اما با موفقیت های تیم ملی والیبال و گسترش اقبال عمومی به این ورزش هر ساله تعداد زیادی از صاحبان سرمایه نیز برای تیمداری در لیگ برتر ابراز تمایل می کنند؛ تمایلی که با استقبال مسئولان فدراسیون یک شبه موجب شکل گیری تیم های تازه تاسیس در والیبال می شود؛ تیم هایی که نه ساختار باشگاهی دارند و نه از زیر بنا و سخت افزار مناسب بهره می برند، نه حتی نیروی انسانی مجرب و آشنا به مدیریت ورزشی در اختیار دارند و تنها به دلیل علاقه و گاهی تصمیم احساسی یک مدیر صنعتی و یا اقتصادی تشکیل می شوند.
به دلیل عدم آشنایی مدیران این باشگاه ها با بازار خرید و فروش بازیکن در والیبال ایران معمولا هزینه های سرسام آوری تنها با هدف قهرمانی در این خصوص انجام می شود که باعث افزایش کاذب قیمت بازیکنان و برهم خوردن بازار نقل و انتقالات میشوند. اما از آن جایی که در دنیای ورزش نتیجه مسابقات قابل پیش بینی نیست، معمولا گران ترین تیم های لیگ بهترین نتیجه را در مسابقات نمیگیرند. همین موضوع موجب می شود تب تند مدیران تیم های تازه تاسیس به سرعت سرد شود و چنین تیم هایی بعد از یکی، دو سال انصراف خود را از حضور در لیگ برتر اعلام کنند.
با این حال صرف حضورشان در لیگ برتر موجب غوغاسالاری می شود. پیشنهادهای نجومی به بازیکنان والیبال در ابتدای فصل و برگشت خوردن چک آن ها در پایان فصل قصه تکراری سال های اخیر لیگ برتر والیبال بوده است.
در این آشفته بازار بیشترین آسیب را تیم های ریشه دار و سنتی لیگ برتر می بینند، تیم هایی که سال ها برای پرورش یک بازیکن تلاش کرده اند، یک شبه ستارگان خود را از دست می دهند.
متاسفانه صرف تیم داری در لیگ برتر والیبال هیچ امتیازی برای یک باشگاه به حساب نمی آید، از این رو باشگاه های بازیکن ساز و ریشه دار در لیگ برتر والیبال به تدریج مجالی برای تداوم حضور در لیگ برتر والیبال پیدا نمی کنند. در سال های گذشته دستمزد یک بازیکن در لیگ والیبال با مجموع هزینه های یک تیم دیگر برابری می کرد.
شاید بهتر است مسئولان سازمان لیگ برتر و فدراسیون والیبال به جای استقبال از تیم های تازه وارد، در ایجاد ساختار نظامند و پویا و تشویق باشگاه های ریشه دار و بازیکن ساز برای تداوم حضور در لیگ برتر والیبال تلاش کنند.