صراط: این مرد که روز گذشته در شعبه٢ دادگاه کیفری شماره یک استان تهران پای میز
محاکمه رفت، توضیح داد نوعروس جوان را بهدلیل سوءظن نسبت به رابطه او با
دوستش به قتل رساند.
نماینده دادستان تهران در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده در جایگاه حاضر شد و در توضیح کیفرخواست گفت: «متهم ٣٨ساله که حمید نام دارد و مردی عراقی است همسرش مینا را خفه کرده است.
وقتی مأموران به او مظنون شدند و تلفن همراهش را بررسی کردند، صحنه بستهبندی جسد در خانه را که در تلفن همراه متهم ضبط شده بود، مشاهده کردند. بنابر اقرار متهم او به بهانه دادن هدیه به همسرش، دست و پا و چشمان او را بست و وی را به قتل رساند.
با توجه به مدارک بهدستآمده از جمله اقرار صریح و مقرون بهواقع متهم و همچنین فیلم کشفشده از تلفن همراه متهم، درخواست رسیدگی به این پرونده و صدور حکم شایسته با توجه به درخواست اولیایدم دارم.»
در ادامه پدر مقتول بهعنوان یکی از اولیایدم در جایگاه حاضر شد. او عنوان کرد همسرش بهدلیل بیماری قادر به حضور در دادگاه نیست اما قبلا درخواست قصاص متهم را مطرح کرده است و خود او نیز با توجه به مدارک بهدستآمده و اطمینان از اینکه دامادش دست به قتل زده است، درخواست قصاص دارد.
این مرد گفت: «دخترم مینا چند بار به ما گفته بود شوهرش با او بدرفتاری میکند و شکاک است به همین خاطر وقتی دامادم گفت مینا از خانه خارج شده و دیگر نیامده است به او مظنون شدیم و بعد از اینکه حمید اعتراف کرد و گفت جسد را کجا رها کرده است، به اتفاق مأموران به محل رفتیم و جسد دخترم را در کارتن پیدا کردیم».
سپس متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل عمدی همسرش را قبول کرد و گفت: «از عراق به ایران آمده بودم تا کار کنم و کمی پول دربیاورم. در ایران با مردی به نام مهرداد آشنا شدم و او مرا با مینا آشنا کرد. عاشق مینا شدم و بعد هم ازدواج کردیم. چندماهی بیشتر از ازدواجمان نگذشته بود که متوجه شدم مینا قبل از من با مهرداد رابطه داشت و آنها سالها با هم دوست بودند. از این موضوع خیلی ناراحت شدم. میخواستم مینا را طلاق بدهم اما او قبول نکرد و با خواهش و التماس از من خواست در خانهام بماند».
متهم ادامه داد: «چون مینا را دوست داشتم، او را بخشیدم و بعد هم تصمیم گرفتیم در مورد این مسئله حرفی به پدر و مادرش نزنیم و زندگیمان را ادامه بدهیم تا اینکه دوباره متوجه شدم مهرداد با همسرم رابطه دارد؛ او وقت و بیوقت به تلفن خانه ما و موبایل همسرم زنگ میزد و سراغ او را میگرفت. هرچند مینا منکر رابطه با مهرداد بود اما من با چیزیهایی که میدیدم متوجه شده بودم آنها با هم رابطه دارند. روز حادثه به بهانه اینکه برایش هدیهای خریدهام و میخواهم هدیه را به او بدهم و نباید آن را ببیند، دستوپا و چشمان همسرم را بستم و خفهاش کردم. دوربین تلفن همراهم را روشن و از صحنه بستهبندیکردن جسد فیلمبرداری کردم».در این هنگام رئیس دادگاه از متهم پرسید برای چه از صحنه بستهبندیکردن جسد فیلمبرداری کردی؟
مرد عراقی جواب داد: «هیچ منظور خاصی نداشتم و میخواستم بعد از چند روز فیلم را پاک کنم. آن روز از شدت عصبانیت فیلمبرداری کردم. وقتی جسد را در کارتنی از خانه بیرون بردم و در کنار نهری رها کردم، نزد پلیس رفتم و گفتم همسرم مفقود شده است اما همان موقع پدر و مادرش به پلیس گفتند به من مشکوک هستند.
من نمیدانستم موضوع اختلافم با مینا را آنها هم میدانند. بعد هم مأموران تلفن همراه من را بررسی و فیلم را پیدا کردند».متهم در ادامه گفت: «قبول دارم اشتباه کردم؛ من نباید مینا را میکشتم باید به سراغ مهرداد میرفتم؛ چون او بود که مدام دنبال مینا بود و میخواست باز هم با زن من رابطه داشته باشد. حالا هم از کار خودم پشیمان هستم و با خودم میگویم ای کاش مهرداد را کشته بودم».
