صراط: حسین قدیانی در بخشی از یادداشت خود در وطن امروز نوشت: این یکی را گمانم رئیس قوه مقننه با ما همرای باشد که زنجیرهایها، مصداق بارز «فی قلوبهم مرض»اند و الا، عصر اصلاحات، آن همه نامردی نمیکردند در حق «سیمای لاریجانی» و آن همه کاریکاتور ایشان را آنهم نه در «اوج هنر» بلکه در «نهایت وقاحت» نمیکشیدند!
رسما فحش میدادند به رئیس وقت تلویزیون! من حالا کاری به عملکرد زنجیرهایها در بازه زمانی فتنه ندارم؛ نظام را بیهیچ سندی، به دروغ بزرگ تقلب، متهم کردند و بیآنکه اندک عذری بخواهند، همچنان به ادامه حیات، مشغول! القصه! آخرین سخنرانی عمومی رئیس قوه مقننه تا لحظه نگارش این یادداشت، چنان قند در دل صفحه نخست زنجیرهایها آب کرد کأنه علی لاریجانی برای ایشان شده «ملاک»!
حال که رئیس مجلس ما برای «فی قلوبهم مرض» مبدل به ملاک شده، راقم این سطور، ضمن پرهیز دادن جماعت از منکر «نؤمن ببعض و نکفر ببعض» یاد ایشان میآورم جملهای آشنا را؛ «ما در غلتان دادیم، در عوض گرفتن آبنبات!» این جمله از آن همین آقای لاریجانی است آنهم در نقد «مذاکرات سعدآباد» که اولا در نامتوازن بودن، انگشت کوچک «توافق ژنو» و «بیانیه لوزان» هم نمیشد، ثانیا دستپخت همین مردمان مذاکرهکننده فعلی بود! اینک سخنی دارم صریح، انشاءالله صحیح و در عین حال صمیمی با رئیس مجلس. آیا روا بود هنگام بیان آن «جمله آشنا» که از قضا درست هم بود، یکی بیاید و حضرتعالی را متهم به «افراط» یا «مخفی شدن پشت سخن بزرگان» کند؟! اگر این تهمت، روا نبود، چرا حضرتعالی «اصحاب نقد» را آن هم کلهم اجمعین متهم به همین تهمت میکنید؟! خدایی انصاف است؟! اخیرا قوه مقننه در یک «مصوبه ملی» که با «احسنت ملت» هم روبهرو شد، در امتداد حمایت از مردمان دیپلمات، عملی شدن هر توافقی را موکول به نظارت وکلای ملت کرد. از قضا، زنجیرهایها متوجه ماجرا شدند یا نه، هر چه بود این کار مجلس را ستودند!
هم سندش هست، هم عکسش! حال بیاییم و فرض کنیم به دلیل آوردن یک «توافق غیرخوب»، مجلس مصمم به عملی کردن آن «مصوبه فوقالذکر» شد. در آن صورت، مثل روز روشن است «زنجیرهایهای دروغگوی اهل نسیان» علاوه بر فراموشی حمایت پیشین خود از «مصوبه مدنظر» با درشتترین تیتر ممکن، قوه مقننه ما را به توپ ببندند با این 2 سوتیتر قابل فرض؛ یک آنکه «چرا افراط؟ چرا تندروی؟ چرا توهین به توافق دوستان دستگاه دیپلماسی؟» دو آنکه «وقتی بزرگان صحه بر تدین، امانت، غیرت و شجاعت مردمان مذاکرات گذاشتهاند، فأین تذهبون؟» اتفاقا همالان هم دستفرمان زنجیرهایها دقیقا همین است! صرف نظر از زنجیرهایها، حتی دستفرمان مردمان مذاکرهکننده هم دقیقا همین است!
رسما فحش میدادند به رئیس وقت تلویزیون! من حالا کاری به عملکرد زنجیرهایها در بازه زمانی فتنه ندارم؛ نظام را بیهیچ سندی، به دروغ بزرگ تقلب، متهم کردند و بیآنکه اندک عذری بخواهند، همچنان به ادامه حیات، مشغول! القصه! آخرین سخنرانی عمومی رئیس قوه مقننه تا لحظه نگارش این یادداشت، چنان قند در دل صفحه نخست زنجیرهایها آب کرد کأنه علی لاریجانی برای ایشان شده «ملاک»!
حال که رئیس مجلس ما برای «فی قلوبهم مرض» مبدل به ملاک شده، راقم این سطور، ضمن پرهیز دادن جماعت از منکر «نؤمن ببعض و نکفر ببعض» یاد ایشان میآورم جملهای آشنا را؛ «ما در غلتان دادیم، در عوض گرفتن آبنبات!» این جمله از آن همین آقای لاریجانی است آنهم در نقد «مذاکرات سعدآباد» که اولا در نامتوازن بودن، انگشت کوچک «توافق ژنو» و «بیانیه لوزان» هم نمیشد، ثانیا دستپخت همین مردمان مذاکرهکننده فعلی بود! اینک سخنی دارم صریح، انشاءالله صحیح و در عین حال صمیمی با رئیس مجلس. آیا روا بود هنگام بیان آن «جمله آشنا» که از قضا درست هم بود، یکی بیاید و حضرتعالی را متهم به «افراط» یا «مخفی شدن پشت سخن بزرگان» کند؟! اگر این تهمت، روا نبود، چرا حضرتعالی «اصحاب نقد» را آن هم کلهم اجمعین متهم به همین تهمت میکنید؟! خدایی انصاف است؟! اخیرا قوه مقننه در یک «مصوبه ملی» که با «احسنت ملت» هم روبهرو شد، در امتداد حمایت از مردمان دیپلمات، عملی شدن هر توافقی را موکول به نظارت وکلای ملت کرد. از قضا، زنجیرهایها متوجه ماجرا شدند یا نه، هر چه بود این کار مجلس را ستودند!
هم سندش هست، هم عکسش! حال بیاییم و فرض کنیم به دلیل آوردن یک «توافق غیرخوب»، مجلس مصمم به عملی کردن آن «مصوبه فوقالذکر» شد. در آن صورت، مثل روز روشن است «زنجیرهایهای دروغگوی اهل نسیان» علاوه بر فراموشی حمایت پیشین خود از «مصوبه مدنظر» با درشتترین تیتر ممکن، قوه مقننه ما را به توپ ببندند با این 2 سوتیتر قابل فرض؛ یک آنکه «چرا افراط؟ چرا تندروی؟ چرا توهین به توافق دوستان دستگاه دیپلماسی؟» دو آنکه «وقتی بزرگان صحه بر تدین، امانت، غیرت و شجاعت مردمان مذاکرات گذاشتهاند، فأین تذهبون؟» اتفاقا همالان هم دستفرمان زنجیرهایها دقیقا همین است! صرف نظر از زنجیرهایها، حتی دستفرمان مردمان مذاکرهکننده هم دقیقا همین است!