يکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۹ تير ۱۳۹۴ - ۱۸:۳۱

پناهیان: خوب مثل ابلیس!

خیلی‌ها حاضرند آدم‌های خوبی بشوند؛ ولی با فرماندهی هوای نفس خودشان! یعنی می‌گویند: «من می‌روم انتخاب می‌کنم و آن خوبی‌ای که خودم می‌پسندم را برمی‌دارم» عین ابلیس! ابلیس هم همین‌طوری بود.
کد خبر : ۲۴۸۲۳۶
صراط: حجت الاسلام پناهیان در این سخنرانی می گوید: خیلی‌ها حاضرند آدم‌های خوبی بشوند؛ ولی با فرماندهی هوای نفس خودشان! یعنی چه؟ یعنی می‌گویند: «من می‌روم انتخاب می‌کنم و آن خوبی‌ای که خودم می‌پسندم را برمی‌دارم» عین ابلیس! ابلیس هم همین‌طوری بود. ابلیس(لعنه الله علیه) می‌گفت: خدایا! من کلاً بندۀ خوبی هستم، شش هزار سال عبادت کرده‌ام.(وَ کَانَ قَدْ عَبَدَ اللَّهَ سِتَّةَ آلَافِ سَنَةٍ؛ نهج‌البلاغه/خطبه192)


ابلیس آن‌قدر خوب عبادت کرده بود که توفیق پیدا کرده بود مستقیماً با خدا حرف می‌زد و خدا هم با او سخن می‌گفت. اما وقتی خداوند متعال فرمود: به آدم سجده کن! ابلیس گفت: نه! خدایا، اجازه بدهید! من این سجده را نمی‌کنم و به‌جای آن دو هزار سال نماز می‌خوانم! جای همین یک سجده، دو هزار سال برایت نماز می‌خوانم(فَقَالَ إِبْلِیسُ: یَا رَبِّ أَعْفِنِی مِنَ السُّجُودِ لآِدَمَ وَ أَنَا أَعْبُدُکَ عِبَادَةً لَمْ یَعْبُدْکَهَا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ؛ تفسیر قمی/1/42)

باور بفرمایید که ابلیس نمی‌خواست برود عرق‌فروشی دایر کند، نمی‌خواست دزدی کند یا بداخلاقی‌های دیگری انجام دهد، نمی‌خواست بی‌دین و ایمان بشود. فقط گفت: «خدایا! اجازه بده من خودم انتخاب کنم، من دلم می‌خواهد از بین خوبی‌ها، انتخاب کنم و بردارم» و هر کدام از ما می‌توانیم در معرض چنین بلایی قرار بگیریم. این بلا چیست؟ اینکه خودمان خوبی‌ها را انتخاب کنیم. آن‌وقت به زعم خودمان آدم خوبی شده‌ایم ولی هواپرست! این‌قبیل آدم‌ها با انبیاء الهی مشکل پیدا می‌کنند.

آن‌وقت خداوند متعال به ابلیس فرمود: «إِنِّی أُحِبُّ أَنْ أُطَاعَ مِنْ حَیْثُ أُرِیدُ»(قصص الانبیاء/43) یعنی من دوست دارم هر طوری که من می‌خواهم اطاعت شوم، نه هر طوری که تو می‌خواهی. (إِنَّمَا أُرِیدُ أَنْ أُعْبَدَ مِنْ حَیْثُ أُرِیدُ لَا مِنْ حَیْثُ تُرِیدُ؛ تفسیرقمی/1/42)

ابلیس به آن عظمت از عبادتِ قبلش، و به این عظمت از جنایتِ بعدش، مشکلش چه بود؟ ابلیس هم می‌خواست بندۀ خوبی بشود، و آن چیزهایی که شما از خوب بودن مد نظر دارید، همۀ آنها را ابلیس داشت؛ فقط یک‌جا گفت: «من این‌طوری دلم می‌خواهد، من می‌خواهم خودم انتخاب کنم» اما خداوند به او فرمود: «نه! آن چیزی که من برای تو انتخاب می‌کنم!» اینجا بود که کفر ابلیس درآمد و گفت: خدایا! دیگر داری خدایی می‌کنی! من دیگر این‌قدر نمی‌توانم خداپرست باشم که هر چیزی تو می‌گویی انجام دهم و به هر سازی که تو می‌زنی برقصم!

یک کسی هوای نفسش ثروت است، یک کسی مقام است، یک کسی لذت شهوانی است، برای هر کسی یک چیزی است. مهم این است که آدم آن چیزی که «دلش می‌خواهد» را در مقابل انبیاء از آن بگذرد، لااقل بخش عمده‌ای از «دلم می‌خواهدها» را کنار بگذارد.

منبع: مهر