صراط: روزنامه آفتاب یزد در یادداشتی نوشت: مردی که می توانست برای ده ها صندلی خالی سخنرانی پرشور نماید بر کرسی ریاست جمهوری این کشور ضرورت بررسی های جامعه شناسی برای این مردم ایجاب می نماید، باید که باور کنیم که او با قطار بی ترمزش رفته است.
طرح و انعکاس خبر های مختلف و با تصویر از وی در این روزنامه ها با هر هدفی که باشد یاد آور نوید برای مردمی بوده است که ظرف چند ماه ارزش پول ملی شان به یک سوم کاهش پیدا کرد.
اما آن مرد اکنون رفته است. ممکن است برای مردمی که در اندیشه بیش از حد به جغرافیا، از پندآموزی تاریخ باز مانده و هنوز در انتظار بازگشت این قطار بی ترمز باشند. اما حتی آنها هم چه بسا محمود دیگری را بازسازی کنند تا به امید پرتاب سکه یا حواله یخچالی مرکبش را بر شانههای خود بگیرند اما بهطور قطع محمود آینده اگر هر لباسی پوشید اما کاپش نخواهد پوشید. مدیریتهای روزنامههای همسوی دولت حتما بهخوبی میدانند که مرد کاپش پوش ما با قطارش و با آرزوهای بزرگش برای مدیریت بهینه جهان از ایستگاه کشورمان رفته و به خاطرههای دور پیوسته است. کاپشنش را به دیوار تاریخ کشورمان آویزان نموده و ناگزیر که برای ملاقات دوستان و خطوط قرمزش زمانی را مصرف کند. لطفا این راننده قطار را با استفاده ازاین نوع خبر رسانی ناخود آگاه به صحنه نیاورید که نخواهد آمد.
اگر رسانههای آگاهی رسان ما میخواهند از آمدن دیگر بار این کیمیاگر نابغه هشدارمان دهند بهتر است بهجای یاد آوری مردی که با قطار قبلی رفت از سوت قطار بعدی آگاهمان سازند. اساسا مردمی که در تلاشاند تا با حمایتی مشروط دولت منتخب خودرا در شیب تند نامرادی حراست نمایند حتی به هشدار برای سوت قطار بعدی هم نیازی ندارند. شاید که این قطار هم با چراغی خاموش بیاید اما بهتر است بهجای کاویدن در اردوگاه دیگری از حریمی که بهدست آورده ایم حفاظت نماییم. برای پاسداری از این عرصه نیازی بزرگنمایی و هورای غیرلازم برای دولت نیست باید که همه ما از سکوی تماشا برخیزیم و بهجای نظاره ساق پاهای خسته دولتیان چه بسا معدودی بازی را به دو همگانی تبدیل نماییم. بهخاطر بسپاریم مردی که برای جلب توجه از احتمال ترور حضرت مهدی موعود(ع) توسط سازمان سیا هشدار میدهد از اینکه در صفحه پیشخوان تعدادی از این روزنامهها جایی دونبش را اشغال میکند خوشحال میشود.
طرح و انعکاس خبر های مختلف و با تصویر از وی در این روزنامه ها با هر هدفی که باشد یاد آور نوید برای مردمی بوده است که ظرف چند ماه ارزش پول ملی شان به یک سوم کاهش پیدا کرد.
اما آن مرد اکنون رفته است. ممکن است برای مردمی که در اندیشه بیش از حد به جغرافیا، از پندآموزی تاریخ باز مانده و هنوز در انتظار بازگشت این قطار بی ترمز باشند. اما حتی آنها هم چه بسا محمود دیگری را بازسازی کنند تا به امید پرتاب سکه یا حواله یخچالی مرکبش را بر شانههای خود بگیرند اما بهطور قطع محمود آینده اگر هر لباسی پوشید اما کاپش نخواهد پوشید. مدیریتهای روزنامههای همسوی دولت حتما بهخوبی میدانند که مرد کاپش پوش ما با قطارش و با آرزوهای بزرگش برای مدیریت بهینه جهان از ایستگاه کشورمان رفته و به خاطرههای دور پیوسته است. کاپشنش را به دیوار تاریخ کشورمان آویزان نموده و ناگزیر که برای ملاقات دوستان و خطوط قرمزش زمانی را مصرف کند. لطفا این راننده قطار را با استفاده ازاین نوع خبر رسانی ناخود آگاه به صحنه نیاورید که نخواهد آمد.
اگر رسانههای آگاهی رسان ما میخواهند از آمدن دیگر بار این کیمیاگر نابغه هشدارمان دهند بهتر است بهجای یاد آوری مردی که با قطار قبلی رفت از سوت قطار بعدی آگاهمان سازند. اساسا مردمی که در تلاشاند تا با حمایتی مشروط دولت منتخب خودرا در شیب تند نامرادی حراست نمایند حتی به هشدار برای سوت قطار بعدی هم نیازی ندارند. شاید که این قطار هم با چراغی خاموش بیاید اما بهتر است بهجای کاویدن در اردوگاه دیگری از حریمی که بهدست آورده ایم حفاظت نماییم. برای پاسداری از این عرصه نیازی بزرگنمایی و هورای غیرلازم برای دولت نیست باید که همه ما از سکوی تماشا برخیزیم و بهجای نظاره ساق پاهای خسته دولتیان چه بسا معدودی بازی را به دو همگانی تبدیل نماییم. بهخاطر بسپاریم مردی که برای جلب توجه از احتمال ترور حضرت مهدی موعود(ع) توسط سازمان سیا هشدار میدهد از اینکه در صفحه پیشخوان تعدادی از این روزنامهها جایی دونبش را اشغال میکند خوشحال میشود.
ولی با تاریخ چه کنیم !!!
چطور بنویسیم که یک م.....م 8 سال رئیس جمهور بود؟
از مغز بعضی ها اینگونه تراوشات عادی است