«جهان بهایران سلام کرد»! «خجسته باد این پیروزی»! «پیروزی بدون جنگ»! «آغازعصر ایرانی»! «ایران بر قله توافق»! «پیروزی استقامت، شکستتحریم»! «جهان تغییر کرد»! «پیروزی تاریخی ملت ایران»! «گلصدبرگ توافقشکفت»!«کلید تدبیر قفل تحریمها را گشود»! «خورشید درخشان شد، تا باد چنین بادا»! «دنیا به احترام ایران ایستاد»! «کلید چرخید، ایران خندید»! «تدبیر کارساز شد، توافق تاریخی»! «فتحالفتوح دیپلماسی ایران»! «پیروزی ایران در جنگ ارادهها»! «تثبیت ایران هستهای با ایستادگی ملت»! «تاریخ ورق خورد»! و... اینها تنها چند نمونه از تیترهای پرطمطراقی است که پس از پایان مذاکرات هستهای در وین، رسانههای داخلی انتخاب کرده و به خورد مخاطبان خود دادند.
محتوای تحلیلها و گزارشها و اظهارات نیز در این زمینه همگی حاکی از اتفاقی بزرگ و تاریخی و فتح الفتوح است! در حالی که تا چندی پیش این رسانهها و برخی از دولتمردان از آزادسازی 150 میلیارد دلار پول بلوکه شده ایران در خارج میگفتند و نوید گشایشی عظیم را در پی توافق هستهای میدادند اما به ناگاه اعلام شد که این مبلغ کمتر از 30 میلیارد دلار است و خیلی هم نباید انتظار معجزه داشت!
اما روند ماجرای دستاوردهای این توافق به اصطلاح تاریخی با گذشت زمان به مسائل قابل تاملتری نیز رسیده است. در حالی که کشور از مشکلات مختلف بسیاری رنج میبرد و دولتمردان مدعی بودند با حصول این توافق همه مشکلات -از سرمایه گذاری گرفته تا اشتغالزایی و حتی محیط زیست و آب شرب!- حل خواهد شد، جریانی مرموز در حال تنزل و تقلیل مطالبات و انتظارات بحق مردمی به مسائلی سخیف و انحرافی است.
کلید چرخید، سیب زمینی سرخ کرده رسید؟!
جالبترین این موارد را میتوان در موضوع حضور برند غذایی مک دونالد دید. مک دونالد یک شرکت مواد غذایی آمریکایی است که سیب زمینی سرخ کرده و همبرگر معروفترین محصولات آن است. مک دونالد یکی از اصلیترین نمادهای سبک زندگی آمریکایی به شمار میرود.
یک سایت خبری که مدعی حمایت از دولت نیز هست روز گذشته در خبری قابل تامل خبر مرکز تحقیقات حلال سازمان غذا و دارو را به شایعه حضور مک دونالد در ایران پیوند زده و آدرس این مرکز را برای کسب مجوز ارائه میکند و اینگونه تیتر میزند؛ «مک دونالد» اگر به ایران بیاید چگونه باید «نشان حلال» دریافت کند؟
اما از این جالبتر تحلیل یک روزنامه زنجیرهای از این قضیه است. این روزنامه در تحلیل خود خواستار دامن نزدن به این قضیه میشود چرا که به زعم این روزنامه، آرزوی حضور مک دونالد در ایران بسیار بزرگ است! و ممکن است محقق نشده و باعث سرخوردگی مردم شود!
این روزنامه در شرح این ماجرا مینویسد؛ «میشنویم که مکدونالد میخواهد به ایران بیاید یا اپل برای نمایندگی ایران در حال مشورت با مقامات آمریکایی است. درست برخلاف تمام آنچه در دنیای تجارت میگذرد و معمولا رسیدن به نمایندگی، شرایط پیچیده و سختی دارد که از خیالبافی تا واقعیت، فاصله زیادی بین «شدن» و «نشدن» است؛ اتفاقی که انگار در میان تمام خبرهای گشایش و رسیدن و امیدواری بعد از توافق گم شده و هیچکس حواسش نیست، تمام اینها میتواند در همان فاصله خیالبافی تا واقعیت، ناامیدی و سرخوردگی تازه ایجاد کند، بمب امیدواری منفجر شده، زندگی مردم در یک هفته گذشته نه از لحاظ فیزیکی و واقعیتها که از لحاظ روانی و پیشبینی برای گشایشها، زیرورو شده و همین امیدواری سرخوشانه، بدون در نظر گرفتن واقعیتها میتواند به همان سرعتی که پخش شده و همهگیر شده، نابود شود و از بین برود»!
