صراط: حمید بعیدینژاد، رییس تیم کارشناسی هیات مذاکرهکننده هستهای در بخشی از گفتوگوی خود با ایسنا در پاسخ به این پرسش که آقای روحانی اعلام کردند 2 بار به تیم مذاکرهکننده گفتهاند که مذاکرات را ترک کنند، این 2 بار کجا و بر سر چه مسایلی بود؟ گفته است:
«گاهی واقعا به نقاطی میرسیدیم که باید به روشنترین شکل موضع خود را برای طرف مقابل روشن میکردیم. البته منظور ترک قطعی مذاکرات نبود، چون اگر میز مذاکره را ترک میکردیم دیگر به مذاکرات باز نمیگشتیم. بلکه منظور خروج موقتی است تا این پیام را برسانیم که در آن مرحله نمیتوانیم به دلیل سختگیری بیش از حد طرف مقابل از وضعیتی که در آن قرار گرفتهایم، عبور کنیم و تنها کار در این شرایط این است که برگردیم به پایتختها و به مقاماتمان گزارش دهیم و این یعنی مذاکرات با یک بنبست جدی مواجه شده است که یکی از این مقاطع لوزان 1 بود»
*قبل از بعیدینژاد، سیدعباس عراقچی، دیگر عضو تیم مذاکره کننده دولت در واکنش به اظهارات جان کری، وزیر خارجه آمریکا مبنی بر اینکه چند مرتبه میز مذاکره را ترک کرده است؛ اظهار کرده بود که اگر کری 2 بار مذاکرات را ترک کرده؛ ما 10 بار میز مذاکره را ترک کردیم!
اما به نظر میرسد اظهارات بعیدینژاد در ماجرای ترک کردن میز مذاکره که در بادی امر قرار است فرستنده پالس غرور و غیرت برای افکار عمومی یک ملت باشد، ملغی کننده معنای سخنان عراقچی است.
در همین زمینه ماجرای پرت کردن خودکار از سوی عراقچی به سمت جان کری نیز چند روزی در برخی اقوال مورد توجه قرار گرفت اما بر اساس گزارش تازه سایت جهان، عراقچی در یک شبکه اجتماعی موبایلی، اصل ماجرا را به این صورت تعریف کرده است که جان کری دست خود را بر روی میز کوبیده که این کار سبب پرت شدن خودکار روی میز به سمت عراقچی میشود و عراقچی هم خودکار را برداشته و به سمت کری میاندازد.
این ماجراهای شاید در ظاهر ساده و البته اقوال و تکذیبهای یواشکی در پی آنها؛ هزینههایی را برای کشور و افکار عمومی ایجاد میکند.
این انتظار زیادی نیست که مردم خاطرههایی آنقدر دقیق و واقعی را از رفتارهای غرورآمیز فرزندان دیپلمات خود در یاد داشته باشند؛ که قرار نباشد هیچگاه به آنها خدشهای وارد شود و یا کسی در لابهلای یک گفتوگو اصل ماجرا را به گونهای دیگر تعریف کند.
«گاهی واقعا به نقاطی میرسیدیم که باید به روشنترین شکل موضع خود را برای طرف مقابل روشن میکردیم. البته منظور ترک قطعی مذاکرات نبود، چون اگر میز مذاکره را ترک میکردیم دیگر به مذاکرات باز نمیگشتیم. بلکه منظور خروج موقتی است تا این پیام را برسانیم که در آن مرحله نمیتوانیم به دلیل سختگیری بیش از حد طرف مقابل از وضعیتی که در آن قرار گرفتهایم، عبور کنیم و تنها کار در این شرایط این است که برگردیم به پایتختها و به مقاماتمان گزارش دهیم و این یعنی مذاکرات با یک بنبست جدی مواجه شده است که یکی از این مقاطع لوزان 1 بود»
*قبل از بعیدینژاد، سیدعباس عراقچی، دیگر عضو تیم مذاکره کننده دولت در واکنش به اظهارات جان کری، وزیر خارجه آمریکا مبنی بر اینکه چند مرتبه میز مذاکره را ترک کرده است؛ اظهار کرده بود که اگر کری 2 بار مذاکرات را ترک کرده؛ ما 10 بار میز مذاکره را ترک کردیم!
اما به نظر میرسد اظهارات بعیدینژاد در ماجرای ترک کردن میز مذاکره که در بادی امر قرار است فرستنده پالس غرور و غیرت برای افکار عمومی یک ملت باشد، ملغی کننده معنای سخنان عراقچی است.
در همین زمینه ماجرای پرت کردن خودکار از سوی عراقچی به سمت جان کری نیز چند روزی در برخی اقوال مورد توجه قرار گرفت اما بر اساس گزارش تازه سایت جهان، عراقچی در یک شبکه اجتماعی موبایلی، اصل ماجرا را به این صورت تعریف کرده است که جان کری دست خود را بر روی میز کوبیده که این کار سبب پرت شدن خودکار روی میز به سمت عراقچی میشود و عراقچی هم خودکار را برداشته و به سمت کری میاندازد.
این ماجراهای شاید در ظاهر ساده و البته اقوال و تکذیبهای یواشکی در پی آنها؛ هزینههایی را برای کشور و افکار عمومی ایجاد میکند.
این انتظار زیادی نیست که مردم خاطرههایی آنقدر دقیق و واقعی را از رفتارهای غرورآمیز فرزندان دیپلمات خود در یاد داشته باشند؛ که قرار نباشد هیچگاه به آنها خدشهای وارد شود و یا کسی در لابهلای یک گفتوگو اصل ماجرا را به گونهای دیگر تعریف کند.