محور مقاومت منطقه، حضور جهادی جوانان کشور در عرصه فرهنگ و رسانه، اردوهای جهادی، خیزش علمی کشور با علمداری نسلهای جدید، جای خالی جوانان در ایجاد آشوب و غائله علیه نظام اسلامی و ... از جمله صدها دلیلی هستند که نشان میدهد صحبتهای کرباسچی در حالتی خوشبینانه یک تحلیل غط و توهم است.
از سوی دیگر نگاهی مدقّانه به رخدادهایی که سببساز ایجاد چالش برای نظام اسلامی و امنیت مردم بوده است بوضوح نشان میدهد که چطور همواره پای مشتی انقلابی خسته و پیرمردهای دنیاطلب وابسته به یک جریان سیاسی خاص در میان است که جز شخصیتبازی و پیگیری مطامع سیاسی خود؛ هیچ کار دیگری ندارند و «مردم» و «جوانان» صرفاً برای آنها یک لقلقهی زبان محسوب میشوند که فقط در مواقف انتخابات! کارکرد مییابند.
کرباسچی همچنین توضیح نداده است که بر اساس کدام نشانه آشکار و کدامین مستندات به تقابل و تنافر نسل جوان با نظام اسلامی پی برده است؟!
و آیا جز این است که چهرههای جریان سیاسی خاص قصد ندارند یک بار برای همیشه از طرح خواستهها و آرزوهای خود از زبان مردم و ابراز نتایج نظرسنجی بدون انجام نظرسنجی! دست بردارند؟!
کرباسچی همچنین در حالی مدعی وجود شکاف در ایران شده است که پیش از او نیز کسانی در میان جریان خاص از وجود همین شکافها سخن راندند و بدتر آنکه وجود شکاف را عامل برافتادن رژیم شاهنشاهی هم عنوان کردند!
اما نکته آنجاست که نه اسلاف کرباسچی و نه خود کرباسچی در میدان واقعیت و سند و استدلال هرگز قادر به اثبات وجود این شکافهای ادعایی نیستند.
در همین زمینه چندی قبل بود که احمد پورنجاتی، فعال سیاسی اصلاحطلب در بخشی از گفتوگوی خود با روزنامه شهروند، همچون کرباسچی با اظهاراتی دالّ بر وجود شکاف در ایران گفته بود: یکی از مهمترین عوامل (یکجانبهنگری شهروندان) که متأسفانه در کشور ما نیز مشاهده میشود، بروز شکاف اعتماد و گسترش نوعی کماعتمادی بین دولت و ملت است. این شکاف وجود دارد و نمیتوان آن را نادیده انگاشت!
هادی خانیکی، از نظریهپردازان جریان خاص نیز نفر دیگری است که درباره وجود دوئیت و شکاف در ایران صحبت کرده است. او چندی قبل در بخشی از یک گفتوگو با سایت جماران با بیان اینکه مردم (ایران) به رسانهها اعتماد ندارند! اظهار کرده بود: اگر در جامعهای میان حکومت و جامعه شکاف وجود داشته باشد، دودستگی و جدایی را میان جامعه و رسانهها و حتی در بخشهای مختلف جامعه میتوان دید!
و همچنین بهمن ماه سال گذشته بود که رضا صالحی امیری، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی نیز در نشستی به مناسبت 22 بهمن، از وجود «شکاف» بعنوان عامل سقوط نظام شاهنشاهی یاد کرد و جالب آنکه هم او بود که مدتی قبل از سخنان بهمنماهی خود، در اجلاس ماهیانه بنیاد باران (وابسته به لیدر اصلاحطلبان) به وجود شکافی عمیق میان نگاه ساختارهای رسمی و غیر رسمی ایران اشاره کرده بود!
مجدداً تأکید میشود که هیچکدام از چهرههای اشاره شده بیان نمیکنند که این دوئیت و شکاف را از کجا درآورده یا در کجا دیدهاند؟!
پیش از این اشاره کرده بودیم که ماجرای اشارههای جریان خاص به مسئله وجود شکاف در نظام جمهوری اسلامی ایران، قصهای کِشدار خواهد بود زیرا جریان خاص قصد دارد با گلآلود کردن این آب، صید دلخواه خود را به دام بیاندازد.
یادآور میشود در بخش دیگری از همین سخنرانی بود که کرباسچی از فتنهگران در حصر نیز دفاع کرد.
دفاعی که با اعتراض جمعی از چهرههای اصولگرای حاضر در مراسم مواجه شد و آنها اقدام به ترک جلسه کردند.