این ماجرا به همین دو رسانه ختم نشده و اغلب رسانههای مدعی اصلاحات و حمایت از دولت با ذوق زدگی و آب و تاب خبر انتشار فرم تقاضای ایجاد نمایندگی مک دونالد در ایران را که روی سایت این شرکت قرار گرفته، منتشر کردند و برخی از آنها نیز با شور و شعف درباره زمان این فتح الفتوح گمانه زنی کرده اند!
تحلیل تحقیرآمیز دویچه وله
در این میان گزارش دویچه وله آلمان از حضور احتمالی مک دونالد در ایران، زوایای بیشتری از این خط تحقیرآمیز و انحرافی را روشن میکند. این پایگاه در گزارش خود تحت عنوان «آیا تهران هم صاحب مکدونالد میشود؟» حضور مکدونالد را نشانهای از پایان انزوای ادعایی ایران دانسته و با مقایسهای معنادار و البته تحقیر آمیز میان جمهوری اسلامی و شوروی سابق مینویسد؛ «در سال 1990 زمانی که کمپانی «مکدونالد» نخستین شعبهاش را در میدان پوشکین مسکو افتتاح کرد، بیش از 30 هزار نفر ساعتها در برابر در ورودی آن برای خرید همبرگر و سیبزمینی سرخشده صف کشیدند. تا چند هفته پس از آن نیز مأموران پلیس هر روز باتوم به دست مسئول حفظ نظم صف چندین کیلومتری مقابل این رستوران بودند.70 سال انزوای اقتصادی موجب شده بود تا شهروندان شوروی سابق عطشی فراوان برای چشیدن طعم فرهنگ غربی، در قالب همبرگر و سیبزمینی سرخشده هم که شده، داشته باشند.در اکتبر همان سال مکدونالد نخستین شعبه خود در چین را نیز افتتاح کرد. رستوران مکدونالد در شهر شنژن، یکی از مناطق تجاری آزاد چین، قرار داشت.با راه افتادن مکدونالد در چین و شوروی، بخشی از فرهنگ آمریکا وارد دو کشوری شده بود که درهایشان تا سالها به روی فرهنگ غرب بسته مانده بود... آیا آنچه که در سال 1990 در چین و روسیه رخ داد، در سال 2015 در ایران نیز رخ میدهد؟ آیا مکدونالد که در کنار کمپانیهایی نظیر استارباکس به نمادی از فرهنگ آمریکا در جهان تبدیل شده، راهی به شهرهای ایران خواهد یافت؟»
ذوق و شوق عجیب و غریب این جریان داخلی و خارجی که پیوندی آشکار دارند در حالی است که روسیه سال گذشته چهار شعبه مک دونالد از جمله اولین شعبه آن در میدان پوشکین را تعطیل و اعلام کرد بستن این شعب آغاز یک عصر تاریخی است.
فضاسازی و هیاهوی یک جریان کم تعداد اما پر سر و صدا درباره یک شرکت تولیدکننده همبرگر و سیب زمینی سرخ کرده نشان میدهد موضوع هسته ای، تحریمها و پروندههای ملی برای آنان اهمیتی نداشته و سقف انتظارات آنان از توافق به اصطلاح تاریخی و ورق خوردن تاریخ، خوردن سیب زمینی سرخ کرده آمریکایی است!
کارشناسان معتقدند دولت برنامه اقتصادی مدون و خاصی برای دوران پساتحریم نداشته و خطر واردات بیرویه محصولات لوکس مانند خودروهای گرانقیمت و... محتمل است. تنزل دادن گشایش اقتصادی به حضور چند برند مشهور و لوکس جهانی در کشور خطی است که جریان فوق در حال فضاسازی درباره آن است. این نوع از گشایش اقتصادی تنها به درد چند صد نفری میخورد که شب توافق سوار بر ماشینهای لوکس خود در چند نقطه شمال تهران به دست افشانی پرداخته و رهایی خود از زیر بار تحریمها را جشن گرفتند!