در بخش نخست این برنامه اسماعیل امینی، شاعر و منتقد ادبی در نشستی به آسیب شناسی شعر جوان کشور پرداخت و اظهار داشت: شاعر جوان باید در سرودن شعر دقت کند که وزن شعرش مشابه لالایی است یا همانطور که مرحوم صفارزاده میگفت نماینده نوعی خاص از بیداری است و البته از منظر وی شعر بیداری، شعر سیاسی نیست بلکه شعری است که مخاطب هوشمندانه آن را بخواند.
وی در ادامه با بیان اینکه شعری که قرار باشد با یک بار خواندن فهمیده شود شعر خوبی نیست گفت: روزگار ما روزگاری است که مخاطب شعر دارد ما را به جایی میبرد که هر چه میخواهد را مستقیما ما با شعرمان کف دستش بگذاریم. این اتفاق باعث میشود که اررتباط میان شاعر با مخاطب ارتباطی واقعی و حقیقی نباشد.
جایی که شعر تثبیت شود جایگاه مرگ اوست
امینی با تاکید بر اینکه شاعری تنها هنری است که همه حاضران در آن بر سر یک سفره مینشینند و عنوان شاعری عنوانی است که به همه ردههای شاعری اطلاق میشود گفت: شعر هیچ جایگاه تثبیت شده ای برای شاعر به ارمغان نمیآورد.
وی افزود: اگر شاعر خود را همیشه در جایی مشخص و تثبیت شده ببیند، بعد از چند سال دیگر احساس میکند نیازی به مطالعه و تحقیق ندارد. به باور من جایی که شعر تثبیت شود شعر مرده است. شعر هنری نیست که جای تثبیت شدن داشته باشد و به همین خاطر شعر فردا باید با شعر امروز متفاوت داشته باشد.
لایک نماینده مرغوبیت شعر نیست
امینی در ادامه با اشاره به اینکه این روزها صفحههای اجتماعی معیار حقانیت شعر شده و این اتفاق بسیار خندهدار است، گفت: در مسایل هنری تعداد بازنشرها و لایکهایی که به یک اثر داده میشود اصلا ملاک صحت و مرغوبیت اثر هنری نیست اما متاسفانه افرادی که اعتقادی به نقد و اصلاح خود ندارند و تعداد لایک ها به اثرشان را معیار موفقیت خود میدانند. اگر چه لایکها در کارهای اقتصادی مهم هستند اما در کار شعر نه. این روزها با توسعه علم ارتباطات مخاطب بسیار دم دستی شده و این مخاطب شاعر را نیز دم دستی کرده اند.
امینی ادامه داد: ماجرای دست زدن و هورا کشیدن و لایک زدن یک شعر در فضای مجازی کمکی به شعر نمیکند. اگر قافیه شعر من غلط است همه جماعت هم برایش دست بزنند، تغییری در غلط بودن شعر من ایجاد نمیشود و شعر من هنوز غلط است. اگر قافیه شعر مشکل دارد و در عین حال همه آن را تایید کنند ولی یک منتقد بگوید که غلط است، آن قافیه غلط است.
مخاطبان فرضی شعر را نازل میکنند
این شاعر و منتقد ادبی همچنین گفت: اینکه شاعر میگوید برای خودم شعر میگویم چندان صحیح نیست. او در ذهنش برخی افراد را مجسم میکند و برای آنها شعر میگوید. یادم هست سال ها قبل در حوزه هنری و در جلساتی که احمد عزیزی بود و مرحوم اوستا و قیصر امینپور حضور داشتند، سعی میکردیم شعر سست نگوییم چون آنها را مخاطب خودمان فرض میکردیم ولی وقتی در یک جمعی که فاقد آن هوشمندی بود شعر میگفتیم ممکن بود سست هم بگوییم.
وی تأکید کرد: وجود مخاطب فرضی در شعر ما باعث میشود برای آنها شعر بگوییم و بس و در نهایت موجب میشود که پسند شعر ما تغییر کند و شعر ما نازل شود.
به گفته امینی بازی با مضامین و «مضمون بازی» آفت شعر امروز است ولی برخی فکر میکنند که این کارها مصداق شعر است در صورتی که مضمون و بازی با آن تنها یک ابزار برای شعر گفتن است و خود شعر نیست.
امینی ادامه داد: متاسفم که این روزها بازی با مضامین مانند اعتراض به معشوق و فحش دادن به او و بازی با اسطورهها در شعر مد شده است و بسیاری هم فکر میکنند این کارشان شعر است. بازی با مضامین این روزها جایگزین اندیشه و تفکر شده و جای کشف را گرفته است. این کار شاید برای طنز خوب باشد ولی در نهایت شعر نیست و البته وقتی بخواهیم در مورد این مسئله حرف بزنیم برخی شاعران ناراحت خواهند شد.
شعر یونیفورم نمیپوشد!
این شاعر در ادامه خطاب به شاعران جوان گفت: شعر یونیفورم ندارد و اصلا شعر یونیفورم پوش را نپذیرید. اگر در شعر به تکنیکی رسیدید که میشد بیست شعر با آن سرود باید بدانید که آن تکنیک شاعرانه نیست و هر تکنیک باید تنها یک بار استفاده شود.
وی افزود: شما باید بتوانید با کشف و زندگی شعر بگویید و گرنه با تکنیکهای تکراری شعر درست نمیشود. شعر تکراری مانند شعبده بازی است که از کلاه خود همیشه خرگوش بیرون می آورد و این بعد از مدتی تکراری میشود.
امینی در ادامه با اشاره به ماجرای صفحه اینستاگرامی افرادی مانند امیر تتلو که در آن از هوادارنش خواسته برای وی «بق بقو» کنند تا نشان دهند با وی موافق هستند، گفت: ما در روزگار رواج بقبقوها هستیم و شاعر باید مراقب باشد که در این موج های مجازی و فریبنده قرار نگیرد
وی در عین حال متذکر شد: متاسفانه این موج شاعران معروف را هم برده است چه رسد به شاعران جوان.
برگزاری کارگاه نقد شعر شعرای جوان نیز از دیگر برنامه های روز نخست این اردوی فرهنگی بود.
اردوی شاعران جوان انقلاب تا روز جمعه در مشهد ادامه خواهد داشت.