هیأت قضائی با پایان جلسه رسیدگی برای صدور رأی دادگاه در مورد متهم، وارد شور شدند.
نماینده دادستان تهران در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده در جایگاه حاضر شد و در توضیح کیفرخواست گفت: «متهم ٣٨ساله که حمید نام دارد و مردی عراقی است همسرش مینا را خفه کرده است.
وقتی مأموران به او مظنون شدند و تلفن همراهش را بررسی کردند، صحنه بستهبندی جسد در خانه را که در تلفن همراه متهم ضبط شده بود، مشاهده کردند. بنابر اقرار متهم او به بهانه دادن هدیه به همسرش، دست و پا و چشمان او را بست و وی را به قتل رساند.
با توجه به مدارک بهدستآمده از جمله اقرار صریح و مقرون بهواقع متهم و همچنین فیلم کشفشده از تلفن همراه متهم، درخواست رسیدگی به این پرونده و صدور حکم شایسته با توجه به درخواست اولیایدم دارم.»
در ادامه پدر مقتول بهعنوان یکی از اولیایدم در جایگاه حاضر شد. او عنوان کرد همسرش بهدلیل بیماری قادر به حضور در دادگاه نیست اما قبلا درخواست قصاص متهم را مطرح کرده است و خود او نیز با توجه به مدارک بهدستآمده و اطمینان از اینکه دامادش دست به قتل زده است، درخواست قصاص دارد.
این مرد گفت: «دخترم مینا چند بار به ما گفته بود شوهرش با او بدرفتاری میکند و شکاک است به همین خاطر وقتی دامادم گفت مینا از خانه خارج شده و دیگر نیامده است به او مظنون شدیم و بعد از اینکه حمید اعتراف کرد و گفت جسد را کجا رها کرده است، به اتفاق مأموران به محل رفتیم و جسد دخترم را در کارتن پیدا کردیم».
سپس متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل عمدی همسرش را قبول کرد و گفت: «از عراق به ایران آمده بودم تا کار کنم و کمی پول دربیاورم. در ایران با مردی به نام مهرداد آشنا شدم و او مرا با مینا آشنا کرد. عاشق مینا شدم و بعد هم ازدواج کردیم. چندماهی بیشتر از ازدواجمان نگذشته بود که متوجه شدم مینا قبل از من با مهرداد رابطه داشت و آنها سالها با هم دوست بودند. از این موضوع خیلی ناراحت شدم. میخواستم مینا را طلاق بدهم اما او قبول نکرد و با خواهش و التماس از من خواست در خانهام بماند».
متهم ادامه داد: «چون مینا را دوست داشتم، او را بخشیدم و بعد هم تصمیم گرفتیم در مورد این مسئله حرفی به پدر و مادرش نزنیم و زندگیمان را ادامه بدهیم تا اینکه دوباره متوجه شدم مهرداد با همسرم رابطه دارد؛ او وقت و بیوقت به تلفن خانه ما و موبایل همسرم زنگ میزد و سراغ او را میگرفت. هرچند مینا منکر رابطه با مهرداد بود اما من با چیزیهایی که میدیدم متوجه شده بودم آنها با هم رابطه دارند. روز حادثه به بهانه اینکه برایش هدیهای خریدهام و میخواهم هدیه را به او بدهم و نباید آن را ببیند، دستوپا و چشمان همسرم را بستم و خفهاش کردم. دوربین تلفن همراهم را روشن و از صحنه بستهبندیکردن جسد فیلمبرداری کردم».در این هنگام رئیس دادگاه از متهم پرسید برای چه از صحنه بستهبندیکردن جسد فیلمبرداری کردی؟
مرد عراقی جواب داد: «هیچ منظور خاصی نداشتم و میخواستم بعد از چند روز فیلم را پاک کنم. آن روز از شدت عصبانیت فیلمبرداری کردم. وقتی جسد را در کارتنی از خانه بیرون بردم و در کنار نهری رها کردم، نزد پلیس رفتم و گفتم همسرم مفقود شده است اما همان موقع پدر و مادرش به پلیس گفتند به من مشکوک هستند.
من نمیدانستم موضوع اختلافم با مینا را آنها هم میدانند. بعد هم مأموران تلفن همراه من را بررسی و فیلم را پیدا کردند».متهم در ادامه گفت: «قبول دارم اشتباه کردم؛ من نباید مینا را میکشتم باید به سراغ مهرداد میرفتم؛ چون او بود که مدام دنبال مینا بود و میخواست باز هم با زن من رابطه داشته باشد. حالا هم از کار خودم پشیمان هستم و با خودم میگویم ای کاش مهرداد را کشته بودم».
هیأت قضائی با پایان جلسه رسیدگی برای صدور رأی دادگاه در مورد متهم، وارد شور شدند.