محسن تنابنده که در این فیلم با رضا عطران همبازی شده درباره حضور نیافتن اکبر عبدی در «گینس» به روزنامه شرق گفته:«قای عبدی قرار بود نقش غنچه را بازی کنند که در نهایت آقای اجلالی جایگزین ایشان شدند؛ به این علت که حال آقای عبدی خوب نبود و ما حتی ١٥ روز هم فیلمبرداری را عقب انداختیم اما همکاری میسر نشد.»
او از اکبر عبدی به عنوان یکی از بهترینهای تاریخ سینمای ایران نام برده و ابراز امیدواری کرده که در کارهای بعدی فرصت همکاری با این بازیگر پیدا کند.
تنابنده در پاسخ به این پرسش که استفاده از عطاران چقدر به مقتضیات فیلمنامه مربوط میشود و چقدر به عنوان پولسازترین بازیگر حال حاضر سینمای ایران از او بهره بردید؟ گفته:« اگر عطاران را داشته باشید، از هر جهت عالی و یک نعمت بزرگ است. هم استقبال تماشاگر و هم در خدمت قصه و موقعیتهای فیلم مدنظر بود. مثلا سه برادر داستان، شباهتهای کمی بهخصوص از لحاظ موی سر با هم داشتند که حضور عطاران خیلی به باورپذیری آن کمک میکرد. از قبل دلم میخواست که با هم کار کنیم که در گینس فرصتش به وجود آمد. به عبارت بهتر هم شیمی رابطه برادرها برایم مهم بود و هم ریاضی گیشه و فروش.»
او در این مصاحبه برای پاسخ دادن به انتقادهایی که از فیلمش می شود، جملهای از شهید مطهری را نقل کرده و گفته:« حرفهایم را با سخنی از شهید مطهری شروع میکنم. ایشان میگویند: از کودکی همیشه این سؤال برایم مطرح بود که چرا وقتی قطار ایستاده، کسی به آن سنگ نمیزند اما وقتی به راه میافتد، سنگباران میشود. تا وقتی که بزرگ شدم و وارد جامعه شدم و به این نتیجه رسدیم که قانون زندگی در ایران است که هر کسی تا زمانی که ساکن و ساکت و منفعل است، مورد احترام است اما وقتی راه افتاد از همه طرف به او حمله میشود که این ویژگی جامعه مرده است. اما جامعه زنده برای کسانی احترام قائل است که متحرک هستند و نه ساکن و باخبرترند و نه بیخبرتر.»
او ادامه داده:«واضح و مبرهن است که در یک فیلم اول، نقصهایی وجود داشته باشد، اما همین فیلم اول با استقبال زیادی روبهرو شده و این خیلی قابل احترام است. خیلی از دوستان مدعی تماشاگر را فراری میدهند درصورتیکه ابتدا باید تماشاگر را با سینما آشتی داد و آب رفته را به جوی برگرداند و بعد فضا را برای فیلمهای روشناندیشانه مهیا کرد. من از اکران فیلم بسیار راضی هستم. خیلی از منتقدنماها و رسانهها میخواهند آدم را مجبور کنند تا راه فیلمسازانی را ادامه دهد که به قهقرا رفتهاند. فیلمسازانی که چند تا جشنواره داخلی و خارجی رفتهاند و بعدش خودشان را گم کردهاند و هیچ محصول خلاقانهای ارائه ندادهاند.»
به گفته تنابنده: «سینما اسم یک مکان است و با مخاطب معنی پیدا کند و وقتی این مخاطب نادیده گرفته میشود، اصلا سینمایی وجود ندارد که درباره آن حرف بزنیم. باید توجه کنیم که داشتن تماشاگر زیاد، به معنی خوببودن و بدبودن یک فیلم نیست ولی قابل احترام است که فیلمی با تماشاگر زیاد چرخ سینما را میگرداند. ایرادی به نقد وارد نیست اما اینکه بدون دیدن فیلم و با زبانی هتاکانه حرف بزنند جای سؤال دارد. من با انتقاد یا شکل منفی مواجه با فیلم مشکلی ندارم و بسیار استقبال میکنم. شما در نظر بگیرید که هوشنگ گلمکانی بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین منتقدان سینمایی به من گفت که فیلمت ایراداتی دارد، اما حسنهایی هم دارد و برخی از این نقدهایی که در رسانهها به آن دامن میزنند، نقدهای سالمی نیستند.»